از دید من در قیاس با سایر کشورهای جهان، یک وزیر خوب باید دارای شرایط خاصتری در افغانستان باشد. دلیلش واضح است: در خیلی از کشورها، حکومتداری «قائم به سیستم» است، یعنی سیستم کار میکند و تفاوتی نمیکند چه شخصی در رأس آن قرار گیرد. وزارتها معمولاً بستهای سیاسی هستند و غالباً بین احزاب و جریانهای شریک در قدرت تقسیم میشوند. اما در کشوری چون افغانستان، که متاسفانه هنوز سیستم قوی در آن وجود ندارد و حکومتداری قائم بر «شخص» است، یک نفر در رأس، به تنهایی میتواند تمامی پالیسیها را طراحی، حذف و کل آن نهاد را زیر و رو کند.
لذا اگر نمایندهگان ملت، مسوولانه و با نگرانی نسبت به افغانستان و نسلهای آینده، به نامزدوزیران رأی دهند، میتوان تا اندازهی زیادی به آیندهی کشور امیدوار شد.
از دید من این موارد، مهمترین نکاتی است که یک نماینده وطندوست و با ایمان، برای ارایهی رأی مثبت یا منفی به یک وزیر، باید مدنظر قرار دهد:
۱- نامزدوزیر مورد نظر، بیشتر از نیمی از عمر خود را در افغانستان و در کنار مردم خود سپری کرده باشد. البته صرفاً بودن فیزیکی در افغانستان و زندهگی در موتر و دفتر زره، به معنای با مردمبودن نیست؛
۲- ترجیحاً سخنرانی خود را در حضور وکلا، از روی ورق نخواند. (اگر هم میخواند، بعد از سخنرانی از وی در مورد محتوا و پالیسیهای مطرحشده در سخنرانی پرسیده شود تا فهمیده شود در بدل پول یا مقام، کسی دیگر برای فریب نمایندهگان برایش سخنرانی ننوشته باشد.)
۳- حداقل برای پنج سال دوره وزارتش، و برای 20 سال آیندهی آن سکتور، برنامه منظم، تخصصی و قابل تطبیق ارایه کند و با برنامههای مدون و کاربردی، افغانستان امروز را به آینده وصل کند؛
۴- در رشته مرتبط به وزارت مورد نظر و یا بسیار نزدیک به آن، تحصیل کرده باشد و یا حداقل پنج سال تجربه کار در آن سکتور را داشته باشد؛
۵- تحصیل وی از راه دور و به صورت آنلاین نبوده باشد، چون تحصیل آنلاین لزوماً دانش انسان را بالا نمیبرد؛
۶- میزان پایبندی به منافع ملی، قابل سنجش نیست، هر کس برای آیندهی کشور طرح و برنامه داشت، آدم ملی است. هر کس در استفاده از کلمات ثقیل مثل منافع ملی و وطندوستی و غیره در صحبتهای خود اغراق کرد، بدانید یک جای کارش میلنگد و ریگی در کفش دارد.
۷- کسی که فقط چون به فلان قوم تعلق دارد، خواهان وزارت است و تخصص و مهارت دیگری ندارد، شایسته وزارت نیست.
۸- هر نامزدوزیری که قبلاً هم وزیر بوده یا مقام بالایی داشته، باید به صورت تیتروار، حداقل پنج میراث و دستآورد ملموس، بزرگ و تأثیرگذار بر انکشاف افغانستان را در طول مأموریت قبلیاش برشمارد. مدیران فاقد میراث در گذشته، نباید دوباره مورد اعتماد قرار گیرند.
۹- آنهایی که سالهای گذشته مثل مهرههای شطرنج از این پست به آن پست تبدیل شدهاند، باید جای خودشان را به چهرههای جدید و ایدههای جدید بسپارند، اصل در انکشاف، بر چرخش نخبهگان است.
۱۰- تا حد امکان دارای تابعیت کشور دیگری نباشد، مگر این که تخصص و توانایی وی به قدری بالا باشد که دوتابعیتی بودنش را تحتالشعاع قرار دهد.
۱۱- سابقه علنی و مستند مبنی بر فساد اخلاقی، فساد اداری-مالی و حسن نظر نسبت به مخالفان مسلح دولت، نداشته باشد.
۱۲- تنوع قومی مهم است، این کشور از همهگان است، اما تنوع قومی نباید منجر به قربانی شدن مهارت و تخصص شود. لذا بهترینهای اقوام باید بر مسند وزارت بنشینند نه معاملهگرترینها؛
۱۳- زنان باید دارای سهم برابر در کسب چوکیهای بالا باشند. بهترینها و متخصصترین بانوان باید در مقامهای بالا قرار گیرند. حضور زنان ضعیف در ساختار قدرت، اعتماد جامعه به کارگزاری و توانمندی مدیریتی زنان، آسیب میزند؛
۱۴- جوانگرایی خوب است. حدود ۶۵ فیصد کشور ما جوانان هستند. اما جوان بدون تجربه و سابقه درخشان کاری، مفیدیت چندانی برای انکشاف کشور ندارد؛
۱۵- افغانستان جدید، یک کشور منزوی نیست، لذا نامزدوزیر باید به برخی کشورهای جهان سفر کند و هنر تعاملی با جهان را نیز یاد داشته باشد.
۱۶- نامزدوزیر باید حداقل به یکی از زبانهای ملی تسلط کامل داشته باشد (گفتار، نوشتار، افهام و تفهیم) و توانایی درک و فهم زبان ملی دیگر را نیز داشته باشد.
۱۷- نامزدوزیری که خانوادهاش در خارج زندهگی میکند، دلش برای فرزندان من و شما نمیسوزد و چون به این کشور اعتماد ندارد، به احتمال زیاد برنامههای کلان و مسوولانه برای انکشاف کشور نیز نخواهد داشت.
۱۸- نامزدوزیری که برای گرفتن رأی اعتماد به وکلا پول پیشنهاد کند، میخواهد بنیان کارش را بر فساد و خیانت بنا نهد. یک خاین فاسد، شایسته وزارت نیست و اگر وزیر هم شود به نمایندهگان ملت پاسخگو نیست، چون رای آنها را خریده است.
۱۹- از کاندیدوزیرانی که در زمان سرپرستی تمام تیم عملیاتی وزارت را تغییر دادهاند، برای فساد توسط این حلقهی خودی و جدید برنامه دارند؛ اینان نباید مورد اعتماد نمایندهگان ملت قرار بگیرند.
۲۰- کاندیدوزیرانی که سن زیاد دارند، به احتمال زیاد نمیتوانند خودشان را با علم دنیا و تحولات سریع جهانی سازگار کنند. لذا سزاوار نیستند تا سکان مدیریت یک نهاد مهم را به دست گیرند.
پیشنهاد میکنم تا حداقل یک نمایندهی موافق به ارایهی رأی اعتماد و یک نمایندهی مخالف به ارایهی رای اعتماد به نامزدوزیر مورد نظر، که از قبل تعیین شدهاند، بعد از نطق وی سخنرانی کنند و به اساس معیارهای فوقالذکر، در مورد آن کاندیدوزیر ابراز نظر داشته باشد تا دیگر وکلا در روشنی این نظرات موافق یا مخالف، امکان انتخاب عاقلانه و مسوولانهی آن وزیر را بیابند.
انتخاب یک وزیر یا مقام بالا، یک امر ملی، مهم و مسوولانه است و همه ما نباید نسبت به آن بیتفاوت باشیم. بیتفاوتی نسبت به این امر، بی تفاوتی نسبت به آیندهی افغانستان و فرزندان همهی ما است.