در اوج مذاکرات ایران و عربستان سعودی برای عادیسازی روابط، بازگشایی نمایندهگیهای سیاسی و برقراری مجدد رابطه دیپلماتیک، حمله هوایی مرگبار شورشیان حوثی بر شهر ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی، تنش تازهای در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس ایجاد کرد.
دقایقی پس از این حمله موج گستردهای از واکنشها نسبت به آن آغاز شد و کشورها و بازیگران منطقهای و جهانی با محکوم کردن حمله، انگشت اتهام را به سوی ایران و شورشیان حوثی نشانه گرفتند.
حکومت اسلامی ایران بارها از سوی کشورهای عرب منطقه بهویژه عربستان سعودی به حمایت مالی و تسلیحاتی و ارسال جنگافزارهای سنگین به شمول موشک و پهپاد به شورشیان حوثی در یمن متهم شده است، اما مقامهای ایرانی ارسال جنگافزار را رد میکنند و مدعیاند که از شورشیان حوثی یمن تنها «حمایت مستشاری» میکنند.
امارات متحده عربی که از اعضای مهم ایتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن است، هشدار داد که حوثیها باید منتظر پاسخ به این حمله باشند. رسانههای عربزبان در کشورهای عرب خلیج فارس نیز شورشیان حوثی یمن را مقصر دانسته و واکنشهای گستردهای نسبت به این حمله داشتند.
در سوی دیگر رسانههای ایران روایت خودشان را از حمله پهپادی به ابوظبی داشتند و حتا خبرگزاری فارس، از رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، این حمله را «عملیات تنبیهی صنعا علیه ابوظبی» و «عملیات بزرگ یمنیها در ابوظبی» عنوان کرد.
مانند حمله پهپادی و موشکی حوثیها بر تأسیسات نفتی «آرامکو» در خاک عربستان سعودی، گونهای از «موجسواری رسانهای» و «بزرگنمایی» رویداد اخیر ابوظبی در بیشتر رسانههای ایرانی بهویژه رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دیده میشود.
با نگاهی به موضعگیری مقامهای ارشد سیاسی و نظامی و رسانههای ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، میتوان نوعی «جنگ نیابتی» را میان دو طرف بهخوبی احساس کرد. در یک سوی ماجرا ایران از این حمله شادمان است و در سوی دیگر کشورهای عرب از انتقام سخن میزنند.
جنگ نیابتی میان ایران و اعراب تنها به اختلاف نظر بر سر مساله حوثیها و تحولات سیاسی یمن خلاصه نمیشود؛ ریشه این نزاع به صدها سال قبل باز میگردد و روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران هم سبب پایان این رقابت تاریخی نشد.
در زمان حکومت پادشاهی پهلوی نیز ایران و اعراب تنشهای زیادی باهم داشتند؛ حتا کار تا جایی پیش رفت که ارتش شاهنشاهی ایران در زمان حکومت پهلوی به اقدامات حکومت عراق بر سر اختلافهای مرزی مجبور شد واکنش نظامی نشان دهد.
پس از انقلاب اسلامی ایران با وجود دشمنی مشترک اعراب و حکومت اسلامی ایران با اسراییل، رقابتهای شدیدی میان ایران و اعراب کم که نشد هیچ، بلکه افزایش یافت و در نهایت به جنگ مرگبار هشتساله میان ایران و عراق انجامید که میلیونها کشته و زخمی و میلیاردها دالر خسارت مالی برای دو طرف برجای گذاشت.
در جریان سالهای اخیر افزایش تحرکات نظامی حکومت اسلامی ایران و سپاه پاسداران شامل «برنامه هستهای و برنامه موشکی»، نگرانی شدید کشورهای عرب بهویژه کشورهای کوچک و ثروتمند حوزه خلیج فارس را به دنبال داشته است.
نقطه دیگر تضاد میان اعراب و ایران، سیاستهای منطقهای ایران و حمایت از گروههای شبهنظامی مسلح در لبنان، سوریه، عراق، یمن و برخی کشورهای دیگر منطقه است. حمایت گسترده مالی و تسلیحاتی ایران از حزبالله لبنان و گروههای شبهنظامی عراق، اوج تضاد میان دو طرف پنداشته میشود.
از دید کشورهای عرب، سیاست منطقهای ایران، حمایت از گروههای شبهنطامی و دخالت آشکار در امور داخلی کشورهای عرب مانند سوریه، عراق، لبنان و یمن، سبب بیثباتی و بحران در این کشورها و منطقه شده است.
از جانب دیگر، ایران حضور ایالات متحده امریکا و حمایت نظامی از کشورهای عرب را سبب بیثباتی منطقه دانسته و حضور خود در کشورهای عرب و حمایت از گروههای شبهنظامی را به دلیل حضور امریکا در منطقه، توجیه میکند.
کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بهویژه عربستان سعودی بارها از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه انتقاد کرده و حمایت مالی و تسلیحاتی ایران از حزبالله لبنان و گروههای شبهنظامی عراق را غیرقابل پذیرش عنوان کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران از طریق نیروی قدس سپاه پاسداران طی سالهای گذشته میلیاردها دالر برای ایجاد، تجهیز و تمویل گروههای شبهنظامی در کشورهای عرب منطقه مصرف کرده و چنانکه به نظر میرسد، به هیچ عنوان حاضر نیست دست از حمایت این گروهها بردارد.
حمایت از گروههای شبهنظامی و سیاست منطقهای ایران تاکنون تاوان سنگینی برای این کشور داشته و عامل بخش بزرگی از تحریمهای فلجکننده ایالات متحده امریکا که در واقع اقتصاد ایران را با بحران بیسابقه مواجه کرده، همین سیاست منطقهای و حمایت از گروههای شبهنظامی است.
هرچند تحولات منطقهای در چند سال اخیر بهویژه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران، زیاد به سود جمهوری اسلامی ایران تمام نشده، اما ظاهراً فشارهای جهانی سبب عقبنشینی ایران از مواضعش در قبال منطقه نشده است.
جمهوری اسلامی ایران با نگاهی به تحولات جنگ سوریه که یک پیروزی بزرگ برای ایران محسوب میشود، نقشآفرینی شبهنظامیان حزبالله در لبنان و فعالیت گروههای شبهنظامی در عراق، قصد دارد با دوام حمایت از حوثیها در یمن، تحولات سیاسی – امنیتی این کشور را به سود خود رقم زند.
از جانب دیگر، هرچند جنگ داخلی ویرانگر و خونین در یمن، یکی از فقیرترین کشورهای عربی، اقتصاد و زیرساختهای این کشور را نابود کرده است، اما کشورهای عرب هم قصد ندارند بازنده نبرد یمن و از آن مهمتر بازنده بزرگ «جنگ نیابتی» با ایران باشند.
کشورهای عرب منطقه در قالب ایتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی که امارات متحده عربی نیز از اعضای آن است، با حمایت از ارتش حکومت رسمی یمن، مخالفان شورشیان حوثی و حملات هوایی مستقیم در خاک یمن، نمیگذارند وزنه معادله یمن به سود ایران و شورشیان حوثی سنگین شود.
در میان رقابت سخت و جنگ نیابتی میان ایران و اعراب، در حالی که از یکسو مذاکرات عادیسازی روابط میان ایران و عربستان سعودی و از سوی دیگر مذاکرات احیای برجام میان ایران و قدرتهای جهانی جریان دارد، حمله پهپادی شورشیان حوثی به ابوظبی در خاک امارات متحده عربی، وضعیت منطقه را پیچیدهتر کرد.
حملهای که واکنش بسیاری از کشورها و بازیگران مهم بینالمللی را به دنبال داشت و افق جنگ نیابتی میان ایران و اعراب را تیرهتر میکند؛ جنگی نیابتی که مشخص نیست سرانجام آن به کجا خواهد رسید و تا چه زمانی ادامه خواهد یافت.