افغانستان در آیینه آمار؛ سرزمین جنگ، فقر و بیکاری

سازمان بینالمللی مهاجرت گزارش «ارزیابی نیازمندیهای مبتنی بر جامعه» را که براساس آمار نیمه دوم سال ۲۰۲۰ میلادی تهیه شده است، نشر کرد. در این تحقیق به بحثهای اشتغالزایی، اقتصادی، دسترسی به مارکیتها، امنیت، عدالت، صحت، تحصیلات، غذا و تغذیه، سرپناه، آب و اقدامات صحی، خدمات رفاهی و میزان کمکها پرداخته شده است. براساس این آمارها، بیش از چهار میلیون شهروند افغانستان در حال حاضر در خارج از کشور زندهگی میکنند و حدود پنج میلیون نفر دیگر در داخل کشور به دلیل جنگ و آفات طبیعی بیجا شدهاند. افزون بر این حدود سه میلیون شهروند افغان به عنوان مهاجر به بیرون از کشور رفتهاند. در بخشی از این تحقیق آمده است که بیشتر از ۱۵ میلیون نفر بالاتر از سن ۱۸ سال در کشور بیکار هستند و اولویتهای استخدام نیز تجربه کاری، شناخت و جوان بودن خوانده شده است. حدود دو میلیون خانواده در افغانستان نیز بدهکاری دارند و حداوسط بدهکاریشان به حدود ۳۷ هزار افغانی میرسد. در کنار این حدود هشت میلیون شهروند افغانستان بنا بر دلایلی به مراکز صحی مراجعه نمیکنند. همچنان بیش از ۱۸ میلیون شهروند افغانستان به آب آشامیدنی صحی نیاز دارند و حدود هشت هزار قریه پیش از آغاز برنامه دسترخوان ملی هیچ کمک بشردوستانه یا انکشافی دریافت نکردهاند. در این میان بیش از یک میلیون معلول در افغانستان حضور دارند و بیش از ۱٫۴ میلیون کودک نیز از رفتن به مکتب محروم شدهاند. گفتنی است که براساس بخشی از این یافتهها، ۷۲ درصد نفوس کنونی افغانستان به موبایل دسترسی دارند و ۲۶ درصدشان از آنتندهی خراب شکایت کردهاند.
سازمان بینالمللی مهاجرت با استفاده از سیستم ردیابی بیجاشدهگان (DTM) در هماهنگی با اداره احصاییه و معلومات و وزارت مهاجرین و عودتکنندهگان به شکل منظم ارزیابی نیازمندیهای مبتنی بر جامعه را انجام میدهد. این تحقیق در ۳۴ ولایت، ۴۰۱ ولسوالی، ۱۲ هزار و ۵۹۶ قریه انجام شده است. در این تحقیق با ۷۲ هزار و ۲۹۰ تن مصاحبه شده است. این تحقیق در ۱۲ محور انجام شده است.
۷۲ درصد شهروندان بالای ۱۸ سال بیکارند
یافتههای سازمان بینالمللی مهاجرت نشان میدهد که ۷۲ درصد شهروندان بالای ۱۸ سال در افغانستان، به ویژه ۵۶ درصد مردان بیکارند. براساس آمارهای این نهاد، بیشترین درصدی بیکاری نسبی در کنر، لغمان، لوگر، پکتیا، پکتیکا کابل و غزنی ثبت شده است. این آمار اما در ولایتهای نورستان، جوزجان، بامیان، دایکندی و سرپل به دلیل نبود اقتصاد زراعتی مکانیزه شده، تقاضای بلند کارگران و تراکم پایین نفوس کمتر است. در بحث مردان، ولایتهای لغمان، کنر، وردک، پروان، لوگر، پکتیا و پکتیکا در صدر فهرست قرار دارند و جوزجان، سرپل، بامیان، کندز، هرات و فاریاب در ردههای آخر جای گرفته است. از سویی هم در میان افراد شاغل، هفت درصدشان شغل رسمی و ۳۵ درصدشان شغل غیررسمی دارند. با این حال ۵۷ درصد دیگر از افراد شاغل به گونه روزمزد کار میکنند.
اساس کار برای استخدام در کشور نیز متفاوت است. براساس یافتههای سازمان بینالمللی مهاجرت، افراد در افغانستان به ترتیب براساس شاخصههای تجربه کاری، ارتباطات با صاحب کار، سن کم، ارتباط با کارمندان، سواد، جنسیت، پیشنهادات، اسناد تحصیلی، سن زیاد، مهارتهای لسان، محل اصلی سکونت، دانستن لسانهای خارجی و قومیت استخدام میشوند. بزرگترین موانع کاری نیز نبود فرصتهای کار، کمبود فرصت کاری برای زنان، کمبود آموزش حرفهای و تحصیلات، ناپایداری کارها، ناامنی، مهارتهای استفاده نشدنی و عدم دسترسی به مشاغل ناشی از هجوم افراد خوانده شده است. با این حال از برنامههای آموزش حرفهای به عنوان یک فرصت برای شهروندان یاد شده است. بدین ترتیب ۲۳ درصد از کسانی که آموزش حرفهای فرا میگیرند، به کاشت گل رو میآورند، ۱۸ درصد کارهای زراعتی را به پیش میبرند، ۱۷ درصد مالداری میکنند، ۱۳ درصد به شغل خیاطی رو میآورند، ۱۳ درصد حرفه نجاری را پیش میگیرند، شش درصد به ترمیمگاههای موتر میپیوندند، چهار درصد حرفه آرایشگری را فرا میگیرند، چهار درصد به کار تکنولوژی رو میآروند و دو درصدشان نیز کارهای مدیریتی میکنند.
دو میلیون خانواده افغان حداوسط حدود ۳۷ هزار افغانی قرضدارند
براساس یافتههای سازمان بینالمللی مهاجرت در افغانستان، کمتر از ۱۵ درصد افغانها در سکتورهای اقتصادی، تولیدی و خدماتی کار میکنند و این نشان میدهد که بیشتر اتکای افغانستان روی سکتور زراعت و کارهای غیررسمی است. به گفته این نهاد، ولایتهای کندز، هلمند، فاریاب و کابل بیشترین سطح اوسط درآمد خانوار را دارد و برخلاف آن، مناطق روستایی از این نگاه به مراکز شهری بدهکارند. بدین ترتیب مصارف در ولایتهای پکتیا، خوست و پنجشیر به مراتب بیشتر است. افزون بر این ۴۸ درصد خانوادهها درآمد خالصشان را صرف خرید غذا میکنند. این آمار در پنجشیر به ۷۳ درصد، در نیمروز به ۶۸ درصد و در کابل به پایینترین حد آن (۲۹ درصد) میرسد. براساس کتگوری سازمان بینالمللی مهاجرت، ۴۷ درصد درآمد ماهانه خانوادهها صرف مصارف غذا، ۷٫۴ درصد صرف مراقبتهای صحی، ۷٫۳ درصد صرف خرید وسایل خانه، ۶٫۴ درصد صرف پرداخت قرض، ۶٫۳ صرف صرف مراسم و محافل، ۵٫۹ درصد صرف خرید مواد زراعتی، ۴٫۲ درصد صرف خرید لباس، ۴٫۲ درصد صرف مراقبت از مالداری، ۳٫۷ درصد صرف ترانسپورت، ۲٫۸ درصد صرف مکالمات، ۲٫۱ درصد صرف تحصیلات، یک درصد صرف کرایه، ۰٫۶ درصد صرف خرید آب و ۰٫۵ درصد صرف پرداخت مالیه میشود.
همچنان یافتهها نشان میدهد که بیشتر از دو میلیون خانواده در افغانستان بدهکارند. بدین ترتیب حداوسط قرضداری در میان این خانوادهها ۳۶ هزار و ۸۳۱ افغانی است. این قرضداری سبب شده است که شهروندان مهاجر شوند، به خارج از مرز بروند یا هم از محل اصلی سکونتشان بیجا شوند. براساس یافتهها، حداوسط قرض در ولایتهای روستایی دورافتاده، از جمله دایکندی، بامیان و غزنی بیشتر است و این ولایتها را به ولایتهای فقیرنشین بدل کرده است. در یک نتیجهگیری دیگر، حداوسط درآمد خانوادهها حتا در مواقعی نمیتواند نیازهای آنان را تکمیل کند و سبب افزایش بدهکاری آنان میشود. به گونه مثال در دایکندی هر خانواده ماهانه یک هزار و ۸۰۰ افغانی قرضدار میشود. این آمار در بامیان به یک هزار و ۲۰۰ افغانی، در غزنی به ۹۰۰ افغانی و در ولایتهای پکتیا، کندز، نیمروز و پنجشیر به حدود ۸۰۰ افغانی میرسد. گفتنی است که خانوادهها در نورستان، قندهار، زابل و هلمند بیشتر توانستهاند دخل و خرجشان را هماهنگ کنند و حتا پولشان را پسانداز کنند. گفتنی است که در بحث مارکیتها، بیشتر خانوادهها به مغازههای کوچک و کراچی کنار جاده دسترسی دارند و در برخی از مواقع، نرخها برای آنان نوسان داشته است.
۹۳ درصد مردم به دلیل جنگ میمیرند
آمارهای سازمان بینالمللی مهاجرت در افغانستان نشان میدهد که ۷۳ درصد از حوادث به علاوه ۹۳ درصد مرگومیر ناشی از درگیریها بوده است. این ارقام در نیمه دوم سال ۲۰۱۹ و نیمه اول سال ۲۰۲۰ به ترتیب ۶۳ درصد و ۸۸ درصد بوده است. بدین ترتیب این سازمان دریافته است که درصدی مرگومیر برخاسته از جنگ با گذشت زمان بیشتر شده است. مبتنی بر این آمارها، وردک، بغلان، تخار، بدخشان و جوزجان بیشترین درگیری را در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ داشته است، اما برخلاف آن بیشترین تلفات در ولایتهای قندهار، بلخ، بغلان و پروان وارد شده است. در میان ولایتهای کشور، پنجشیر بسیار امن خوانده شده است. در ادامه بامیان و دایکندی از ولایتهای امن شمرده میشود. فراه، خوست، ننگرهار، سمنگان، کنر، بدخشان، نیمروز، نورستان، پروان، پکتیکا و وردک از ولایتهایی است که وضعیت امنیتی در آنها عادی عنوان شده است. وضعیت در سایر ولایتها نیز ناامن خوانده شده و قندهار از ولایتهای بسیار ناامن شمرده شده است.
گفتنی است که در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۶ درصد از حوادث امنیتی را درگیریهای مسلحانه، ۱۵ درصد را اخاذی، ۱۰ درصد را ماینهای ساده، پنج درصد را مواد منفجره ساده، دو درصد را اخراج اجباری و حدود یک درصد را اختطاف، آزار و اذیت جنسی یا خشونتهای مبتنی بر جندر تشکیل داده است.
تنها ۴۲ درصد مردم به عدالت در افغانستان اعتماد دارند
براساس یافتههای سازمان بینالمللی مهاجرت، تنها ۴۲ درصد از رهبران جامعه کنونی در افغانستان به سیستم عدالت اعتماد دارند. این آمار در ولایتهای مختلف به گونه متفاوت درج شده است. اعتماد بالای عدالت در نیمروز ۱۰۰ درصد است. این آمار در پنجشیر به ۹۸ درصد و در پروان به ۸۹ درصد میرسد. در برخی از ولایتها اما مردم اصلاً به سیستم عدالت و قضا اعتماد ندارند. میزان اعتماد بالای سیستم عدالت در پکتیکا و زابل به یک درصد میرسد. این اعتماد در ولایت کندز اصلاً وجود ندارد و صفر است. در این میان برخی از ولایتها به میانجیگری مردم چشم دوختهاند. در لغمان، پکتیکا، کنر، پکتیا، غزنی، پنجشیر و نورستان درصدی زیادی از مردم جنجالهایشان را با پادرمیانی افراد جامعه حل میکنند. درصدی از مردم در فاریاب، بلخ و کابل این مشکلات را توسط خانواده حل میکنند. در ارزگان، کندز و غور، این مشکلات بیشتر توسط محکمه حل میشود و در ولایتهایی مانند قندهار، وردک و حتا ارزگان، بیشتر منازعات حل ناشده میماند.
۱۹ درصد شهروندان به کلینیک صحی دسترسی دارند
یافتههای این تحقیق همچنان نشان میدهد که از میان مجموع شهروندان، تنها ۱۹ درصدشان در محل سکونت به کلینیک صحی دسترسی دارند. حدود ۹۰ درصد باشندهگان زابل، پکتیکا، سمنگان، غور، هرات، سرپل و نیمروز به کلینیک دسترسی ندارند. این درصدی در ولایتهایی مثل ارزگان، لوگر و نورستان در کمترین حد است و به حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد میرسد. در میان خدمات صحی، ۴۰ درصد شهروندان به خدمات اساسی صحی دولتی، ۱۷ درصد به خدمات پوست صحی، ۱۴ درصد به مرکز جامع صحی دولتی، نه درصد به مرکز اساسی خدمات صحی خصوصی، پنج درصد به شفاخانههای دولتی ولسوالی، پنج درصد به مرکز جامعه صحی خصوصی و به ترتیب یکیک درصد به شفاخانه ولایتی دولتی، شفاخانه ولایتی خصوصی، شفاخانه ولسوالی خصوصی، شفاخانه ساحوی خصوصی و شفاخانه ساحوی حوزوی دولتی دسترسی دارند.
براساس خدمات صحی، ۷۰ درصد مردم به کمکهای اولیه، ۶۶ درصد به دواخانه، ۵۹ درصد به سیستم رجعت، ۵۹ درصد به کلینیک سراپا، ۵۲ درصد به واکسین، ۴۸ درصد به خدمات نسایی ـ ولادی، ۳۳ درصد به لابراتوار، ۲۴ درصد به خدمات روانی – اجتماعی، ۲۴ درصد به مراقبتهای پس از ضربه فزیکی یا روحی، ۱۸ درصد به کلینیک بستری و هفت درصد به جراحی دسترسی دارند. مبتنی بر یافتههای سازمان بینالمللی مهاجرت در افغانستان، شماری از مردم در سمنگان، پروان، سرپل، ارزگان و جوزجان از نزدیکترین مراکز صحی استفاده نمیکنند. این آمار به ترتیب در ولایتهای فاریاب، غزنی، پنجشیر، لغمان، دایکندی، بامیان و کابل کمتر است. دلایل اصلی استفاده نکردن از نزدیکترین مراکز صحی، کیفیت پایین دوا یا نبود آن، کیفیت پایین خدمات یا نبود آن، کیفیت ضعیف یا نبود کارمندان، نبود کارمندان زن، فاصله راه، خدمات پرهزینه و بسته بودن یا نامنظم بودن خدمات است.
گفتنی است که تحقیق سازمان بینالمللی مهاجرت در بخشهای «تحصیلات»، «غذا و تغذیه»، «سرپناه»، «آب»، «اقدامات صحی و حفظالصحه»، «خدمات رفاهی» و «کمکها» نیز انجام شده است. در بخش تحصیلات گفته شده است که بیش از یک میلیون کودک به مکتب نمیروند. موانع اصلی نرفتن کودکان به مکتب، کارگری، دور بودن مکتب، دلایل فرهنگی و برخی دیگر از مسایل خوانده شده است. در این میان برخی از ولایتها دانشآموز زیادی دارد، اما تعمیر مکتب ندارد. در هلمند برای حداوسط سه هزار و ۸۹۳ کودک تنها یک مکتب وجود دارد. این آمار اما برای ۲۷۸ کودک در نیمروز یک مکتب است. در بحث سرپناه نیز تصریح شده است که ۸۳ درصد خانوادهها در افغانستان در خانههای گلی زندهگی میکنند که حتا در برابر آفات طبیعی مقاومت ندارد. در برخی از ولایتها حتا نیمی از خانوادههایی که در خانههای کرایی زندهگی میکنند، توان پرداخت کرایه را نداشتهاند.
در بحث آب نیز ۴۴ درصد از خانوادهها گفتهاند که به آب آشامیدنی و زراعتی دسترسی ندارند. مشکلات اصلی نیز مقدار کم آب، کیفیت پایین آب، فاصله طولانی راه، قیمت آن و تهدیدهای امنیتی خوانده شده است. در برخی دیگر از ولایتها مردم اصلاً به تسهیلات بهداشتی مصون و تشناب دسترسی ندارند. در نورستان، پروان و جوزجان حدود ۹۷ تا ۱۰۰ درصد مردم از این خدمات محروماند. در بحث خدمات رفاهی نیز گفته شده است که ۹۱ درصد خانوادهها از چوب، زغال و سرگین به عنوان منابع گرما استفاده میکنند. تنها ۲۲ درصد خانوادهها در افغانستان همچنان به شبکه برق ملی دسترسی دارند و نه درصد از شبکه سولری مشترک استفاده میکنند. افزون بر این ۷۲ درصد از نفوس افغانستان به موبایل دسترسی دارند. با این حال ۲۶ درصد آنان گفتهاند که موبایلشان آنتندهی درست ندارد. در نورستان این آمار به ۷۶ درصد میرسد.
این در حالی است که در بحث کمکها، تنها ۳۶ درصد قریهها در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ میلادی کمک دریافت کردهاند. بیشتر این کمکها توزیع مواد غذایی و ساخت زیربنا بوده است.
گفتنی است که وضعیت افغانستان در برخی دیگر از یافتههای این گزارش نیز نامناسب خوانده شده است. وزارت زراعت، آبیاری و مالداری، سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد و برنامه جهانی غذا به تازهگی گفتهاند که خشکسالی کشور را تهدید میکند و ۳۰ درصد شهروندان از فقر رنج میبرند. این در حالی است که خشونتها نیز در کشور رو به افزایش است و دامنه جنگ به ۳۳ ولایت گسترش یافته است.