شام دوشنبه، 1 آگست 2020، جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده، در یک نشست خبری اعلام کرد که سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا)، در یک عملیات پهپادی، ایمن الظواهری، یکی از بنیانگذاران و رهبر سازمان القاعده را در قلب کابل کشته است. ایمن الظواهری تیوریسن و مغز متفکر سازمان القاعده از زمان تاسیس این سازمان در دهه 90 بود. نزدیکی ظواهری با بن لادن، بنیانگذار سازمان القاعده و نیز نقش کلیدی که ظواهری در ارایه ایدیولوژی برای مجاهدین تحت رهبری بن لادن داشت، مهمترین دلیل بود که او پس از مرگ بن لادن بهعنوان رهبر سازمان القاعده انتخاب شود.
از ظواهری بهعنوان ایدیولوگ جهاد جهانی و مغز متفکر القاعده یاد میکنند. محفوظ عزام، کاکای ایمن الظواهری و روحانی مخالف سرسخت حکومت وقت مصر و نوشتههای سید قطب، رهبر وقت اخوانالمسلمین مصر و از تیوریسنهای معاصر بنیادگرایی اسلامی در جهان، نقش کلیدی در ایدیولوژی جهادی و ضد غربی داکتر ظواهری داشتهاند. گفته میشود که اعدام سید قطب در سال 1966، انگیزهبخش اصلی ظواهری برای تشکیل گروه جهاد اسلامی در سال 1973 از میان جوانان مصر به منظور براندازی حکومت غیردینی و تاسیس یک حکومت اسلامی بوده است.
گروه جهاد اسلامی داکتر ظواهری در مصر بهصورت مخفیانه اقدام به عملیات هراسافگنانه میکرد. در سال 1981، حکومت وقت مصر به اتهام دست داشتن گروه جهاد اسلامی در ترور انور سادات، رییس جمهور وقت مصر، ظواهری و تعداد زیادی از اعضای گروه جهاد اسلامی مصر را به زندان افگند. ظواهری مدت سه سال را در زندان سپری کرد. براساس روایت شخص ظواهری، او در زندان شکنجههای زیادی را تحمل کرده است؛ شکنجههایی که به قول خودش او را متعهدتر به براندازی حکومت وقت مصر به وسیله نظامی کرده است.
ظواهری در جریان جهاد افغانستان علیه شوروی، به پاکستان و افغانستان آمد و با مجاهدین افغان و جنگجویان خارجی به شمول بن لادن دیدار کرد. ظواهری حداقل یک بار در سال 1900، به امریکا به منظور جمعآوری کمک به مهاجرین افغان سفر کرد. پس از پیروزی مجاهدین در افغانستان، ظواهری هموطنان مصریاش را بیشتر ترغیب کرد تا با راهاندازی جنگهای مسلحانه حکومت در مصر را تغییر بدهند. در سال 1993، به رهبری جهاد اسلامی مصر، گروه مسوول حمله تروریستی اقصر معروف مصر که در آن حدود 62 تن به شمول یک توریست جاپانی، یک دختر پنجساله انگلیسی و چهار رهنمای مصری کشته شدند، انتخاب شد.
فعالیت گروه تحت حمایت ظواهری در مصر، محبوبیت او و گروهش را در معرض نابودی قرار داده بود. کاهش محبوبیت و ناتوانی اعضای این گروه جهادی، سبب شد که ظواهری به جای براندازی حکومتهای سکولار خاورمیانه و جهان اسلام، به فکر مبارزه با اسراییل و حامی آن یعنی ایالات متحده شود. به همین منظور در سال 1997، گروه جهادی خود را به سازمان القاعده ملحق کرد و جهاد را از دشمنان نزدیک یعنی کشورهای سکولار خاورمیانه، به دشمن دور یعنی ایالات متحده تغییر جهت داد.
در سال 1998، ظواهری یکجا با بن لادن، فتوای جنگ علیه امریکا که حیثیت منشور القاعده را برای این سازمان دارد، صادر کرد. ظواهری در این فتوا صریحاً بیان میدارد که «کشتن امریکاییها و متحدانش ـ نظامی و غیرنظامی ـ وجیبه هر مسلمانی در هر کشوری که میتواند آن را انجام دهد، میباشد.» پس از همین فتوا، عضای القاعده حملاتی را در سال 1998 بر سفارت امریکا در کنیا و تانزانیا انجام دادند؛ حملاتی که منجر به کشتن صدها تن شد. سه سال پس از این حمله، سازمان القاعده حمله 11 سپتامبر را در درون خاک امریکا انجام داد که در نتیجه آن برجهای سازمان تجارت جهانی فرو ریخت و نزدیک به سه هزار تن جان باختند.
پس از حمله 11 سپتامبر، ایالات متحده به افغانستان، که در آن زمان مرکز فعالیتهای القاعده بود، حمله کرد. گفته میشود ظواهری قبل از حادثه 11 سپتامبر قصد داشت سلاح شیمیاوی بسازد و برای این مامول در افغانستان مرکزی نیز ایجاد کرده و تعدادی از متخصصان را گردآوری کرده بود. حمله 11 سپتامبر سبب شد که ظواهری یکجا با بن لادن از افغانستان به مناطق قبایلی پاکستان فرار کند. حمله امریکا به افغانستان، دشمن دور ظواهری و القاعده را به نزدیکترین نقطه آورد.
با وجودی که پایگاههای القاعده در نتیجه حمله امریکا به افغانستان نابود و تعداد زیادی از آنها کشته شدند، رهبرانشان در حال فرار و تحت تعقیب قرار گرفتند. ظواهری یک بار دیگر به القاعده در منطقه قبایلی پاکستان سروسامان بخشید. ایالات متحده 25 میلیون جایزه به هر گونه اطلاعی که منجر به بازداشت هر یک از بن لادن و یا ظواهری شود، تعیین کرد. علاوه بر آن، گفته میشود در سالهای 2007 و 2008، حداقل دو حمله راکتی در ساختمانی در پاکستان که مصریان در آن زندهگی میکردند، به هدف نابودی ظواهری انجام شد. نزدیکی ظواهری با بن لادن و نقشی که او در احیای القاعده داشت، زمینه رسیدن او به رهبری سازمان القاعده و صعودش از تروریست درجه دوم جهان به درجه اول جهان، پس از مرگ بن لادن در سال 2011 را فراهم ساخت.
ظواهری چگونه القاعده را رهبری کرد؟
حمله امریکا به افغانستان و سپس عراق، در کنار اینکه ضربه شدیدی بر القاعده وارد کرد، یک فرصت جدید نیز برای این گروه آفرید، بهویژه حمله 2003 امریکا به عراق. حمله امریکا به افغانستان و عراق، سبب شد که دشمن دور القاعده به نزدیکش بیاید. القاعده با استفاده از شرایط به وجود آمده، در کنار حمایت از جنگ طالبان علیه امریکاییها در افغانستان، سعی کرد از بیثباتی و نارضایتی موجود در میان سنیهای عراق استفاده کرده، به جذب اعضای بیشتر و گسترش حوزه نفوذ و فعالیت خود بپردازد.
بن لادن، ابومصعب الزرقاوی را مسوول جهادی این گروه در عراق تعیین کرد. ابومصعب الزرقاوی، یک وهابی تندرو بود و دشمنی سرسختی با شیعیان عراق داشت. او هیچ ابایی از کشتن غیرنظامیان نداشت. دشمنی زرقاوی با شیعیان و قساوت او در کشتار غیرنظامیان، توجه جهادگرایان و جهان را به او جلب کرد. این کار با انتقاد ظواهری مواجه شد. به باور ظواهری، کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان در عملیات القاعده، تصویری این شبکه را نزد مردم بد میسازد.
این اختلاف زمانی که بن لادن مرد، تشدید یافت، تا اینکه ابوبکر البغدادی، دومین جانشین زرقاوی و اولین خلیفه خلافت خودخوانده گروه داعش، عملاً اعلام کرد که دیگر هیچ رابطهای با القاعده ندارد، بلکه القاعده بهعنوان یک گروه جهادی مکلف است با او بهعنوان خلیفه بیعت کرده و تحت امرش بجنگد. پس از انشعاب بغدادی، ظواهری سعی کرد حمایت جبهه النصره، بقایای القاعده در شامات را با خود داشته باشد. جبهه النصره نیز بعدها با القاعده و ظواهری قطع رابطه کرده و مسیر جداگانهای را انتخاب کرد.
به این ترتیب ظواهری با وجودی که توانست القاعده را پس از 2001 حیات دوباره بدهد، اما نتوانست از ضعف و انشعاب آن جلوگیری کند. کاری که ظواهری انجام داد و توانست تا حدی القاعده را زنده نگاه بدارد، ایجاد شاخههایی از القاعده در جزیره العرب، یمن، عراق، شبهقاره، قاره آفریقا و دیگر مناطق جهان بود. البته این شاخهها استقلال زیاد در اجرای عملیات خود داشتند و در موارد زیادی هم اهدافی را دنبال میکردند که مخالف منشور القاعده بود.
با مرگ بن لادن، القاعده رهبر کاریزماتیک خود را از دست داد و ظواهری در کنار اینکه نتوانست خلای رهبری کاریزماتیک بن لادن را پر کند، بهعنوان تیوریسن این سازمان، در ارایه و دفاع از ایدیولوژی القاعده در برابر داعش کوتاه آمد. ابوبکر البغدادی و دیگر رهبران و تیوریسنهای داعش، با طرح مساله تکفیر مسلمانان بهویژه شیعیان، سبقت در جهاد جهانی و داخلی خاورمیانه را به خود اختصاص دادند.
القاعده پس از ظواهری چگونه خواهد بود؟
عملیات و دستاوردهای سازمان القاعده مدیون رهبری بن لادن و ایدیولوژی ایمن الظواهری بوده است. اکنون که این سازمان هر دو رهبر سیاسیـنظامی و ایدیولوژیک خود را از دست داده است، احتمال اینکه بتواند همانند سه دهه گذشته عملیاتهای بزرگ راهاندازی کند، بسیار کم است. همانگونه که ظواهری نتوانست خلای رهبری کریزماتیک بن لادن را پر کند و در طرح ایدیولوژی در برابر داعش کوتاه آمد، جانشینان ظواهری نیز نخواهند توانست خلای رهبری بن لادن و ایدیولوژیک ایمن الظواهری را پر کنند.
در زمانی که تفکر داعشی در میان اکثر جهادگرایان جهانی عام شده است، برای جانشینان ظواهری مشکل خواهد بود ایدیولوژیای ارایه کنند که جوانان پرشور و حامی جهاد جهانی علیه امریکا را به خود جلب کنند، بهویژه در زمانی که ایالات متحده حضورش را در خاورمیانه کاهش داده و تمایل به راهاندازی جنگهای بیپایان همانند 2001 و 2003 ندارد.