ارزیابی عملکرد دوساله بایدن

فارن پالیسی برای ارزیابی سیاست خارجی دولت بایدن، پس از دو سال خدمت در سمت ریاست جمهوری، دیدگاه ۲۰ کارشناس را جمعآوری کرده است.
منبع: فارن پالیسی
نویسنده: استیفان تیل، سردبیر فارن پالیسی
جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده، تنها در دو سال اول ریاست جمهوری خود، رهبری متحولترین مرحله سیاست خارجی ایالات متحده در دهههای اخیر را برعهده داشته است. دولت او که در آستانه آغاز وحشتناکترین جنگ تجاوزکارانه در اروپا پس از سال ۱۹۴۵ قرار دارد، برای عقب راندن روسیه تلاش گستردهای انجام داده است، ایتلافهای جدیدی را برای مهار چین در حوزه اندو-پاسیفیک ایجاد کرده و گسترش داده و به پیمانهای جهانی در مورد سیاستهای اقلیمی و سایر مسایل دوباره الحاق شده است. بایدن و تیمش ابتکارات جدی را در سیاست خارجی ایالات متحده در پیش گرفتهاند که در تضاد شدید با هرجومرج دوران ترمپ قرار دارد.
اما تمام اقدامهای بایدن موفقیتآمیز نبوده است. [بهطور مثال] خروج ایالات متحده از افغانستان در سال ۲۰۲۱، حتا اگر به پایان یک جنگ ۲۰ ساله انجامیده باشد، یک فاجعه بود. پس از تاکید تیم بایدن بر دموکراسی و حقوق بشر، واقعیتهای جیوپلیتیکی باعث سازوکارهای ناراحتکننده شده است.
فارن پالیسی برای کمک به ارزیابی عملکرد دوره دوساله ریاست جمهوری بایدن، از ۲۰ کارشناس خواسته است تا به عملکرد او در عرصه سیاست خارجی از ۱۰ نمره بدهند. الف+، الف و الف- (عملکرد عالی)؛ ب+، ب و ب- (عملکرد خوب)؛ جیم+، جیم و جیم- (عملکرد رضایتبخش) و دال (تا حدی رضایتبخش) است.
روسیه: در برابر پوتین حربهای وجود ندارد
الف-: عملکرد عالی
آنجلا استنت، نویسنده کتاب «دنیای پوتین: روسیه با بقیه در برابر غرب»:
دولت بایدن با شعار اینکه خواهان «روابط باثبات و قابل پیشبینی با روسیه و به دنبال فراهمسازی حربههای دفاعی در برابر دشمن اصلی ایالات متحده یعنی چین است» روی کار آمد. این [پالیسی] برای مدتی در سال ۲۰۲۱، با اجلاس سران ایالات متحده و روسیه در ماه جون و همکاری روی تعدادی از مسایل، از جمله ثبات استراتژیک، حملات سایبری و تغییرات آبوهوایی موثر بود. اما هنگامی که دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده در اواخر همان سال تجمع وسیع نظامی روسیه در اطراف اوکراین را مشاهده کرد، دولت بایدن اعلام کرد که حملهای صورت خواهد گرفت. واشنگتن این اطلاعات را با متحدان مردد ایالات متحده در میان گذاشت و به مسکو هشدار داد که میداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. هنگامی که کرملین خواستههای روسیه را در دسامبر ۲۰۲۱ با ایالات متحده و ناتو در میان گذاشت، دولت [بایدن] مایل به مذاکره و حتا دادن امتیازات بود، اما [دیگر] فایدهای نداشت.
از زمان تهاجم روسیه، جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده، با موفقیت ایتلافهای قدرتمند ترانس-اتلانتیک و ترانس-پاسیفیک را برای حمایت از اوکراین و تحریم روسیه ایجاد کرده است. واشنگتن تجهیزات نظامی زیادی را در اختیار کییف قرار داد که [این] به دولت ولادیمیر زلنسکی، رییس جمهور اوکراین، امکان موفقیت در میدان جنگ و عقب راندن روسها را میدهد. با این حال، اداره بایدن محدودیتهایی را برای تامین سلاحهایی که به اوکراین ارایه خواهد کرد، اعمال کرده است که کار دولت اوکراین را برای پس گرفتن قلمرو دشوارتر کرده است. یک دستگاه دافع هوایی «پاتریوت» و موترهای ضدتانک بردلی [به اوکراین] ارسال میشود، اما این اتفاق باید ماهها پیش میافتاد. دولت بایدن همچنین برخی از مجراهای ارتباطی سطح بالا را با کرملین حفظ کرده و هشدارهای مکرر در مورد عواقب احتمالی استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی را توسط روسیه ارسال کرده است. امروز روابط امریکا و روسیه بیثبات و غیرقابل پیشبینی است. ایجاد حربه در برابر ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، ناممکن بوده است.
الف-: عملکرد عالی
لیانا فیکس، عضو اروپایی شورای روابط خارجی:
بایدن خواهان ثبات و حربه دفاعی در روابط ایالات متحده با روسیه بود. زمانی که ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه تصمیم گرفت با جنگ در اوکراین صفحه شطرنج را واژگون کند، بایدن (ناگهان و با موفقیت) تصمیم تازهای گرفت.
بایدن بر اصول ثابتقدم ماند و در آستانه جنگ گرفتار ترفند مذاکره با روسیه نشد. استراتژی او برای علنی کردن اطلاعات در مورد آمادهگیهای جنگی روسیه یک نوآوری حیاتی و خلاقانه بود. او بهدرستی ایجاد اتحاد و ایتلاف را بهعنوان بزرگترین ابزار غرب تشخیص داد. بایدن نتوانست پوتین را از شروع جنگ منصرف کند، اما این میتواند یک نقطه مثبت در کارنامه او برای سنجش موفقیتش باشد، بهخصوص اگر هدف دور نگه داشتن ناتو از جنگ باشد.
آنچه در آینده مورد نیاز است، اقدام قاطع برای تصمیمگیری و اجرای نظریه پیروزی غرب در سال ۲۰۲۳ و توسعه استراتژی بلندمدت فراتر از جنگ در قبال اوکراین و روسیه است. پس از دستکم گرفتن روسیه بهعنوان یک قدرت توسط باراک اوباما، رییس جمهور پیشین ایالات متحده و خودشیرینی دونالد ترمپ در قبال پوتین، سیاست بایدن نسبت به روسیه مسلماً موفقترین سیاستگذاری در بیش از یک دهه اخیر بوده است.
چین و کشورهای حوزه اندو-پاسیفیک: تمرکز پایدار با وجود [احتمال] جنگ
ب-: عملکرد خوب
بانی اس. گلیزر، مدیر برنامه آسیایی در بنیاد مارشال آلمان در ایالات متحده:
دولت بایدن برای تمرکز مداوم بر چین و کشورهای حوزه اندو-پاسیفیک و اقیانوس آرام به رغم جنگ روسیه در اوکراین، شایسته نمرات بالایی است. این اداره شروع به اجرای استراتژیای که آن را «سرمایهگذاری، همسویی و رقابت» در قبال چین مینامد، از جمله با تخصیص میلیاردها دالر به ساختوساز و تحقیقات علمی ایالات متحده، حفظ و ادامه دادن به بیشتر محدودیتهای وضعشده بر چین توسط دونالد ترمپ، رییس جمهور پیشین ایالات متحده، آغاز کرده است. با محدود کردن صادرات مواد طبیعی صنعتی در تلاش برای خنثا کردن توسعه فناوری پیشرفته چین، یک گام مهم برداشته است.
با این حال، پیشرفت کمی در انجام اقدامات لازم برای کاهش خطر درگیری بین ارتش دو کشور، حاصل شده است. همکاری در زمینه تغییرات آبوهوایی، صحت عمومی جهانی و حتا قاچاق مواد مخدر متوقف شده است. بیجینگ به دلیل سیاستهای ایالات متحده در قبال تایوان، یا پیششرطهای غیرقابل اجرا تعیین کرده و یا مذاکرات را به حالت تعلیق درآورده است.
مقامها در اداره بایدن برای تقویت امنیت تایوان (که شامل تخصیص تقریباً ۳٫۸ میلیارد دالر از مجرای صدور مجوزهای فروش تسلیحات میشود)، تقویت روابط اقتصادی و همکاری در زنجیره تامین مواد صنعتی، اقدامات رضایتبخش روی دست گرفتهاند. متحدان ایالات متحده متقاعد شدهاند که به بیجینگ در مورد استفاده از زور برای تغییر وضعیت موجود در تایوان هشدار دهند. اما پیشنهاد بایدن مبنی بر اینکه تایوان در صورت تمایل میتواند اعلام استقلال کند، اعتبار حمایت ایالات متحده از سیاست «چین واحد» را تضعیف کرده و در نتیجه خطر جنگ را افزایش داده است. ارتش ایالات متحده هنوز به وابستهگی خود به پایگاههای بزرگ، ثابت و ناوهای هواپیمابر آسیبپذیر برای دفاع از تایوان توجه نکرده است، که میتواند شی جین پینگ، رییس جمهور چین را برای تصرف این کشور وسوسه کند. طرحی برای تغییر وضعیت نیروهای ایالات متحده در منطقه در حال انجام است، اما مشخص نیست که آیا میتواند تعادل نظامی مطلوبتری را برقرار کند یا خیر.
استراتژی اندو-پاسیفیک دولت بایدن که در فبروری ۲۰۲۲ بیرون داده شد، دلیل محکمی برای نقش بزرگتر ایالات متحده در منطقه است. این استراتژی در حال اجرایی شدن است. دستاوردها در سطح دیپلماسی بسیار مهم بوده است، از جمله دو سفر ریاست جمهوری به منطقه، اجلاس سالانه گفتوگوی چهارجانبه امنیتی، اجلاس سران کشورهای حوزه اندو-پاسیفیک و ایالات متحده و راهاندازی همکاری راهبردی جامع ایالات متحده و ایتلاف کشورهای جنوبشرق آسیا.
بُعد اقتصادی استراتژی اقیانوسیه بایدن ضعیف است. چارچوب اقتصادی اندو-پاسیفیک بهتر از هیچ است، اما عدم دسترسی به بازار و کاهش تعرفهها جذابیت آن را از بین میبرد. پیوستن مجدد به توافقنامه جامع و مترقی برای مشارکت در ترانس-پاسیفیک، بهترین راه برای تقویت رقابت اقتصادی و نفوذ جیوپلیتیک ایالات متحده است.
ایتلافها و پیمانهایی که در دولت ترمپ به هم ریخته بودند، احیا و تقویت شدهاند، اگرچه نگرانیها در میان متحدان واشنگتن در مورد «اولویت منافع امریکا بر دیگر کشورها» وجود دارد.
الف-: عملکرد عالی
مایکل جی. گرین، مدیر عامل مرکز مطالعات ایالات متحده در دانشگاه سیدنی:
بایدن انسجام بیشتری را برای رقابت استراتژیک با چین به ارمغان آورده است. او کشورهای آسیایی را با تشکیل یک ایتلاف قوی تقویت کرده و برای همسو کردن کشورهای دموکراتیک منطقه در حوزه دریایی با مجموعهای از ابتکارات، از جمله پیمان چهارجانبه AUKUS با استرالیا و بریتانیا و همچنین بلوک چهارجانبه گفتوگوی امنیتی با استرالیا، جاپان و هند کار گرفته است. بایدن همچنین گامهای جسورانهای برای تضمین برتری ایالات متحده بر چین در فناوریهای نوظهور از طریق ترکیبی از کنترل بر صادرات، سیاستهای صنعتی و دوستی زنجیرههای تامین در میان متحدان برداشته است. این سیاستها از حمایت هر دو حزب برخوردار است.
اما برای بیشتر کشورهای آسیایی، رقابت واقعی با چین در حوزه اقتصادی است و از نظر نزدیکترین متحدان واشنگتن، حمایتگرایی چپ مترقی بایدن با ناسیونالیسم اقتصادی جناح راست تندرو دونالد ترمپ، رییس جمهور پیشین ایالات متحده، تفاوت چندانی ندارد. از زمانی که ترمپ از ایتلاف ترانس-پاسیفیک خارج شد، توافقهای تجاری بزرگی در منطقه بدون حضور امریکاییها منعقد شد و برنامه اقتصادی اندو-پاسیفیک پیشنهادی بایدن بهسختی این شکاف شرمآور را پر میکند.
ایتلافها: آزمون رهبری
الف-: عملکرد عالی
آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل سابق ناتو و بنیانگذار اتحاد دموکراسیها
حمله روسیه به اوکراین بزرگترین چالش سیاست خارجی برای رییسان جمهور ایالات متحده از زمان پایان جنگ سرد است. در این مورد، بایدن چنانکه در گذشته ثابت کرده، نشان داده است که واشنگتن همچنان میتواند جهان دموکراتیک را رهبری کند. تحت رهبری بایدن، ایالات متحده کمکهای نظامی گستردهای به اوکراین ارایه کرده است و به نیروهایش اجازه داده تا از پیشروی سریع روسیه جلوگیری کنند و جریان جنگ را تغییر دهند. بایدن و تیم او نیز موضعی قوی و واضح در قبال مسکو اتخاذ کرده و بهوضوح در مورد پیامدهای هر گونه استعمال سلاح هستهای هشدار دادهاند.
بایدن رویکردی مشابه در قبال بیجینگ در مورد تایوان اتخاذ کرده و بارها از جانب ایالات متحده تعهد سپرده است که در صورت حمله چین به این کشور، به این جزیره کمک کند؛ «ابهام استراتژیک» جای خود را به «وضاحت استراتژیک» داده است.
یکی از نقطه ضعفهای اصلی در عملکرد سیاست خارجی بایدن، خروج پرهرجومرج ایالات متحده از افغانستان است. این خروج هرگز قابل توجیه نخواهد بود؛ اما ناکامی در هماهنگی با متحدان یا تعامل با دولت افغانستان ممکن است از دلایل اصلی از دست رفتن بسیاری از پیشرفتهای حاصله در ۲۰ سال گذشته بوده باشد.
خوشبختانه به نظر میرسد که ناکامی سیاست ایالات متحده در قبال افغانستان به تمام سیاستهای بایدن قابل تعمیم نیست و تنها بهگونه استثنایی در همین یک مورد خلاصه میشود. بهطور کلی، رهیافت بایدن رویکرد درستی بوده است: قاطعیت با دشمنان و در عین حال بازسازی اتحاد با شرکای سنتی. از آنجایی که دموکراسیها با خودکامهگیهای تهاجمی فزایندهای مواجه میشوند، [این کشورهای دموکراتیک] باید با یکدیگر هماهنگتر کار کنند. این بازتاب کار اتحاد دموکراسیها است که سیاستمداران برجسته، رهبران تجاری و فعالان دموکراسی را از سراسر جهان در نشست دموکراسی کپنهاگ در ماه می گرد هم آورد.
الف-: عملکرد عالی
استیسی پتیجان، مدیر برنامه دفاعی در مرکز امنیت امریکای جدید:
ادارههای بایدن و ترمپ هر دو متحدان و شرکا را بهعنوان ستون فقرات استراتژی ایالات متحده معرفی کردند؛ اما خلاف ترمپ، تیم بایدن در حال عملی کردن برنامههایش است. در اروپا، ناتوی احیاشده را برای حمایت از اوکراین رهبری کرده است، در حوزه اندو-پاسیفیک، همکاری دفاعی دوجانبه با جاپان و استرالیا را تعمیق بخشیده و در عین حال روابط بین دموکراسیها را از طریق پیمان چهارجانبه امنیتی و پیمان جدید استرالیا-بریتانیا-ایالات متحده تقویت کرده است.
اما موانع نهادی موجود (مانند تلاش ناکافی برای اشتراکگذاری اطلاعات، کنترلهای سختگیرانه در صادرات و کندی فرآیندهای فروش تسلیحات) میتواند این تلاشها را تضعیف کند. استراتژی بایدن به این بستهگی دارد که کل ساختار اتحاد ایالات متحده بیش از مجموع اجزای آن باشد. برای غلبه بر این موانع و تحقق این هدف، نیاز به تعمیق یکپارچهگی استراتژیک با متحدان و شرکا و همچنین تقسیم کار بهتر برای مقابله با تهدیدات مشترک از جانب چین و روسیه دارد.
دفاع: عدم همخوانی تهدیدها با بودجه
ب-: عملکرد خوب
کوری شاک، مدیر سیاست خارجی و دفاعی در موسسه امریکن اینترپرایز:
بیشتر کاستیهای سیاستهای امنیت ملی بایدن، مانند خروج فاجعهبار ایالات متحده از افغانستان، به دلیل اشتباهات کاخ سفید رخ داده است. در مواردی که وزارت دفاع ایالات متحده از حمایت سیاسی برخوردار است، ماموریتها بهخوبی انجام شده است. رهبران غیرنظامی و نظامی در پنتاگون علیه عقبنشینی شتابزده استدلال کردند، فرماندهی بخش سایبری ایالات متحده برتری مفهومی و عملیاتی را نشان داد، عملیات ضدتروریسم با بست یافتن آن تهدیدها ادامه یافت و حمایت از اوکراین مانع از پیشرفت پالیسیهای مقابله با چالش چین نشد.
پنتاگون در ایجاد و حفظ تلاشهای بینالمللی برای تسلیح اوکراین، به رهبری لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، کار بسیار خوبی انجام داده است. او تصمیم اجرایی مهمی را اتخاذ کرد که تقریباً پنج درصد از بودجه دفاعی ایالات متحده را بهطور مستمر اختصاص دهد تا اوکراین بتواند ارتش روسیه را که ایالات متحده هنوز آن را یک «تهدید حاد» ارزیابی میکند، زمینگیر کند.
شکست اصلی در سیاست دفاعی (و این یک شکست جدی است) در تطبیق تهدیدهای شناساییشده با بودجه و جدول زمانی است. شکافها بسیار زیاد است. کنگره باید بودجه نظامی بایدن را در سال گذشته ۲۵ میلیارد دالر و امسال ۴۵ میلیارد دالر افزایش دهد. بودجه سال ۲۰۲۲ دولت براساس یک رقم تورم بهشدت کمتر اعلام شده بود؛ چیزی تقریباً کمبود پنج درصدی بودجه.
بایدن چندین بار اعلام کرده است که ایالات متحده متعهد به دفاع از تایوان است. مقامهای اطلاعاتی و فرماندهان نظامی ایالات متحده معتقدند که بیشترین خطر حمله چین به تایوان از هم اکنون تا سال ۲۰۲۷ است، با این حال بودجه نظامی نیروها، کشتیها و هواپیماها در حال کاهش است. بودجه فعلی افزایش ظرفیتها تا سال ۲۰۳۵ را در نظر نگرفته است.
استراتژی دفاع ملی بایدن بهدرستی بر «توانایی برای مقاومت، مبارزه و بهبود تاکید میکند.» تحمل چنین شکافی بین اهداف و تواناییهای اعلامشده، خطر وسوسه کردن دشمنان ایالات متحده را به همراه دارد. بنابراین، «همخوانی بودجه دفاعی با استراتژی» باید در اولویت فوری برای دو سال باقیمانده دولت بایدن باشد.
ج-: عملکرد رضایتبخش
برایان کلارک، مدیر مرکز مفاهیم و فناوری دفاعی در انستیتوت هادسون:
اولویت دادن به سیاست «بازدارندهگی یکپارچه» در استراتژی دفاع ملی ۲۰۲۲ امیدوارکننده بود، اما دولت بایدن در انجام اقدامات و سرمایهگذاریهایی که نشاندهنده رویکرد جدیدی برای بازدارندهگی یا مهار تجاوز است، ناکام ماند. وزارت دفاع ایالات متحده با تمرکز بر انکار تهاجم به تایوان (که رهبران چین در حال حاضر آن را تنها و آخرین راه حل میدانند) میخواهد ناوگان ایالات متحده از کشتیهای جنگی کوچکتر و آبی را کوچکتر کند و در میدان دادن به وسایل نقلیه بدون سرنشین، موشکهای زمینی، سیستمهای جنگی الکترونیکی و سیستمهای حسگر در مقیاسی که بتواند به ارتش ایالات متحده کمک کند تا علیه بیجینگ یا دیگر دشمنان عملیات کند، کُند عمل کرده است.
در عوض، بخش عمدهای از بودجه دفاعی صرف خرید اقلام معمولی با قیمتهای گزاف شده است: هواپیماهای جنگنده پیشرفته، بمبافکنها و کشتیهای جنگی بزرگ که برای خرید یا نگهداری و استقرار بسیار پرهزینه هستند. ارتش ایالات متحده با مشارکت همهجانبه برای متوقف کردن تهاجم به تایوان و نه چیزهای دیگر، بهطور فزایندهای برای مقابله با سایر چالشها برای متحدان ایالات متحده یا نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین آماده نیست.
اقتصاد: اولویت جیوپلیتیک بر تجارت
ب-: عملکرد خوب
ادوارد آلدن، ستوننویس فارن پالیسی و استاد مهمان در دانشگاه وسترن واشنگتن:
براساس معیار تاریخی (که برای ارزیابی سیاست تجاری براساس تعداد و کمیت معاملات تجاری و سرمایهگذاریهای جدید مورد استفاده قرار میگرفت) بایدن باید نمره دال: عملکرد نسبتاً رضایتبخش را میگرفت. با این معیار، دولت باید پس از دو سال چیزی برای ارایه کردن ندارد. در واقع، با افتخار اعلام میکند که به دنبال «دسترسی به بازار» بالقوه برای کمک به صادرکنندهگان ایالات متحده نیست. هیچ رییس جمهور ایالات متحده در ۷۵ سال گذشته، حتا دونالد ترمپ، رییس جمهور پیشین ایالات متحده، در زمینه تسهیل هرچه بیشتر تجارت موفقانه عمل نکرده است.
اما بایدن را باید براساس آنچه در واقع تلاش میکند انجام دهد، یعنی ایجاد نوع متفاوتی از سیاست تجاری برای دوران رقابت جیواکونومیک و تورم اقتصادی داخلی، درجهبندی کرد. کاترین تای، نماینده تجاری ایالات متحده، این سیاست تجاری را «کارگرمحور» مینامد. جانت یلن، وزیر خزانهداری، طرفدار «نظریه دوستی زنجیره تأمین» است، که در آن زنجیرههای تأمین حیاتی از چین به متحدان قابل اعتماد تغییر خواهند کرد، در حالی که وزیر تجارت، جینا ریموندو، خواهان دور نگهداشتن فناوریهای آینده از دسترس چینیها است. این رویکردها در چندین توافق جدید تبارز یافته است، از جمله چارچوب اقتصادی اندو-پاسیفیک، ایتلاف امریکا برای رونق اقتصادی و شورای تجارت و فناوری با اروپا. دولت امیدوار است که این گفتوگوها انواع جدیدی از معاملات را با تمرکز بر سیاست آبوهوا، استندردهای کار و امنیت زنجیره تامین ایجاد کند. با این حال، اعتراضات اروپاییها به قوانین جدید «اول امریکا بعد دیگران» در مورد وسایل نقلیه الکتریکی و همچنین کنترل صادرات بر فروشات مواد به چین، نشان میدهد که این امر چالشبرانگیز خواهد بود.
یک سوال بزرگ بیجواب باقی میماند: آیا سیاست تجاری اگر کاری برای گسترش تجارت از پیش نبرد، میتواند موفق باشد؟ بهویژه در آسیا، دوستان ایالات متحده نگران محروم شدن از دسترسی به بازار چین بدون به دست آوردن فرصتهای جدید در ایالات متحدهاند. خصومت نسبتاً آشکار دولت با سازمان تجارت جهانی باعث شده است که بسیاری از کارشناسان تعهد آن را به قوانین تجاری که زمانی واشنگتن از آن حمایت میکرد، زیر سوال ببرند. در داخل، مقامها در لفاظیهای روزافزون منسوخ در مورد آسیبهایی که تجارت میتواند به کارگران وارد کند، غرق شدهاند. تیم بایدن باید تعادلی بین رویکردهای جدید و آنچه در گذشته موثر بوده است، بیابد. هنوز آن تعادل را پیدا نکرده است.
ب-: عملکرد خوب
اسوار پراساد، استاد سیاستگذاری تجارت در دانشگاه کُرنِل:
رویکرد دولت بایدن نسبت به تجارت بینالملل تغییری رضایتبخش نسبت به دوره ترمپ را نشان میدهد: هیاهوی کمتر، تهدیدات کمتر، عدم تغییر سیاستها و تغییر تمرکز از تجارتهای متوازن دوجانبه. با وجود این، دولت بایدن بهسختی از طرفداران قاطع تجارت آزاد و باز بوده است. در پوشش حفظ برتری فناوری ایالات متحده و ترویج سرمایهگذاری داخلی در فناوریهای سبز و سایر فناوریها، اداره بایدن تعدادی از سیاستها را اعمال کرده است که بهطور ضمنی بهعنوان موانعی برای تجارت آزاد عمل میکند.
گفته میشود که حتا با وجود اینکه تیم بایدن محدودیتهای شدیدی را در تجارت با چین وضع کرده، رویکرد مثبتی برای روابط تجاری با متحدان اقتصادی و جیوپلیتیک ایالات متحده اتخاذ کرده است. دولت همچنین به دنبال حفظ سیستم مبتنی بر قوانین زیربنای تجارت جهانی بوده است؛ اگرچه برای حمایت از پیشرفتهای مورد نیاز در آن سیستم و مکانیسمهای حاکمیتی مرتبط کار زیادی انجام نداده است.
اقلیم و انرژی: موقعیت رشکبرانگیز ایالات متحده
ب+: عملکرد خوب
تد نوردهاوس، مدیر اجرایی و یکی از بنیانگذاران انستیتوت Breakthrough:
در سال ۲۰۲۲، بایدن از این ضربالمثل عامیانه پیروی کرد که امریکاییها در آخر همیشه کار درست را انجام خواهند داد. پس از توقف استخراج نفتوگاز در اراضی فدرال در سال ۲۰۲۱، بایدن در مواجهه با افزایش قیمت نفت در بحبوحه جنگ روسیه در اوکراین تصمیم جدید گرفت و حتا شرکتهای نفتی ایالات متحده را برای افزایش تولید تحت فشار قرار داد. او از ذخایر استراتژیک نفت برای مهار نوسانات قیمت نفت استفاده کرد و افزایش صادرات گاز طبیعی مایع را به تصویب رساند تا به اروپا کمک کند که از گاز روسیه بینیاز شوند. پس از یک سال پیروی از سیاست جنبش اقلیمی و گروههای مترقی حزبش، بایدن سرانجام با سناتور امریکایی جو مانچین (به منظور جلب آرای دموکراتها در سنا) برای تصویب قانون کاهش تورم (IRA)، توافق کرد؛ بسته ۵۰۰ میلیارد دالری برای سرمایهگذاری در فناوری انرژی پاک و زیرساخت تخصیص داده شد.
قانون کاهش تورم یا IRA احتمالاً منجر به صرف پول کمتری برای انرژی پاک نسبت به یک سال قبل شده است؛ اما مانچین همچنین امتیازات مهمی را از آن خود کرد که این طرح را قویتر کرد، از جمله معافیت مالیاتی بر فناوری، تمدید مقررات مالیاتی تا سال ۲۰۳۰ و حذف یک برنامه پرهزینه و پیچیده برای تأمین برق. بایدن همچنین از تلاش مانچین برای اصلاح و تسریع روند صدور مجوز و ساخت زیرساختهای انرژی پاک با بودجه جدید حمایت کرد.
در نتیجه، ایالات متحده در یک موقعیت جیوپلیتیکی رشکبرانگیز از منظر انرژی و اقلیم وارد سال ۲۰۲۳ میشود که دارای منابع انرژی فراوان، قابلیتهای فنی و مجموعهای از سیاستها و سرمایهگذاریهای طراحیشده برای تأمین انرژی ارزان و فراوان و همزمان تسریع تلاشهای کاربنزدایی ایالات متحده است. با این حال، برای پیشبرد برنامهاش، بایدن باید سومین سیاست زیستمحیطی را پیاده کند که براساس آن هم فرآیند صدور مجوز و هم کمیسیون تنظیم مقررات هستهای اصلاح میشود؛ کمیسیونی که ریاست صنعت هستهای ایالات متحده را به رغم ضرورتهای کاربنزدایی برعهده داشته است. هر دوی این اصلاحات برای دستیابی به کاهش عمیق انتشار گازهای گلخانهای که توسط IRA در نظر گرفته شده است، ضروری خواهند بود. در سال ۲۰۲۳، ما متوجه خواهیم شد که آیا بایدن مایل است از صنعت ضدهستهای در کشور خود و «نه دیگران» برای انجام اقدامات لازم جهت حفاظت از اقلیم حمایت کند یا نه.
الف: عملکرد عالی
آلیس سی. هیل، کارشناس ارشد انرژی و محیط زیست در شورای روابط خارجی:
بایدن خلاف رییسان جمهور پیشین با بحران آبوهوایی مقابله کرده است. او در اولین روز ریاست جمهوری خود اعلام کرد که ایالات متحده دوباره به توافقنامه پاریس میپیوندد و بهسرعت متعهد شد که انتشار گازهای گلخانهای ایالات متحده را تا سال ۲۰۳۰ حداقل ۵۰ درصد نسبت به سال ۲۰۰۵ کاهش دهد. سپس دو قانون تاریخی را امضا کرد.
دولت بایدن همچنین تلاشهای جهانی را برای کاهش انتشار گاز متان و جهش انعطافپذیری آبوهوا از طریق کمکهای تاریخی به صندوق سازگاری سازمان ملل رهبری کرده است. با وجود این دستاوردها، تلفات ناشی از بلایای مرتبط با آبوهوا همچنان در داخل و خارج از کشور افزایش مییابد. تغییرات آبوهوایی منتظر هیچکس، حتا رییس جمهور، نیست.
دموکراسی و حقوق بشر: یادفراموشی انتخابی
جیم+: عملکرد رضایتبخش
کنت راث، مدیر اجرایی سابق دیدهبان حقوق بشر:
از نظر خودش، بایدن قاطعانه در برابر دو مستبد برجسته جهان، رییس جمهور چین، شی جینپینگ و رییس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، ایستاده است. او ایتلافهایی را در برابر تهدیدات نظامی آنها تشکیل داده و در تلاشهای چندجانبه برای محکوم کردن جنایات آنها پیوسته تحریمهایی را اعمال کرده است.
متأسفانه، این اقدامات مشمول حال سایر رهبران مستبد جهان که دولت بایدن به حمایت آنها نیاز دارد، نبود. بایدن با کنار گذاشتن نگرانیها در مورد قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی و بمباران غیرنظامیان یمنی، به ریاض رفت تا از ولیعهد سعودی درخواست کند که نفت بیشتری تولید کند. در حالی که عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور مصر، بدترین سرکوب در تاریخ مدرن کشورش را اداره میکرد، بایدن از دادن ۱۳۰ میلیون دالر کمک نظامی دریغ کرد.
اجلاس افریقایی بایدن رهبرانی را که با کودتاهای نظامی قدرت را به دست گرفتند، از دور خارج کرد، اما شامل افرادی شد که از روشهای ظریفتری برای سرکوب دموکراسی استفاده میکنند، مانند پل کاگامه، رییس جمهور رواندا و یووری موسوینی، رییس جمهور اوگاندا. بایدن حتا به خود اجازه داد تا در حال تماشای جام جهانی با ابی احمد، نخستوزیر اتیوپی، به رغم جنایات گستردهای که ابی بهتازهگی در تیگری مرتکب شده بود، عکس بگیرد. سیاستهای ایالات متحده در قبال ویتنام، هند، مکسیکو و پولند، به جای دفاع از حقوق بشر، به مشغلههای دیگر اولویت داد.
خطر این رویکرد انتخابی این است که بهوضوح غیراصولی است. اصول مستلزم اتخاذ موضع سخت حتا زمانی است که دشوار به نظر میرسد. به نظر میرسید که بایدن حقوق بشر را تنها زمانی پذیرفته باشد که هزینهای نداشته باشد.
این فرصتطلبی بسیاری از قربانیان حقوق بشر در جهان را میرنجاند. این همچنین اعلامیههای حقوق بشری بایدن را بیارزش میکند. اگر این رهبران بتوانند اظهارات واشنگتن را بهعنوان یک ترفند جیوپلیتیکی به جای اجرای مداوم استندردهای جهانی بپذیرند، نیش محکوم کردن جنایات جنگی پوتین یا سرکوب شی بهمراتب کمتر دردناک است.
جیم+: عملکرد رضایتبخش
اما اشفورد، ستوننویس فارن پالیسی و همکار ارشد در مرکز استیمسون:
دولت بایدن حقوق بشر و دموکراسی را موضوع اصلی رویکرد خود با جهان قرار داده است. پس از چهار سال از دولت ترمپ، مطمیناً دیدن دولتی که به ارزشهای لیبرال باور دارد، به جای همدردی با خودکامهگان، همانطور که دونالد ترمپ، رییس جمهور پیشین ایالات متحده اغلب این کار را میکرد، امیدوارکننده است.
اما اجرای این رویکرد ناشیانه بوده است، بهویژه در مدیریت اجلاس سران دموکراسیها، که جز ماهها دردسرهای دیپلماتیک برای مقامهای امریکایی دستاوردی به همراه نداشت. از متحدان امریکا، از اسراییل گرفته تا عربستان سعودی، به خاطر نقض حقوق بشر بهشدت انتقاد میشود.
شاید مهمتر از همه، تاکید بایدن بر دموکراسی و حقوق بشر در سیاست خارجی بهخوبی کارساز نباشد. بسیاری از کشورهای توسعهنیافته در پذیرش مفهوم جنگ اوکراین بهعنوان مبارزه دموکراسی در برابر استبداد مردد بودهاند. حتا متحدان اصلی مانند هند نیز مردد هستند. با توجه به این عملکرد ضعیف تاکنون، تیم بایدن شاید بهتر باشد که لفاظیهای دموکراسی را کاهش داده و تمرکز خود را در جای دیگری قرار دهد.
جهان توسعهنیافته: ایدیولوژی کمتر، همکاری بیشتر
ب+: عملکرد خوب
سی. راجا موهان، ستوننویس فارن پالیسی و عضو ارشد انستیتوت سیاستگذاری جامعه آسیایی:
در حالی که سلف او، دونالد ترمپ، بخشهایی از جهان توسعهنیافته را کشورهای ناخوشایند و کثیف خوانده بود، بایدن تلاشهای مهمی برای تعامل مجدد با این کشورها به خرج داده است. زمانی که او دو سال پیش کار خود را آغاز کرد، به نظر میرسید که بایدن با جایگزینی جهل ترمپ با اغماض لیبرال، وضعیت را بدتر خواهد کرد؛ با تحمیل مدلهای ایدیولوژیک کنونی بر جهان در حال توسعه برای بازسازی آن بهشکل امریکا.
با وجود لحن فروتنانهتر، دیدگاه دولت بایدن مبنی بر ترویج دموکراسی جهانی برای مقابله با «وضعیت مبهم» سیاست پیچیده جهان توسعهنیافته کافی نبود. انگیزه واشنگتن برای بررسی دقیق فرآیندهای سیاسی در جوامع غیرغربی برای یکدستسازی دموکراتیک پس از آنکه افغانستان را در سال ۲۰۲۱ به حکومت قرون وسطایی طالبان رها کرد، اعتبار چندانی نداشت.
تضاد بین ترویج دموکراسی و پیگیری منافع ایالات متحده در رفتار بایدن با ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، آشکار شد. سعودیها و نفت آنها برای سیاست خارجی ایالات متحده و حمایت عربستان از بازار نفت برای افزایش هزینههای روسیه به دلیل تهاجم بیدلیل این کشور به اوکراین در سال ۲۰۲۲ بسیار مهم بود.
اگر تلاشهای بایدن برای تجدید نظر در سیاستش در قبال عربستان سعودی ناموفق بوده، پس در بازنگری انگیزههای ایدیولوژیک دولتش و تعامل مؤثر با سایر بخشهای آسیا، افریقا و امریکای لاتین کار بهتری انجام داده است. قرار دادن منافع ایالات متحده بر ایدیولوژی، بخشی از پالیسیهای مورد نیاز برای منزوی ساختن روسیه و رقابت موثر با چین بود.
برای جلب حمایت غرب در برابر روسیه، دولت بایدن بهطور معقول شروع به برجسته کردن حاکمیت ملی و ارضی اوکراین کرد، به جای اینکه جنگ را بهعنوان یک رقابت بین دموکراسی و خودکامهگی مطرح کند. در قبال چین، تیم بایدن با تشکیل اجلاس دولتهای دموکراتیک در پایان سال ۲۰۲۱ با اشتراک گسترده کشورهای واقع در جزایر اقیانوس آرام، آسیای جنوبشرقی، افریقا و امریکای لاتین اقدامات مهمی انجام داد. نپرداختن به سیاست داخلی کشورهای مختلف نیز اقدام مهمی بود. به رغم این روایت گسترده مبنی بر اینکه اوکراین و غرب در جهان توسعهنیافته از حمایت کمی برخوردارند، کشورهای در حال توسعه در مجمع عمومی سازمان ملل از سیاستهای امریکا بهگونه گسترده حمایت کردند. در دوران بایدن، رقابت استراتژیک ایالات متحده و چین برای جهان توسعهنیافته آغاز شد.
جیم-: عملکرد رضایتبخش
کامیسا کامارا، کارشناس ارشد در موسسه صلح ایالات متحده:
دولت بایدن اقدامات مهمی را برای تجدید روابط خود با افریقا و سایر مناطق جهان توسعهنیافته انجام داده است. در قبال افریقا، دولت بایدن تعهد خود را به سیاستی نشان داده است که به کشورهای افریقایی اجازه میدهد مسیرهای خود را تعیین کنند.
با این حال، اجلاس سران ایالات متحده و افریقا در سال ۲۰۲۲ در واشنگتن گواهی بر دشواری پیشبرد این برنامه در عمل بود؛ در حالی که رهبران دولتهایی که توسط نظامیان اداره میشوند (مانند گینه، بورکینافاسو و مالی) دعوتنامهای برای شرکت دریافت نکردند. چنین برخوردی با دیگر رهبران جنجالی از جمله رییسان جمهور چاد، اوگاندا و کامرون نیز صورت گرفت. امتناع از لفاظی و تمرکز بر یک سیاست عملمحور در قبال افریقا، میتواند دولت بایدن را در حفظ اعتبارش در قاره افریقا کمک کند.
خاورمیانه: اداره بایدن یکی از خنثاترین دولتها بود
دال: عملکرد ضعیف
لینا خطیب، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال افریقا در انستیتوت Chatham House:
ملموسترین دستاوردهای دولت بایدن در خاورمیانه، کشتن ایمن الظواهری، رهبر القاعده و میانجیگری برای انعقاد یک معامله مرزی دریایی میان اسراییل و لبنان بوده است. متأسفانه، جز این اداره بایدن کار خاصی انجام نداده است. با وجود تلاشهای واشنگتن، توافق هستهای ایران احیا نشده است و ایالات متحده به درگیریها در سوریه، یمن و لیبیا توجه کافی مبذول نداشته است. سفر بایدن به عربستان سعودی تنها تعهدات غیرمهم را از سوی متحدان خلیج فارس برای افزایش تولید نفت به همراه داشت و تصور اینکه روابط امریکا و عربستان تا زمانی که بایدن و ولیعهد سعودی محمد بن سلمان در قدرت هستند، واقعاً کارآمد باشد، دشوار است. در واکنش به اعتراضات گسترده و سرکوب خشونتآمیز معترضان از سوی رژیم در ایران، واشنگتن سخنان تند و تحریمهای اضافی صادر کرد؛ اما اهمیت چندانی به نقش مخرب منطقهای تهران در خاورمیانه نداده است.
متحدان ایالات متحده که در مورد روابط آینده ایالات متحده با منطقه مطمین نبودند، بهطور فزایندهای نسبت به روسیه و چین عملگرا شدند. توافق آبراهام که با میانجیگری دولت ترمپ انجام شد، ممکن است گامی به سوی ثبات در منطقه باشد، اما همچنان در تضاد شدید با تنشهای اسراییل و فلسطین قرار دارد.
حتا دو دستاورد دولت بایدن در منطقه با چالشهایی روبهرو شد: توافق برای تعیین مرزهای مورد مناقشه دریایی بین اسراییل و لبنان با اصلاحات سیاسی و اقتصادی در لبنان همراه نبود. انتقاد مشابهی در مورد موضع ایالات متحده در قبال اصلاحات در عراق و تونس صورت میگیرد. با وجود مرگ ظواهری، ایالات متحده و متحدانش هنوز در جنگ علیه تروریسم پیروز نشدهاند. اگرچه هیچ یک از متحدان امریکا در خاورمیانه مسیر سیاست خارجی خود را بهطور کامل از همسویی با ایالات متحده تغییر نداده است، اما باور عمومی در میان متحدان ایالات متحده بر این است که نقش واشنگتن در منطقه اکنون کمتر فعال است و میتواند در آینده حتا از هم جدا شوند. دولت بایدن یک شکست کامل برای خاورمیانه بار نیاورده، اما تا کنون یکی از خنثاترین دولتهای ایالات متحده بوده است.
ب-: عملکرد رضایتبخش
استیون ا. کوک، ستوننویس فارن پالیسی و همکار ارشد در شورای روابط خارجی:
بایدن اغلب در مورد امنیت و ثبات در خاورمیانه چیزهای درستی میگفت، اما مهمترین متحدان واشنگتن به سخنان او باور نمیکنند. اگر منصف باشیم، فقدان اعتماد به خاطر سیاستهای هر دو حزب در امریکا بوده است. حمله ایالات متحده به عراق، حمایت از قیامهای عربها، توافق هستهای ایران و عدم تمایل واشنگتن به پاسخگویی به تحریکات ایران، رهبران منطقه را متقاعد کرد که ایالات متحده دیگر علاقهای به دفاع از دوستانش ندارد.
اگرچه بایدن به تنهایی مسوول این وضعیت نیست، اما او نیز اشتباهاتی را مرتکب شده است. عزم او برای بازگشت به توافق هستهای، زمانی که بازدارندهگی و مهار گزینههای بهتری بود، اعتماد شرکای واشنگتن را بیشتر از بین برد. خروج دستگاههای پدافند هوایی پاتریوت از عربستان سعودی در حالی که موشکهای حوثی بر سر سعودیها میافتادند، عاقلانه نبود. پس از حملات مشابه حوثیها به امارات متحده عربی، شایسته بود بایدن با اماراتیها تماس بگیرد و از حمایت واشنگتن به آنها اطمینان دهد. بنابراین جای تعجب نیست که دوستان امریکایی بهشدت بر روابط خود با بیجینگ و مسکو تکیه میکنند.
مهاجرت: هیچ
ناتکمیل
خورخه کاستاندا، استاد دانشگاه نیویورک و وزیر خارجه پیشین مکسیکو:
بایدن تنها به دلیل دو تصمیم مثبتی که در اوایل دوره ریاست جمهوری خود گرفت، در عرصه مهاجرت نمره صفر نمیگیرد: ارسال لایحه اصلاحات مهاجرتی جامع به کنگره ایالات متحده (به جایی نرسید، اما حداقل او تلاش کرد) و حذف مشمیزکنندهترین سیاستهای دولت ترمپ، از جمله جدایی خانوادهها و الزام پناهجویان به ماندن در مکسیکو تا زمانی که پروندههایشان بررسی میشود.
به غیر از این دو تصمیم، تیم بایدن نتوانسته است از جریانات مهاجران جلوگیری کند (آنچه خود و جمهوریخواهان میخواهند) یا مهاجرت را از طریق مسیرهای قانونی، امن و منظم مدیریت کند. بایدن در ازای کار آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، رییس جمهور مکسیکو که با متوقف کردن مهاجران امریکای مرکزی در مرز جنوبی مکسیکو، کار کثیف واشنگتن را انجام میدهد، از هر موضوع دیگری مرتبط به مکسیکو چشمپوشی کرده است. بایدن همچنین در تلاش احمقانهای برای جلب آرای دموکراتها در فلوریدا، به افزایش مهاجرت کوباییها به ایالات متحده کمک کرده است.
بایدن خیلی کم کار کرده است و اکنون بار هر دو دنیا بر شانههای او است. عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر و دموکراتهای قدرتمندی مانند سناتور چاک شومر و باب منندز از چپ به سیاستهای دولت انتقاد کردهاند، در حالی که بایدن به خاطر مهاجرت از هیچ حمایتی از سوی جمهوریخواهان برخوردار نیست.
ناتکمیل
توسط ویویک وادهوا، مقالهنویس، کارآفرین و نویسنده فارن پالیسی
بایدن با شعار اصلاح قانون مهاجرت و بازسازی ایالات متحده به قدرت رسید؛ اما با خواندن گزارشهایی که گذرگاههای غیرقانونی مرزی و حضور مهاجران در سراسر کشور را مستند میکنند، عملاً اعتبار وی خدشهدار میشود. بایدن شکست را از زیر دندان پیروزی ربوده بود.
با کنترل هر دو مجلس کنگره برای دو سال، دولت بایدن میتوانست اصلاحات جامع را در قانون مهاجرت تصویب کند و به میلیونها انسان امیدوار حق شهروندی عطا کند. این میتوانست به میلیونها مهاجر ماهر با تحصیلات عالی که در صف دریافت گرینکارت هستند، کمک کند. با این حال بایدن هیچ کاری انجام نداده است.
دانشجویان خارجی برتر دیگر به ایالات متحده نمیآیند؛ زیرا دریافت اقامت دایم پس از فارغالتحصیلی تقریباً ناممکن است. میلیونها کارگر ماهر با ویزا، مانند H-1B، دیگر شرکتی راهاندازی نمیکنند؛ زیرا ویزای آنها این اجازه را نمیدهد. واشنگتن نمیتوانست فشاری بیشتر از این بر رقابتپذیری ایالات متحده وارد کند.