تغییر نصاب و سرنوشت آموزش؛ سیاست طالبان برای نصاب آموزشی ویرانگر است

نصاب آموزشی هر کشوری زیربنای توسعه و بیانگر درک درست از معرفت و دانش در آن کشور است. نصاب آموزشی افغانستان در طول دو دهه گذشته به رغم چالش‌ها و مشکلات‌، امیدواری‌ها برای گسترش دانش مدرن و توسعه را به میان آورده بود؛ اما «کمیسیون تعلیم‌، تربیه و تحصیلات عالی» طالبان پس از یک‌سال‌واندی بررسی، طرحی را به رهبری این گروه فرستاده‌ و نصاب کنونی آموزشی را بقایای «اداره دست‌نشانده‌ کابل» خوانده است. این کمیسیون ادعا کرده است که در نصاب آموزشی به‌شکل «ماهرانه» تلاش صورت ‌گرفته تا از ترویج «ارزش‌های اسلامی و افغانی» جلوگیری شود. اعضای این کمیسیون کتاب‌های درسی کنونی را چاپ‌شده ‌کشورهای «یهودی و غیرمذهبی» خوانده و گفته‌اند که در آغاز کتاب‌ها باید ترانه طالبان خوانده شود. با این حال متخصصان امور، نصاب آموزشی را مطابق معیارها و ارزش‌های اسلامی می‌دانند و تاکید می‌کنند که در شرایط موجود کشور نصاب کنونی از معیار‌‌های خوبی برخوردار است.

روزنامه ۸صبح به سندی دست یافته است که در آن «کمیته ارزیابی نصاب عصری مکاتب» زیر نظر «کمیسیون تعلیم، تربیه و تحصیلات عالی» طالبان، گزارش ارزیابی خویش از نصاب آموزشی کشور را به رهبری این گروه ارایه کرده است. در این سند، تمام ارزش‌های حقوق بشری و مفاهیمی چون آزادی و مولفه‌های آموزش مدرن نفی شده است. در این گزارش شماری از عمل‌کردهای طالبان در مورد نصاب آموزشی و تحصیلی مورد بررسی قرار گرفته و متخصصان دیدگاه‌‌های‌‌شان را در مورد نصاب آموزشی کنونی و پیامدهای تغییر آن از سوی طالبان، ارایه کرده‌اند.

عمل‌کردهای طالبان در مورد نصاب آموزشی و تحصیلی

طالبان در جریان بیش از یک ‌سال گذشته، رفتارهای «غیرمعیاری» زیادی علیه نظام آموزشی نشان داده‌اند. این گروه علاوه بر «غیراسلامی» خواندن نصاب آموزشی‌، محدودیت‌های دست‌وپاگیر و حتا «تحقیرآمیز» زیادی را علیه دانش‌آموزان، دانشجویان و آموزگاران وضع کرده‌اند. آنان در هر دانشگاه برای استادان مبلغ دینی استخدام کرده‌ و اکنون روند اخذ «آزمون دینی» از آموزگاران مکتب‌ها را روی دست گرفته‌اند. همچنان امتحان تمام دختران دانش‌آموز صنف دوازدهم مکتب را در یک روز اخذ کرده‌اند. در گزارش به‌شکل مختصر به برخی از عمل‌کردهای طالبان در مورد نصاب آموزشی پرداخته شده است.

اخذ آزمون دینی از آموزگاران

وزارت معارف طالبان در حال حاضر از تمام آموزگاران مکتب‌ها آزمون دینی می‌گیرد. روزنامه ۸صبح به پرسش‌های دینی طالبان از آموزگاران نیز دست یافته است. در یکی از آن پرسش‌ها از آموزگاران پرسیده شده است که آیا می‌توان با «آب میوه» وضو گرفت یا خیر؟ آموزگاران مکتب‌ها این اقدام طالبان را «تحقیرآمیز» می‌دانند و تاکید می‌کنند که طالبان به‌ جای اخذ آزمون دینی، زمینه‌های ارتقای ظرفیت، دانش تخصصی و آموزش‌های حرفه‌ای را برای تقویت دانش‌ مدرن در معارف کشور مساعد سازند. طالبان در حالی از آموزگاران «امتحان دینی» می‌گیرند که ۴۷۱ عنوان کتاب دینی در نصاب کنونی معارف شامل بوده و در اختیار دانش‌آموزان قرار گرفته است.

با توجه به این طرح‌ و تطبیق سریع، این گروه هیچ بهایی به توسعه کشور و گسترش آگاهی نمی‌دهد. طالبان اگر اراده‌ای برای تداوم قدرت و توسعه کشور می‌داشتند، به ‌جای رفتار «مدرسه‌ای»، برای نظام‌مند شدن بیشتر اصول و دانش مدرن کار می‌کردند. آنان با چنین رفتارهایی، نشان می‌دهند که هیچ اراده‌ای برای توسعه و همگام شدن با کاروان مدرنیزاسیون ندارند و چنین امری را تفکر آنان بر‌نمی‌تابد.

ارتقای بدون آموزش دانش‌آموزان دختر

طالبان پس از یک‌ونیم سال تعطیلی مکتب‌های دخترانه، روز چهارشنبه، ۱۶ قوس، از دانش‌آموزان صنف‌ دوازدهم مکتب‌های دختران امتحان سراسری گرفته‌اند. براساس طرزالعمل وزارت معارف طالبان، تمامی دانش‌آموزان در یک روز برای سه ساعت امتحان مضامین صنف ۱۲ را سپری کرده‌اند. دانش‌آموزان و آموزگاران از این وضعیت به‌شدت انتقاد و نسبت به آینده خویش ابراز نگرانی کرده‌اند.

این کار طالبان، مشکلات جدی‌ای را برای نصاب آموزشی معارف افغانستان به بار می‌آورد. یکی از زیان‌های جبران‌ناپذیر آن، می‌تواند کشتن انگیزه دانش‌آموزان باشد. دانش‌آموزی که بدون آموزش ارتقا یابد، نسبت به سرنوشت و آینده تحصیلی خویش بی‌باور و بی‌اعتنا می‌شود. از طرف دیگر، طالبان توضیح نداده‌اند که ارتقا‌ داده‌شده‌گان با چه سرنوشتی مواجه می‌شوند.

دختران و زنان در کشور این کار طالبان را نکوهش کرده و گفته‌اند که با فراغت بدون آموزش، موافق نیستند و آن را حذف سیستماتیک خود از عرصه دانش می‌دانند. آن‌ها تاکید می‌کنند که سند درد جامعه و زنان را دوا نمی‌کند. از نظر زنان، ارتقای بدون آموزش، محروم کردن آنان از بیداری و آگاهی است.

«توسعه‌یافته‌گی یگانه امکان زیستن در جهان جدید است» و این امر بدون توسعه دانش امکان‌پذیر نیست. ارتقای بدون آموزش دختران، تبعیض جنسیتی را ساختارمند می‌سازد و به اقتصاد نیز صدمه‌ای جبران‌ناپذیر وارد می‌کند. از نظر اقتصاد‌دانان، آموزش بیشتر زنان علاوه بر ارتقای روند توسعه جامعه، سبب افزایش درآمد ملی، کاهش نرخ بیکاری، تقویت نظام سیاسی و گسترده‌گی توسعه انسانی می‌شود. از طرف دیگر، افغانستان کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان را امضا کرده است. سازمان ملل که هفته‌ای ۴۰ میلیون دالر به کابل می‌فرستد، باید در این زمینه اقدام کند و طالبان را نسبت به تعمیل مفاد کنوانسیون‌ها پاسخگو سازد‌.

استخدام مبلغان دینی برای دانشگاه‌ها

وزارت تحصیلات عالی طالبان پیش از این اعلام کرده است که برای دانشگاه‌های دولتی ملاامام مسجد و یک مبلغ دینی استخدام می‌کند تا به گفته این نهاد «عقیده راسخ و تجوید» را به استادان آموزش بدهند. این در حالی است که براساس گفته‌های خود طالبان، حدود شش هزار مدرسه دینی ثبت‌ و راجستر شده و ۱۵ هزار و ۷۱۶ مدرسه و دارالحفاظ بدون ثبت در کشور فعالیت دارند. همچنان قرار است به دستور رهبر این گروه هزاران مدرسه دینی دیگر ساخته شود. طالبان می‌توانند از این مدرسه‌ها و مسجدها برای تبلیغ و ترویج آموزش‌های دینی کار بگیرند. «دانشگاه یک پدیده مدرن است و علوم جدید در آن آموزش داده می‌شود.» باید میان دانشگاه و مدرسه فرق گذاشت و جلو ایدیولوژیک شدن آموزش و دانش‌ را گرفت. ایدیولوژیک‌سازی آموزش، آن هم از نوع طالبانی آن، قدرت اندیشیدن و ایجاد پرسش‌گری را که از مولفه‌های دانش مدرن است، نابود می‌کند. توصیه‌های اخلاقی و ایدیولوژیک برای استادان و دانشگاهیانی که زنده‌گی در پرتو دانش را تجربه می‌کنند، نه‌تنها کارساز نیست، بلکه توهین نیز تلقی می‌شود و جوابگوی اقتضائات دانش زمان نیست؛ چون دانستن تجوید برای کسی که می‌خواهد متخصص زراعت شود و در طول ۱۲ سال مکتب و بزرگ‌ شدن در بستر جامعه اسلامی مسایل دینی را به قدر کافی فراگرفته، غیر‌ضروری است. نباید از همه انتظار داشت که ملا و مولوی شوند. وظیفه دانشگاه‌ها، خلق تفکر، ترویج عقلانیت مدرن، نقادی و رهایی‌بخشی است. وقتی دانشگاه‌ها با محدودیت‌ها و انسدادهای فکری مواجه شوند، ماهیت و کارکرد خویش را از دست می‌دهند.

محدودیت انتخاب در رشته‌های تحصیلی برای دختران

طالبان انتخاب رشته‌های تحصیلی را برای داوطلبان دختر در آزمون کانکور محدود کرده‌اند. بر‌اساس دستور این گروه، دختران از انتخاب رشته‌های ژورنالیسم، اقتصاد، انجنیری ساختمانی، وترنری، زراعت و شماری از رشته‌های دیگر منع شده‌اند. سخنگوی وزارت تحصیلات عالی طالبان گفته است که دختران به دانشکده‌هایی معرفی نخواهند شد که به قول او نه به درد خودشان می‌خورد و نه هم هم‌وطنان از آن استفاده می‌توانند.

ایجاد رشته‌های تحصیلی در دانشگاه‌ها براساس نیازمندی و توسعه دانش در عرصه‌های مختلف برحسب ضرورت اجتماعی صورت می‌گیرد. افراد فارغ از جنسیت، براساس علاقه‌‌، استعداد و توانایی‌های خود رشته‌های تحصیلی را انتخاب می‌کنند؛ آن‌هایی را که می‌توانند کارآمدی بهتر و بیشتر داشته باشند. منع دختران از انتخاب رشته‌های تحصیلی در کنار نقض حق انسانی، نقض توسعه، اعمال تبعیض در آموزش و نادیده گرفتن ظرفیت‌ها و ضرورت‌های اجتماعی است. دختران از آن رشته‌های تحصیلی در کشور محروم شده‌اند که براساس علاقه‌مندی، استعداد و انگیزه‌ای که داشتند، می‌توانستند در توسعه دانش و تخصص مفید واقع شوند؛ چون زنده‌گی امروزی در هر بخشی نیازمند تخصص سوای مساله جنسیت است. هیچ عرصه‌ای از زنده‌گی فارغ از دانش و اندوخته‌های مدرن و به‌روز نیست. امروزه ابتدایی‌ترین کار، نیاز به تخصص دارد. به رغم همه این‌ها، حضور و درخشش دختران در کانکورهای گذشته نشان می‌دهد که آن‌ها ظرفیت و توانایی‌های فراوانی در پروردن و گسترش رشته‌های تحصیلی مبتنی بر نیازمندی‌های جامعه و علاقه‌مندی‌های‌شان دارند. بنابراین، باید فرصت را برای آن‌ها بیشتر مساعد ساخت، نه این‌که بر فعالیت و آموزش آن‌ها محدودیت وضع کرد.

بستن دایمی دروازه‌های مکتب‌ها و دانشگاه‌ها به روی دختران

پیش از این روزنامه ۸صبح به اطلاعاتی دست یافته است که بر‌بنیاد آن ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر غایب طالبان، فرمان مسدود کردن مکتب‌های دخترانه و دانشگاه‌های دولتی به روی دختران را صادر کرده است. یک منبع آگاه به روزنامه صبح تایید کرده که براساس فیصله رهبری طالبان، درب مکتب‌های متوسطه و لیسه‌ برای همیشه به روی دختران مسدود خواهد شد. این منبع معتبر به ۸صبح گفته است: «قصه مکتب‌ها تمام ‌شده‌، صرف اعلام نشده است. دیگر به مکتب‌ها اجازه داده نمی‌شود.»

طالبان در گزارش نصاب آموزشی از یاد‌آوری نخستین مکتب‌های دخترانه به‌شدت انتقاد کرده و گفته‌اند: «این‌جا از مکتب دخترانه یادآوری شده است. استاد باید موضوع تعلیم زنان را در روشنایی اصول اسلامی تشریح کند. تصاویر درج‌شده نیز محو و بدی‌های آن بیان شود.»

آموزش و تحصیل دختران، در هر جامعه‌ای از ضروری‌ترین ضرورت‌های بشری است. هیچ جامعه‌ای به توسعه نرسیده‌ است، مگر این‌که فرصت‌های آموزشی و تحصیلی یک‌سان را برای زن و مرد فراهم ساخته باشد. هیچ جامعه‌ای بدون حضور و مشارکت معنادار زنان به ثبات، پایداری و توسعه نمی‌رسد. بستن مکتب‌ و دانشگاه به روی دختران و زنان افغانستان، هیچ توجیه انسانی، اخلاقی و دانشی ندارد، مگر این‌که «تبعیض قرون وسطایی» و تفکر بدوی طالبان را بازتاب دهد. تک‌بعدی نگریستن به رشته‌های تحصیلی و تخصصی، کشور را به «قهقرا» می‌کشاند و همه فرصت‌های زنده‌گی انسانی و رفاه‌ نسبی را از جامعه می‌گیرد. آموزش، بستر شکوفایی، توان‌مندی و خود‌اتکایی است. طالبان با ممنوعیت آموزش دختران و زنان، می‌خواهند این فرصت‌ها را از آنان بگیرند، تبعیض علیه زنان را بیشتر از پیش ساختارمند و نهادینه سازند و جامعه را به سمت تک‌جنسیتی شدن و تک‌بعدی شدن سوق ‌دهند.

تغییر نصاب تحصیلی و افزایش کریدت ثقافت اسلامی

طالبان مضمون «ثقات اسلامی» را در دانشگاه‌ها و موسسات تحصیلات عالی از یک کریدت به سه ‌کریدت در سمستر افزایش داده شده‌اند. بر‌بنیاد این تغییر، «ثقافت اسلامی» از هشت کریدت به ۲۴ کریدت در یک دوره تحصیلی چهارساله افزایش یافته است. این در حالی است که بربنیاد یافته‌های یک پژوهش انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، پیش از این نیز مضامین دینی در دانشگاه‌های افغانستان محتوای افراط‌گرایانه داشته و باعث افراطی شدن دانشجویان می‌شده‌اند. پیش از سلطه طالبان، چند تن از استادان مضمون «ثقافت اسلامی» دانشگاه کابل به اتهام سازمان‌دهی حملات و همکاری با گروه‌های تروریستی از جمله داعش بازداشت شده بودند. ظاهر داعی و معروف راسخ، از استادانی بودند که تا زمان سلطه طالبان در زندان‌های امنیت ملی افغانستان به سر می‌بردند. نهادهای استخباراتی و کشفی دولت پیشین گفته بودند که براساس اسناد دسته‌داشته آن‌ها، شمار زیادی از استادان مضمون ثقافت اسلامی با گروه‌های تروریستی همکاری داشته و در ایجاد تفکر افراطی نقش دارند. از جانبی، افزایش کریدت‌های این مضمون، در کنار این‌که کنترل در محتوا و برنامه‌های تدریسی آن وجود ندارد، بر ایدیولوژیک‌سازی آموزش در دانشگاه‌ها می‌افزاید و زمینه تدریس مضمون‌های تخصصی و مسلکی را می‌گیرد. همین حالا این وضعیت باعث شده است که در شماری از دانشگاه‌های خصوصی علاوه بر حذف مضامین کاربردی و مسلکی، استادان دانشگاه‌ها نیز بیکار شوند.

به‌تازه‌گی سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان هم در دانشگاه هرات گفته است که تثبیت رتبه علمی اعضای طالبان «بی‌احترامی به علما» است. به گفته او، «درجه علمی» یک «مجاهد طالب» باید از روی تعداد ماین‌هایی که کار گذاشته و منفجر کرده است، محاسبه شود.

پیامد تحول نصاب آموزشی از سوی طالبان

نظام آموزشی هر کشوری در حال تحول و بازنگری است. همه کشورها تلاش می‌کنند نظام آموزشی خویش را مطابق تحول دانش و توسعه تکنالوژی بسازند. تحول در نظام آموزشی افغانستان، از این منظر قابل حمایت است؛ اما این تغییر باید از سوی نهادهای غیر‌ایدیولوژیک و توسط افراد متخصص تعلیم و تربیت صورت بگیرد. طالبان در این زمینه فاقد نگرش تخصصی و مسلکی‌اند و تغییرات پیشنهادی آنان نظام آموزشی کشور را به قهقرا می‌برد.

ممنوعیت پرسش‌گری و تفکر انتقادی در نصاب طالبان

نظام آموزشی نباید تنها منتقل‌کننده و انبارکننده اطلاعات باشد، بلکه به دانش‌آموزان ظرفیت و توانایی فکر کردن و اندیشیدن را آموزش دهد. نصاب آموزشی‌ای که نتواند پرسش‌گری و نگرش انتقادی را آموزش دهد، از خلق اندیشه‌های جدید و تحول اندیشیدن باز می‌ماند. یک نصاب آموزشی باید اطلاعات را به‌گونه‌ای به دانش‌آموزان انتقال دهد که آن‌ها بتوانند به آن اطلاعات باور پیدا کنند و آن را درست بفهمند. اما در پیشنهاد طالبان برای تغییر نصاب، بر آموزش ایدیولوژیک و بدون پرسمان تاکید شده است. در هیچ جای این طرح و پیشنهاد، از ضرورت پرسش‌گری سخن نرفته و برعکس بر محدودیت و چینش اطلاعات از سوی آموزگاران تاکید شده است. کمیته ارزیابی «کمیسیون تعلیم، تربیه و تحصیلات عالی» طالبان در سند پیشنهادی خود از آوردن تصاویر در کتاب‌ها انتقاد کرده است. در این سند آمده است: «ریاضی صنف دهم، در صفحه ۵۱‌، تصویر فرد نیکتایی‌دار است که مفکوره نیکتایی را به کودکان می‌دهد. باید محو و بدی‌های نیکتایی و تصاویر به دانش‌آموزان بیان شود.» جدا از بحث آوردن تصویر فرد نیکتایی‌دار، تعیین تکلیف و تشویق به بد‌آموزی، فرصت پرسش‌گری و انتقاد را از دانش‌آموز می‌گیرد.

منع گفت‌وگو در نصاب آموزشی طالبان

جهان کنونی را جهان گفت‌وگوی ارزش‌ها نیز نام نهاده‌اند. نظام آموزشی‌ای که نتواند دانش گفت‌وگو را ترویج کند و آموزش بدهد، با انتقال اطلاعات و دانش یک‌طرفه سبب ایستایی و رکود می‌شود. در نصاب آموزشی کنونی نیز جایگاه گفت‌وگو قابل درک و تعمیم نیست؛ اما رهنمودهایی وجود دارد که می‌تواند بستر این امر را فراهم بسازد. در پیشنهاد کمیسیون تعلیم، تربیه و تحصیلات عالی طالبان اما جای گفت‌وگو و ضرورت آن به‌شدت خالی است و هیچ اشاره‌ای به آن نشده است. برعکس، بر آموزش یک‌طرفه تاکید صورت گرفته است. در حال حاضر بیش از هر وقت دیگر جامعه افغانستان به گفت‌وگو نیاز دارد. نباید گفت‌وگو را با نصیحت کردن، تعیین تکلیف کردن و خود را حق‌به‌جانب دانستن، خلط کرد. در «گزارش کمیته ارزیابی نصاب عصری مکاتب» که توسط طالبان تهیه شده، گفت‌وگو به‌شدت نفی شده است. در این گزارش، گفت‌وگو با سایر جریان‌های معاصر و تاریخی منع شده است. در بخشی از این سند فیض‌محمد کاتب، تاریخ‌نگار مشهور کشور، به دلیل مذهب شیعی و آن‌چه نسبت او با مشروطه‌‌خواهی خوانده شده، نکوهش شده است. در این سند آمده است: «این‌جا یک اهل تشیع به نام ملا فیض‌محمد کاتب که عضو نهضت مشروطه بود، معرفی شده است. استاد باید مفاسد نهضت مشروطه (که در اصل یک صنف شاهی و جمهوریت غربی بود) را به دانش‌آموزان بیان کند.»

خلاقیت‌زدایی در نصاب آموزشی طالبان

در نظام‌های آموزشی تلاش صورت می‌گیرد تا برای دانش‌آموزان انگیزه و خلاقیت ایجاد شود. دانش‌آموزی که با انگیزه به آموزش ببیند، کنجکاو و جست‌وجوگر بار می‌آید. دانش‌آموز جست‌وجو‌گر، نیاز به فضای آزاد آموزشی دارد. محدودیت‌هایی که طالبان بر سر ‌راه نصاب آموزشی وضع کرده‌اند، انگیزه و خلاقیت را می‌کشد و بستر کنجکاوی را می‌گیرد؛ چون نظام آموزشی طالبان، نظامی بسته است و هر‌چه را این گروه بپسندد، همان را اصل می‌داند. در گزارش کمیته ارزیابی نصاب عصری مکاتب که توسط طالبان تهیه شده، در مورد ادیسن، مخترع برق، آمده است که نباید یک دانشمند امریکایی در کتاب‌های مکتب معرفی شود، حال‌آن‌که معرفی او می‌تواند در دانش‌آموزان انگیزه و خلاقیت خلق کند. آنان در این سند آورده‌اند: «این‎جا هم یک امریکایی به کودکان معرفی شده است که ما هیچ نیازی به آن نداریم.»

دیدگاه متخصصان در مورد نصاب آموزشی کنونی افغانستان

در همین حال دکتر شیرعلی ظریفی، رییس پیشین پروژه انکشافی نصاب آموزشی وزارت معارف، در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح می‌گوید: «در زمان جمهوریت یک تیم بسیار مناسب زمانی طولانی در عرصه نصاب کار کرد. فکر نکنم اداره جدید (طالبان) چیزی نو و بهتر از نصاب موجود را تهیه بتواند؛ چون آن تیم کاری متلاشی شده است.» او تصریح می‌کند: «همه نصاب‌ها در حالت تغییر می‌باشند. اگر اداره کنونی اراده و ابزار و وسایل تغییر مثبت را دار‌د، تغییر مثبت کاری خوب است.» آقای ظریفی می‌افزاید: «این‌ها (طالبان) ممکن مواد آماده را از نصاب‌های سابقه و نصاب موجود با‌هم تلفیقِ نامتجانس کنند که این کار نیز برای‌شان آسان نیست؛ چون این‌ها تجارب نصاب‌نویسی را ندارند. پیش‌بینی بنده این است که هر‌چه این‌ها در نصاب دست بزنند، به همان اندازه خرابی خواهند کرد.»

رییس پیشین پروژه انکشاف نصاب آموزشی وزارت معارف تصریح می‌کند که نصاب کنونی «به‌طور مستقل بر‌اساس ارزش‌های اسلامی، فرهنگ افغانستان، معیارها و اصول علمی نوشته شده است. هیچ‌گونه مداخله منفی از سوی مقامات دولتی صورت نگرفته و آن‌ها فقط از آن حمایت کرده‌اند. این نصاب درسی حاصل تلاش صدها کارشناس افغان برای بیش از ۱۰ سال است.»

آقای ظریفی می‌گوید که با تلاش‌های مکرر موفق نشده است با سرپرست وزارت معارف طالبان ملاقات کند، اما با دو معین او گفت‌وگو کرده است. او تصریح می‌کند که در صحبت با این مسوولان طالبان‌ گفته است: «بدون مشورت با کارشناسان، در تاریکی تصمیم نگیرند. این کشور متعلق به همه است. مردم مسلمان‌اند، با آنان مثل فتح‌شده‌گان رفتار نکنند. به دیگران به چشم انسان، مسلمان و وطن‌دار ببینند. از متخصصان مشورت بگیرند و به ‌جای منافع شخصی و گروهی، به کشور و هموطنان بیندیشند و از شرع و مصلحت پیروی کنند.»

رییس پیشین پروژه نصاب آموزشی می‌گوید که تا کنون بیش از ۷۰۰ عنوان کتاب در حدود ۹۰ میلیون جلد چاپ و توزیع شده است. به گفته او، در نصاب آموزشی «ارزش‌های دینی، سنت‌ها، قوانین، مسایل فرهنگی، نیازهای جامعه و بازار کار، در مقاطع مختلف تحصیلی، رشد ذهنی و جسمی دانش‌آموزان [و مسایل] اعتقادی و اخلاقی در نظر گرفته شده و نیز بر سطح سواد، دانش و مهارت در عبادات، زبان‌ها، ریاضیات، علوم و مطالعات اجتماعی تمرکز شده است.» آقای ظریفی می‌افزاید که ۵۴۴ عنوان کتاب در بخش معارف عمومی، ۴۷۱ عنوان در معارف اسلامی و ۱۹۲ عنوان کتاب برای رهنمایی معلمان به زبان‌های سوم تدوین شده است که همه مطابق ارزش‌های اسلامی و فرهنگ افغانستان است. به گفته او، برای تدوین نصاب کنونی معارف افغانستان تمام تلاش‌ها صورت گرفته است تا از لحاظ محتوایی مطابق ارزش‌های اسلامی باشد و هیچ تعارضی با این ارزش‌ها نداشته باشد. آقای ظریفی تصریح می‌کند که در نصاب کنونی «نه به صراحت، نه به اشاره و نه هم به کنایه، نه در علوم اجتماعی، نه در علوم ساینسی، با ارزش‌های دینی تضاد وجود ندارد.»

او می‌افزاید که نصاب کنونی مکتب‌ها «ملی» است. به گفته او، در این نصاب همچنان تلاش صورت گرفته است تا از فرهنگ بیگانه و رسم‌ و رواج‌های بیگانه‌گان جلوگیری صورت بگیرد. آقای ظریفی می‌افزاید که نصاب کنونی براساس روحیه و منافع ملی ایجاده شده است. به گفته او، تمام مفردات نصاب کنونی، مطابق مکتب‌های جهان از سوی متخصصان تربیتی تهیه شده و در آن تسلسل افقی و عمودی موضوعات رعایت شده است. به گفته او، نصاب کنونی براساس روش فعال (ACTIVE LEARNING METHOD) نوشته شده است که نه معلم‌محور است و نه شاگرد‌محور.

با این حال محمد محق، پژوهشگر امور دینی و مدیر مسوول روزنامه ۸صبح، در مورد ادعای طالبان مبنی بر «غیراسلامی» خواندن نصاب آموزشی معارف افغانستان می‌گوید: «ادعای این‌که کدام نصاب تعلیمی اسلامی است یا نیست، ادعایی ساده و آسان نیست که هر کس به خود حق بدهد در این مورد قضاوت کند.» به گفته آقای محق، کسانی که در این زمینه نظر می‌دهند، باید تخصص کافی در مسایل دینی داشته باشند. از سوی دیگر، او می‌گوید که حکم قطعی در مسایل اختلافی در میان مذاهب و مکاتب فکری که دارای تفسیرهای متفاوت‌اند، وجود ندارد. از نظر این پژوهشگر امور دینی، هرگاه موضوعات اختلافی و قابل برداشت متفاوت میان مذاهب و مکاتب فکری وجود داشته باشد، دیدگاهی که با تفسیر دینی منطبق باشد، اسلامی است. از نظر وی، کسی که از یک مکتب یا جریان دیگر نماینده‌گی می‌کند، نمی‌تواند جریان مخالف خود را غیر‌اسلامی بخواند. به گفته او، تنها در مواردی می‌توان مساله را غیر‌اسلامی خواند که در مورد آن اجماع وجود داشته باشد و آن اجماع مبتنی بر نص قطعی الدلاله دینی باشد. به گفته آقای محق، برای این موضوع در کتاب‌های تخصصی که امام غزالی و ماتریدی و دیگران نوشته‌اند، قواعد دقیق وضع شده و محدود ساخته شده که چه کسی بتواند به‌شکل قطعی نظر طرف مقابل خود را غیر‌اسلامی بخواند، در حالی که در مورد آن اجماع وجود داشته باشد و آن اجماع مبتنی بر نص قطعی الدلاله باشد. این در حالی است که به گفته این پژوهشگر امور دینی، هیچ موردی که به اجماع مسلمان‌ها خلاف نص قطعی الدلاله دینی باشد، در نصاب معارف یافت نمی‌شود. آقای محق می‌افزاید: «این‌که چهره‌هایی از طالبان ادعا می‌کنند که در نصاب دوره جمهوریت چنین چیزی وجود دارد، یک ادعای سلیقه‌ای و غیر‌تخصصی است. از دید متخصصان و صاحب‌نظران اندیشه اسلامی، ادعای آنان باطل و بی‌اساس است.»

از سوی دیگر، محمد محق می‌گوید‌: «در بازتاب مسایل فرهنگی، تاریخی و دینی در نصاب آموزشی، به لحاظ تخصصی، مسلکی و فنی می‌توان عیب‌هایی را گرفت و گفت که این نصاب اشکالات داشته و در زمان جمهوریت هم برای بهتر شدن آن کار می‌شد. البته هیچ نصابی در دنیا وجود ندارد که ۱۰۰ درصد بی‌عیب باشد و کسی بر آن عیب نگیرد. در کشورهای پیشرفته جهان نیز در مورد نصاب تعلیمی کار مستمر صورت می‌گیرد.» آقای محق می‌افزاید: «اشکالات در نصاب آموزشی به این معنا نیست که این‌ها خلاف ارزش‌های دینی و منافع ملی باشد و باید کنار گذاشته شود.» به گفته او، نصاب آموزشی دوره جمهوریت به رغم مشکلات و کاستی‌هایی که دارد، مطابق شرایط افغانستان بهترین نصاب تعلیمی است.

از نظر این پژوهشگر امور دینی، نصابی را که طالبان برای افغانستان می‌سازند، ناقص، غیرتخصصی و ویرانگر خواهد بود و تاثیرات آن در آینده و نسل‌های بعدی نمایان خواهد شد؛ این‌که چه‌قدر جوان‌های کشور را از علم واقعی دور و با خرافات و توهمات آغشته خواهد کرد. به گفته او، طالبان با این اقدام‌شان نسل جوان را از کار در مسیر ترقی و پیشرفت علمی محروم می‌کنند و تنش‌های مذهبی را افزایش می‌دهند. از نظر او، در نهایت، نصاب طالبان نصابی نخواهد بود که به نیازهای این دوره تاریخی افغانستان پاسخ مثبت بدهد.

این در حالی است که طالبان در دور نخست سلطه بر کشور، مکتب‌های دخترانه را مسدود و زنان را از همه حقوق بشری‌شان محروم کرده بودند؛ اما پیش از به قدرت رسیدن بار دوم، در نشست‌های بین‌المللی از تغییر رویکرد خود نسبت به مسایل از جمله آموزش زنان سخن گفتند. اکنون که حدود ۱۶ ماه از آغاز سلطه مجدد آن‌ها می‌گذرد، تمام مکتب‌های متوسطه و لیسه به روی دختران مسدود است و زنان به‌گونه کامل از حوزه عمومی حذف شده‌اند. همچنان به‌تازه‌گی ندا‌محمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی این گروه، رفتن دختران به مکتب را در تضاد با «اسلامیت و افغانیت» خوانده است. او در یک نوار تصویری که توسط رسانه‌ها منتشر شده است، می‌گوید: «امان‌الله خان چه کرد؟ به طرف غربی‌ها و کافرها رفت و این قاعده و فرمول را آورد که چرا زنان در خانه نشسته‌اند و به مکتب نمی‌روند. همان بود که نسخه عیاشی و فحاشی را آورد [تا] در افغانستان عملی کند. در وقت ظاهرشاه مسلمانان مخلص قومی ایستادند که این غیرت و حیا و ایمان ایجاب نمی‌کند که زنان ما را به زور به مکتب بفرستید.»

دکمه بازگشت به بالا