شش ماه پس از کوچ اجباری اهالی روستای مهاجرقشلاق ولسوالی خواجهبهاوالدین ولایت تخار، کوچکترین توجهی از سوی طالبان و نهادهای امدادرسان ملی و بینالمللی به این بیجاشدهگان نشده است. بیجاشدهگان چادرنشین که از سوی طالبان به حمایت ناقلین از خانههایشان کوچ اجباری داده شدهاند، همزمان با سرد شدن هوا در تخار زندهگی رقتباری را در فضای سرد زمستانی سپری میکنند. این چادرنشینان در صحبت با روزنامه ۸صبح میگویند که مردان، زنان و کودکان در وضعیت دشواری قرار گرفته و بدون هیچ سرپناهی شب و روز خود را سپری میکنند.
زرینه (مستعار) زنی است که با پنج کودک قد و نیمقدش در زیر یکی از این خیمهها زندهگی خود را سپری میکند. او با چشمان پراشک میگوید که کودکانش چیزی برای خوردن ندارند و شبهای سرد زمستان را با گریه صبح میکنند. او میافزاید: «هیچ چیزی نداریم که این پنج کودک بخورند. سرپرست هم نداریم. کسی به دادمان هم نرسیده. به کمکمان هیچ کسی نیامده، همین رقم دربهدر و خاکبهسر زیر خیمه نشستهایم. کودکان ما را خنک زده، از دست خنک کودکانم واضح گریه میکنند.»
با آنکه میلیونها دالر زیر نام کمکهای بشردوستانه به افغانستان سرازیر میشود، ظاهراً دیده میشود که نهادهای ملی و بینالمللی نیز از کنار این کودکان خیمهنشین چشمبسته میگذرند و دست این نیازمندان را تاکنون نگرفتهاند.
شاهمحمد (نام مستعار) که ۷۰ سال سن دارد و خانهاش را از دست داده است، به روزنامه 8صبح میگوید که تاکنون هیچ نهاد ملی یا بینالمللی به کمک او و خانوادهاش نشتافته است. او از نهادهای مددرسان میخواهد تا دست نیازمندان را در این ولایت بگیرند. این پیرمرد میافزاید: «چند ماه میشود که در این دشت و میدان نشستهایم. نی نان است و نی آب. کودکان ما با گرسنهگی افتیدهاند، خود ما هم از پای ماندهایم. از حویلیها بیرونمان کشیدند، در این خنکی هیچ کسی به کمک ما نیامده است. به جز خدا کسی را نداریم.»
هماکنون صدها خانواده که خانههای رهایشی خود در روستای مهاجرقشلاق ولسوالی خواجهبهاوالدین ولایت تخار را به ناقلین پشتونتبار و پاکستانی رها کردهاند، زیر چادرها و در خانههای ویرانه و چهاردیواریها با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکنند. بیبیخال (نام مستعار) یکی دیگر از این چادرنشینان است که حدود ۸۰ سال سن دارد. او میگوید که بیماریهای مختلف گریبان او و نواسههای کوچکش را گرفته است و سردی زمستان استخوانهایش را میسوزاند. او که در میان مرگ و زندهگی قرار دارد و اشک از چشمانش جاری میشود، از شهروندان و نهادهای مددرسان میخواهد که به وضعیت آنان رسیدهگی کنند تا از تلف شدن کودکان آنان در زمستان پیشرو جلوگیری شود.
این پیرزن علاوه میکند: «شما مسلمانها به ما کمک کنید، از شما امید کمک داریم. خداوند جان من را نگرفت که از این بیچارهگی خلاص شوم. کداممان که داشتیم، گرم میکنیم خود را و اگر نداشتیم، لباسهای نابهکارمان را آتش میکنیم، سر کودکانمان را در بغلمان میگیریم که گرم شوند.»
از سویی هم، منابع محلی میگویند که طالبان مانع توزیع کمکهای بشردوستانه به ۳۷۰ خانواده شدهاند. این خانوادهها از سوی طالبان کوچ اجباری داده شدهاند. به گفته منابع، طالبان محلی همه کمکهای نهادهای مددرسان ملی و بینالمللی را که شامل البسه، مواد خوراکی و پول نقد میشود، به کوچیها توزیع کردهاند.
این منبع به شرط فاش نشدن نامش میگوید: «خواستم بگویم این دفاتر اکتید، شیلتر، دبلیو اف.پی، برای آن چهلوچهار خانه که از پاکستان آمده بودند، کمک چهارماهه کردهاند، اما چرا برای این 300 خانواده که بیجا شده، کمک نمیکنند. کمپل هم چهار خرد و چهار کلان، آرد، روغن، دال، بسکویت و سه رقم کمک کرد. اکتید پول نقد داد، 34 هزاری برای هر خانواده.»
شکایتها از توزیع نشدن کمکهای بشردوستانه و حیفومیل آن از سوی طالبان در ولایتهای بغلان، پنجشیر و دایکندی نیز از سوی خانوادههایی که کوچ اجباری داده شدهاند، وجود دارد. پس از رویکارآمدن رژیم طالبان در کشور، تخار از ولایتهایی است که بیشترین آمار کوچهای اجباری را ثبت کرده است. بیشتر خانوادههایی که از سوی طالبان کوچ اجباری داده میشوند، تاجیکتبار و اوزبیکتبارند.