فروپاشی نیروهای نظامی افغانستان؛ سیگار: تصمیمهای غنی و وابستهگی به امریکا عامل عمده بود

نظام جمهوری افغانستان که نتیجه دو دهه تمویل و حمایت جامعه جهانی بود، در اواخر اسد ۱۴۰۰ خورشیدی فروپاشید. سقوط نظام و فروپاشی نیروهای نظامی کشور پرسشهای زیادی در سطح ملی و بینالمللی به میان آورده است. محمداشرف غنی، رییس جمهور پیشین و مقامهای امریکایی همواره همدیگر را عامل سقوط این نظام و تقویت طالبان معرفی کردهاند. دفتر بازرس ویژه ایالات متحده امریکا برای افغانستان (سیگار) بهتازهگی یک گزارش تحلیلی درباره عوامل داخلی و خارجی سقوط نیروهای نظامی حکومت پیشین افغانستان نشر کرده است. طبق این گزارش، در کنار فساد اداری حاکم در افغانستان، تعیینات قومی، تغییرات مداوم در رهبری ارتش از سوی سرقوماندان اعلای قوای مسلح افغانستان و عدم تمرکز غنی بر مسایل بزرگ ملی از عوامل داخلی تضعیف نیروهای نظامی کشور توصیف شده است. همچنان وابستهگی نیروهای مسلح افغانستان به نظامیان خارجی، امتیازات پایین نیروهای نظامی افغانستان، توافق دوحه بدون درنظرگرفتن مطالبات هیأت مذاکراتی دولت افغانستان، خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان و فقدان شفافیت سیاسی امریکا در امور سیاسی این کشور، از عوامل بیرونی فروپاشی نیروهای نظامی افغانستان عنوان شده است.
گزارش تحلیلی سیگار روز سهشنبه، ۹ حوت، زیر عنوان «چرا نیروهای امنیتی افغانستان سقوط کردند؟» منتشر شده است. در این گزارش آمده است که تعیینات قومی و تغییرات مداوم در ارتش از سوی غنی روحیه و توان نیروهای امنیتی افغانستان در مقابل حملههای تهاجمی طالبان را کاهش داده بود. یافتههای سیگار نشان میدهد که در هنگامی که وضعیت امنیتی افغانستان رو به وخامت گذاشته بود، غنی مقامهای ارشد امنیتی را تبدیل میکرد و بیشتر فرماندهان را از قوم پشتون بهویژه غلجاییهای از شرق افغانستان برمیگزید. سرمفتش ویژه ایالات متحده این اقدام رییس جمهور پیشین کشور را «قومیسازی سیاسی» به نفع پشتونها توصیف کرده است.
سرمفتش ویژه به نقل از یک مقام حکومت پیشین افغانستان آورده است که پس از امضای موافقتنامه دوحه میان ایالات متحده امریکا و گروه طالبان، اشرف غنی به این فکر رسیده بود که واشنگتن قصد دارد او را خلع قدرت کند و از همین رو، اقدامهای امریکا و نیروهای نظامی افغانستان را به دیده شک مینگریست. غنی با توجه به این دید، در هفتههای اخیر سقوط نظام، مقامهای نظامیای که از سوی ایالات متحده آموزش دیده بودند را برکنار و به جای آنان، جنرالان کمونیست را که به خود وفادار میدانست، در قطعات نظامی جابهجا میکرد.
در این گزارش از امرالله صالح، معاون نخست رییس جمهور غنی، نیز یاد شده است. یکی از وزیران داخله حکومت پیشین افغانستان به سیگار توضیح داده که مقامهای امنیتی افغانستان در ۱۹ اسد ۱۴۰۰ حدود پنج روز پیش از فرار او گزارش داده بودند که نیروهای امریکایی بهزودی افغانستان را ترک میکنند، اما امرالله صالح به غنی گفته بود که این یک توطیه ایالات متحده است و حقیقت ندارد. در بخش دیگر این گزارش آمده است که شماری از مقامهای ایالات متحده امریکا به شمول اعضای کانگرس این کشور از طریق کانالهای غیررسمی با غنی در تماس بودهاند و آنان موجب شدند که برداشت نادرست اشرف غنی درباره خروج نظامیان امریکایی از افغانستان تقویت شود.
طبق یافتههای سیگار، رقابت میان پشتونها و تاجیکها به دلیل رقابت سیاسی میان محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله تیرهتر شده بود و این یکی از عوامل تضعیف نیروهای امنیتی افغانستان بوده است. سیگار در حالی به رقابتها میان پشتونها و غیرپشتونها اشاره کرده که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۷ خورشیدی گروههای سیاسی اتحاد خود را از دست دادند و به دو دسته مختلف (طرفداران غنی و طرفداران عبدالله) تقسیم شدند. این انتخابات یکی از جنجالیترین انتخاباتهای ریاست جمهوری در افغانستان بود که در نتیجه آن محمداشرف غنی براساس اعلام کمیسیون مستقل انتخابات بهعنوان رییس جمهور کشور اعلام شد. جنجالهای این انتخابات اما تا زمان سقوط پابرجا ماند.
شماری از مقامهای حکومت پیشین به بازرس ویژه ایالات متحده امریکا در امور بازسازی افغانستان توضیح دادهاند که اشرف غنی به جای مسایل بزرگ ملی به موارد جزوی و کوچک مصروف بود. حکمت کرزی، معین وزارت خارجه پیشین، به سیگار گفته است که ولایتها در حال سقوط بود، اما اشرف غنی به جلسات شورای تدارکات ملی و نشستهای شهرسازی ساعتها وقت خود را صرف میکرد. مسعود اندرابی نیز به سیگار گفته است که هیچ سربازی حاضر نبود برای غنی بجنگد و یا بمیرد؛ زیرا هیچکسی نمیخواست برای کسی بمیرد که برای غارت کشور آمده است.
عوامل بیرونی دخیل در فروپاشی نیروهای نظامی افغانستان
تصمیم واشنگتن مبنی بر خروج نیروهای نظامی ایالات متحده امریکا از افغانستان، از علتهای بارز دیگر فروپاشی نیروهای نظامی افغانستان خوانده شده است. یافتههای سیگار نشان میدهد که نیروهای نظامی افغانستان با خروج تدریجی نیروهای ایالات متحده نتوانستند در برابر طالبان مقاوت کنند. طبق این گزارش محمداشرف غنی تنها چهار ماه پیش از سقوط درک کرده بود که نیروهای نظامی کشورش بدون تدارکات لوجستیکی ایالات متحده نمیتوانند تاب بیاورند؛ در حالی که حکومت افغانستان در دو دهه گذشته وابسته به تدارکات خارجی بوده است.
در کنار اینهمه، سیگار دریافته است که سیاست امریکا درباره حضور نظامی در افغانستان روشن و شفاف نبوده است. بازرس ویژه ایالات متحده امریکا در این گزارش به نقل از جیمز متیس، وزیر دفاع پیشین امریکا، آورده است که در اواخر او اصلاً نمیدانست چه اقدامی باید روی دست بگیرد؛ آیا حمله کند یا عقبنشینی؛ آیا نیروهای نظامی امریکا سال آینده در افغانستان حضور خواهند داشت یا خیر.
با اینهمه، موافقتنامه دوحه عامل برجسته دیگری است که روحیه نیروهای نظامی افغانستان را کاسته بود. فرماندهان نیروهای نظامی حکومت پیشین به بازرس ویژه ایالات متحده امریکا خاطرنشان ساختهاند که پس از این توافق روحیه سربازان به حدی پایین آمده بود که فقط میخواستند زنده بمانند. گزارش سیگار همچنان میرساند که با امضای موافقتنامه دوحه میان امریکا و طالبان در ۱۰ حوت ۱۳۹۸ خورشیدی، نظامیان امریکایی حمایت خود را از نیروهای نظامی افغانستان فوراً کاهش دادند. طبق گزارش سیگار، حملات هوایی نیروهای امریکایی بر ضد طالبان در سال ۱۳۹۸ خورشیدی بیش از ۷ هزار و ۴۳۲ حمله بوده، اما پس از امضای این موافقتنامه در سال ۱۳۹۹ تنها یک هزار و ۶۳۱ حمله علیه مواضع طالبان انجام دادند.
بازرس ویژه ایالات متحده امریکا در بخشی از گزارش تحلیلی خود به کمتوجهی ایالات متحده نسبت به مطالبان هیأت مذاکراتی حکومت افغانستان پرداخته و نوشته است که واشنگتن بدون درنظرداشت خواستهای حکومت پیشین افغانستان، گفتوگوها را جانب طالبان نهایی کرد. طبق این گزارش، واشنگتن جزییات موافقتنامه دوحه را با محمداشرف غنی در میان نگذاشت و غنی از تغییر سیاست امریکا در قبال افانستان بیخبر ماند. یکی از جنرالان ارتش افغانستان به بازرس ویژه گفته است که با تغییر پالیسی امریکا در قبال طالبان، نظامیان افغانستان نمیدانستند که نیروهای امریکایی چه زمانی به کمک آنان میشتابند و از همین رو بیاعتمادی نیروهای افغان بالای نیروهای امریکایی در اواخر بیشتر شده بود.
سیگار در گزارش تحلیلی خود آورده است که ایالات متحده امریکا نیروهای نظامی افغانستان را طوری آماده ساخته بود که بهگونه مستقل نمیتوانستند فعالیت کنند. آن نیروها با وجود سپری کردن چندین دوره آموزشی نتوانسته بودند ظرفیت خود را به حد نیروهای مستقل ارتقا دهند. سیگار، واشنگتن و کابل را در این امر مقصر دانسته است.
اینهمه در حالی است که نظام جمهوری افغانستان که حاصل دو دهه حمایت مالی جامعه جهانی و پشتیبانی نظامی نیروهای ناتو بود، در ۲۴ اسد ۱۴۰۰ خورشیدی با فرار محمداشرف غنی از کابل، فروپاشید. آقای غنی در مصاحبههای تلویزیونی و توییتهایش از خود دفاع کرده و بهگونه غیرمستقیم خروجش از کابل را «توطیه» خوانده است. او تذکر داده که طوری از ارگ بیرون کشیده شده که حتا اجازه تبدیل کفش برایش داده نشده است. به گفته غنی، او آخرین مقام حکومت پیشین بوده که کابل را ترک کرده است. رییس جمهور پیشین همچنان گفته است، اگر کسی برایتان گفت که غنی برای نجات جان خود افغانستان را ترک کرد و فرار کرد، باور نکنید. آقای غنی امضای موافقتنامه دوحه میان ایالات متحده امریکا و طالبان را عامل اصلی سقوط حکومتش عنوان کرده و افزوده است که ایالات متحده امریکا با او صادق نبوده است.
زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین ایالات متحده امریکا در امور افغانستان که نقش میانجی را میان وزارت خارجه امریکا، دولت افغانستان و رهبران طالبان بازی میکرد، توضیح داده است که با فرار اشرف غنی از افغانستان، مواد موافقتنامه دوحه عملی نشده است. آقای خلیلزاد موافقتنامه دوحه را «بهترین چارچوب برای حل مشکلات افغانستان» توصیف کرده است.
طالبان که اکنون در بیش از یکونیم سال گذشته حاکمیت افغانستان را به دست دارند، ادعا میکنند که هنوزهم بندهای این قرارداد از سوی ایالات متحده امریکا عملی نشده است. سهیل شاهین، عضو دفتر سیاسی طالبان در قطر، به مناسبت دوسالهگی موافقتنامه دوحه گفته است که این موافقتنامه یک نقطه عطف در تاریخ افغانستان بود و در سالهای آینده نسلهای بعدی این توافق به نیکویی یاد خواهند کرد. او افزوده است که بخشهایی از این موافقتنامه که شامل حذف نام رهبران گروه طالبان از فهرست سیاه سازمان ملل متحد، حذف فهرست جوایز امریکا و در مجموع تحریم طالبان و به رسمیت شناختن رژیم کنونی است، تاکنون عملی نشده است. او اجرایی نشدن این موارد را مغایر روح توافقنامه دوحه خوانده و تأکید کرده است که ایالات متحده باید به این امر توجه کند.