کشتار ادامهدار زیر سایه عفو عمومی؛ طالبان نظامیان پیشین را زجرکش میکنند
۸صبح، هرات

با گذشت حدود دو سال از حاکمیت طالبان، افراد این گروه همچنان به کشتار نظامیان پیشین ادامه دادهاند. در جریان هفتههای اخیر، شمار زیادی از نظامیان پیشین در نقاط مختلف کشور بازداشت، شکنجه یا کشته شدهاند. هرات نیز در روزهای اخیر شاهد دو رویداد جداگانه بود که در آن، دو نظامی پیشین به گونه فجیع به قتل رسیدند. استخبارات طالبان در آن ولایت یک نظامی پیشین را که به امید عفو عمومی از ایران به کشور بازگشته بود، زجرکش کرد. به گفته وابستهگان این فرد، طالبان حتا چشمان او را کشیده و دستش را بریده بودند. افزون بر این، یک عضو پولیس محلی پیشین در این ولایت نیز پس از ترغیب برخی افراد طالبان برای برگشت به کشور، بازداشت شده بود. در ادامه طالبان این فرد را نیز به قتل رساندند و جسدش را به خانوادهاش سپردند. همچنان شماری دیگر از ماهها به اینسو پس از بازداشت توسط طالبان، ناپدید شدهاند. این رویدادها در حالی رخ میدهد که این گروه همواره کشتن نظامیان پیشین را انکار میکند. با این حال، جریده رسمی منتشر شده از سوی طالبان نشان میدهد، که ملاهبتالله، رهبر این گروه اجازه کشتن برخی اسیران را صادر کرده است، به شرطی که از آن تصویربرداری نشود. خانوادههای قربان اما معتقدند که عفو عمومی طالبان طرح این گروه برای به دام انداختن افرادی است که در گذشته با آنان مخالفت داشتند.
پس از تسلط کامل افغانستان، رهبری طالبان فرمان عفو عمومی اعلام کرد که براساس آن، همه کسانی که سابقه کار در بخش اداری و نظامی را داشتند، شامل عفو می شوند. این فرمان در کنار اینکه عملی نشده است، طرح طالبان برای غافلگیری کارمندان حکومت پیشین به نظر میآید. طالبان در حدود دو سال قدرت، دهها نظامی پیشین را بازداشت،شکنجه و به گونه فجیع کشتهاند. اکنون و تنها در جریان ۸ ماه گذشته، طالبان چندین نظامی پیشین را در هرات بازداشت و پس از شکنجه، به گونه فجیع به قتل رساندهاند. همچنان با گذشت مدتی زیاد، از سرنوشت شماری از نظامیان خبری نیست و طالبان به خانوادههای آنان پاسخی نمیدهند.
در تازهترین مورد، طالبان یک نظامی پیشین به نام جمشید میرزایی را در هرات پس از بازداشت، به گونه بیرحمانه شکنجه و سپس به صورت فجیع به قتل رساندهاند. به گفته بستهگان این نظامی پیشین، طالبان در حالیکه این فرد زنده بود، چشمانش را کشیدهاند. جسد میرزایی روز دوشنبه پس از اطلاع طالبان به خانوادهاش، از منطقهی دهن کمرکلاغ هرات یافت شد. خانواده او در حالی جسد را یافتند که نشانههای شکنجه شدید در صورت و بدنش دیده میشد. به گفته بستهگانش، آنان جسد جمشید میرزایی را تنها با دیدن رنگ لباسهایش شناختند.
میرزایی در ابتدای کار به عنوان نظامی جوان عضو پولیس و سپس عضو امنیت ملی هرات شد. او در سالهای اخیر عروسی کرده بود و تنها یک دختر خردسال داشت. جمشید پس از سقوط هرات به دست طالبان به ایران رفت و در طی این مدت مصروف کارگری بود. او هرازگاهی که از مرگ نظامیان پیشین، بهویژه دوستانش باخبر میشد، از طالبان در شبکههای اجتماعی انتقاد میکرد. بستهگان او میگویند که جمشید حدود یک ماه پیش از ایران ردمرز و با برگشت به هرات، از سوی استخبارات طالبان بازداشت شد.
یکی از نزدیکان جمشید به روزنامه ۸صبح گفت: «بیشتر از یک ماه شد که ردمرز شد و به هرات آمد .در استخبارات هرات کسانی از ولسوالی ما هستند که جمشید را تعقیب میکردند. به خانه که رسید، یک هفته بیشتر تیر نشد که همان روز به داخل شهر رفت و توسط همین نفرهای استخبارات که از ولسوالی ما بودند، از منطقه مستوفیت بازداشت شد. همه چیز را خبر داشتیم که جمشید توسط استخبارات هرات بازداشت شده است. وقتی که به ریاست رفتیم، چندبار به ما گفتند که به نام جمشید کسی اینجا آورده نشده و نیست. خلاصه چند بار که رفتیم، به ما همی قسم گفتند و ما را از ریاست رخصت کردند.»
سرانجام پس از گذشت ۲۰ روز، ریاست استخبارات هرات از سرنوشت جمشید به خانواده وی اطلاع داد. به گفته آنان، طالبان وی را از ۲۱ ثور که بازداشت شده بود، تا ۸ جوزا شکنجه کرده بودند. سپس با اعضای خانواده جمشید تماس گرفته بودند تا برای دریافت جسدش به منطقه کمرکلاغ بروند. به گفته یک تن از بستهگان او، جسد جمشید میرزایی شناخته نمی شد؛ زیرا چشمانش را از حدقه بیرون کرده بودند، دست نداشت و بدنش نیز سوراخ شده بود. او افزود: «در حالیکه او زنده بود، طالبان چشمهایش را کشیدند. دستهای او را بریده بودند. پاهایش شکسته بود و هیچ نشانهای از جسمش که این جمشید باشه، شناخته نمی شد. به بی رحمانهترین شکل کشته بودند.»
به گفته بستهگان این نظامی پیشین، طالبان به آنان هشدار دادهاند که بدون اعلان جنازه و خبر کردن مردم به برای نماز، جمشید نظامی را دفن کنند. همچنان طالبان به آنان گفتهاند که برای مقتول فاتحه برگزار نکرده و با مردم و رسانهها در مورد مرگ وی صحبت نکنند.
جمشید تنها نظامی پیشین نیست که توسط طالبان در هرات کشته میشود. میرویس نورزایی یکی دیگر از نظامیان پیشین در هرات بود که توسط ریاست استخبارات این ولایت بازداشت و به گونه فجیع به قتل رسید. نورزایی باشنده اصلی ولسوالی شیندند هرات بود، نزدیکان او میگویند که وی در بخش پولیس محلی ولسوالی شیندند وظیفه داشت و طالبان اورا به جرم نظامی بودن در داخل ریاست استخبارات هرات پس از شکنجه به قتل رسانیدند.
یک تن از بستهگان میرویس به روزنامه ۸صبح گفت: «همی دولت که سقوط کرد، ایران رفت. پس از آن مولوی کریم، رییس استخبارات [هرات] گفته بود که بیاید، عفو عمومی است، به او کسی غرض نمیگیرد. قومها و آشناها همه باور کردند که شاید عفو عمومی باشد. بعد خود مولوی کریم به زبان خود گفته بود که کسی به وی کار ندارد، اما وقتی که به هرات آمد، پس از چند وقتی او را ریاست استخبارات گرفت و به داخل استخبارات کشتند.»
او همچنان از زمان بازداشت و کشته شدن این نظامی پیشین چنین روایت میکند: «به تاریخ ۹ حوت بود که او را نفرهای ملا کریم، رییس استخبارات گرفته بودند. ببردند و خیلی ظلمها کرده بودند، او را به کلنگ زده بودند، چشمهای او را کشیده بودند و جنازهاش را به ما نمیدادند. باز قومها و ریش سفیدها رفتند جسد او را تحویل گرفتند. بسیار زیاد جبرکش کرده بودند.»
در همین حال، براساس صحبتهای منابع با روزنامه ۸صبح، از سرنوشت شماری از نظامیان پیشین که توسط طالبان بازداشت شدهاند، تا کنون خبری نیست. شماری از نظامیان پیشین نیز پس از بازداشت توسط طالبان، ناپدید شدهاند. سلطان سهیم، مدیر امنیت ملی پیشین ولسوالی فرسی هرات حدودا هشت ماه پیش با بازگشت از ایران، توسط طالبان در هرات بازداشت شده بود. بستهگان او به روزنامه ۸صبح میگویند که با گذشت حدود ۸ ماه تا کنون از سرنوشت وی اطلاعی ندارند. به گفته آنان، با اینکه به تمام ادارات طالبان ملکی و نظامی در هرات مراجعه کردهاند، اما به آنان پاسخی داده نشده است.
یک تن از آشنایان این نظامی پیشین میگوید: «هرات که سقوط کرد، سلطاناحمد به ایران رفت و همانجا مشغول کارگری شد. تصمیم آمدن نداشت. چند نفر از قومهای ما که در ریاست استخبارات بودند، به او زنگ زدند، پیام کردند که عفو عمومی است، بیا به هرات، کسی کار ندارد؛ اما وقتی که به هرات آمد، پس از چند روز توسط همان کسانی که وسیله آمدن او شدند، بازداشت شد. یکی از نفرهای استخبارات به سلطاناحمد زنگ زد که بیا به پلپشتو کمی قصه کنیم. این هم رفت و در مسیر راه به خانه هم احوال داد که به پیش رمضان (کارمند استخبارات هرات) میروم. پس از رسیدن، تماس او قطع شد و تا امروز از سرنوشت او خبری نیست.»
او علاوه میکند که تا حال چندین بار به والی و رییس استخبارات رفتهاند، اما به آنان پاسخ داده نشده است. گفته میشود که طالبان چندین بار آدرس جنازه وی را به خانوادهاش داده بودند، اما آنان نتوانستند که چیزی را بیابند. به گفته بستهگان این نظامی پیشین، هیچ مرجعی نیست که عرایض آنان را تحویل بگیرد و به این پرونده رسیدهگی کند.
بازداشت و قتل نظامیان پیشین در حالی افزایش مییابد که می شود که براساس آخرین آمارها، طالبان در جریان ماه ثور ۱۳ نظامی پیشین را کشته و ۹ تن دیگر بازداشت کردهاند. این افراد در ولایتهای مختلف کشور به قتل رسیدهاند. طالبان همچنان ۹ نظامی پیشین دیگر را بازداشت کردهاند که تا هنوز از سرنوشت آنان اطلاع در دسترس نیست. گفتنی است که نبود نهادهای عدلی و قضایی، رسیدهگی نشدن به این پروندهها و اجازه نیافتن بستهگان قربانیان برای صحبت با رسانهها از مواردی است که سبب افزایش ترورهای و محاکم صحرایی طالبان میشود. همچنان دستور رهبر طالبان مبنی بر اجازه کشتن برخی اسیران سبب شده است که طالبان از کشتن نظامیان پیشین دریغ نکنند.