دمبوره یا دو تار از آلات موسیقی پرطرفدار افغانستان است که قطغنزمین در شمال افغانستان و ساحات هزارهجات خاستگاه و زادگاه این آن شمرده میشود.
دمبوره که از چوب توت و روده گوسفند ساخته میشود، با صدای مرغوب و گیرا هر شنونده را مجذوب خود میکند. این آله موسیقی، ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد.
شهر ایبک، مرکز ولایت سمنگان، یکی از چند شهر و بازار تولیدکننده دمبوره در افغانستان و در شمال کشور است که در کنار دیگر سازههای بومی، رنگ و بوی فرهنگی به این شهر بخشیده است.
طالبان پس از تسلط بر کشور، مخالفت شدید خود با موسیقی و ابزار آن را به نمایش گذاشتهاند و ظاهراً این بار صنعت ساخت و نواختن دمبوه در کشور رو به نابودی است.
به محض رسیدن در بازارها و بازارچههای شهر ایبک که در امتداد بزرگراه کابل ـ شمال موقعیت دارد، دکانهایی به چشم میخورد که با آویزان کردن آلات موسیقی از جمله دمبوره در دیوارهایش، حال و هوای فرهنگی و صنعت موسیقی بومی به این شهر دادهاند.
با حاکم شدن طالبان و سپری شدن بیش از هفت ماه از حضور آنان در افغانستان، اکنون شهروندان و دکانداران شهر ایبک میگویند که صنعت ساخت، استفاده و فروش دمبوره در بازارهای این شهر مانند سابق نیست. آنان ابراز نگرانی میکنند که با دوام این وضعیت، این صنعت در کشور بهویژه در ولایت سمنگان نابود میشود.
گلسعید (نام مستعار) از دکانداران شهر ایبک و از فروشندهگان دمبوره است. او در صحبت با روزنامه 8صبح میگوید که کاروبارش نسبت به گذشته رنگ باخته است و حتا میتواند بگوید دیگر هیچ کار و باری ندارد. او میافزاید که پیش از تسلط طالبان بر کشور، روزانه دستکم پنج تا شش عدد دمبوره به فروش میرسانید، بهویژه به گردشگرانی که از دیگر ولایتها به سمت شمال افغانستان میآمدند و از بازارهای محلی شهر ایبک دیدن میکردند.
به گفته گلسعید، حالا دکان او نهتنها رونق گذشته را ندارد، بل دیگر حتا نمیتواند دکانش را همانند گذشته بیاراید؛ چون طالبان با فرهنگ و صدای دمبوره بیگانه هستند و ارزشی به صدای دو تار یا دیگر آلات موسیقی نمیدهند.
گلسعید میگوید که دمبوره از رهگذر کمیت یکسان است، اما از رهگذر کیفیت صدا و ساخت، اقسام مختلف دارد که هر کدام هنر و استعداد سازندهاش را به نمایش میگذارد و این ویژهگی بدون شک روی قیمت هر دمبوره نیز تاثیرگذار است. به گفته او، زمانی که کسبوکار دمبوره را میکرد، هر دمبوره را از سه تا بیست هزار افغانی به فروش میرساند.
کیفیت کار دمبوره علاوه بر توجه در ساخت، به نوازنده آن نیز بستهگی دارد؛ اینکه تا چه پیمانه میتواند انگشتانش را با تارهای آن وفق دهد و صدای دلانگیز و گوشنوازی را به شنونده تقدیم کند و او را مجذوب خود بسازد.
سردار (نام مستعار) از جوانان محلیخوان و نوازنده محلی دمبوره در شمال کشور است که ذهن و انگشتانش با تارهای دمبوره آشنا است. او در مورد نواختن دمبوره و انواع آن چنین میگوید: «یک قسم دمبوره را کوتاه میگویند که مردم قطغن پنجه میکنند (مینوازند). یک قسم آن دستهاش دراز و پردهاش بالا میباشد که مردم میمنه و شبرغان پنجه میکنند. یک قسم دیگر آن دستهاش کوتاهتر و گردنش را رسا جور میکنند که مردم هزارهجات آن را پنجه میکنند.»
روزگاری بود که نهتنها دمبوره و صدایش گوشهای خیلی از علاقهمندانش را نوازش میداد، بلکه زمینهساز تامین لقمه نانی برای برخی از سازندهگان این آله موسیقی نیز بود.
علی سمنگانی، از باشندهگان ایبک، نزدیک به دو دهه میشود که سرگرم ساخت دمبوره بوده و در زنده نگهداشتن این صنعت نقش خود را داشته است. وی به روزنامه 8صبح میگوید که چند ماه میشود از ساخت دمبوره دست برداشته است و دلیل آن هم حاکم شدن طالبان بر کشور است. علی به این باور است که اگر به کارش ادامه دهد، روزی به قیمت آبرو و عزت یا شاید هم زندهگیاش تمام شود. به گفته او، پیش از حاکمیت طالبان در سمنگان سه گروه موسیقی متشکل از جوانان و نوازندهگان محلی این ولایت فعال بودند، اما حالا از این گروههای موسیقی هیچ خبر و اثری نیست و خودش نیز زندهگی پنهانی دارد تا مبادا گرفتار سرنوشت ناخواسته دیگر شود.
حاکمیت طالبان در افغانستان تنها سبب سقوط صنعت ساخت دمبوره نشده است، بلکه سبب آوارهگی هنرمندان بهویژه آنانی که روزگاری بابت نواختن دمبوره شهرت کافی داشتند، نیز شده است. یکی از این هنرمندان، ضیا سمنگانی است که باشندهگان ولایتهای شمال، بهویژه سمنگان، با کار و هنرش آشنا هستند و میدانند که او با کار انگشتان و دمبوره دستداشتهاش تراوشگر ذهن و دورکننده رنجهای آنان بوده است.
ضیا سمنگانی که اکنون برای در امان ماندن از طالبان به ایران آواره شده است، میگوید که طالبان با فرهنگ و موسیقی در تضاد و میشود گفت بیگانه هستند و با عملکردی که دارند، میراثهای فرهنگی کشور را آسیب رسانیدهاند.
از نابودی صنعت ساخت و فروش دمبوره در شمال کشور در حالی ابراز نگرانی میشود که طالبان بهتازهگی دیپارتمنت موسیقی را از دانشکده هنرهای دانشگاه کابل لغو کرده و دستور دادهاند که پس از این دانشجوی دیگری به این دیپارتمنت جذب نکنند.