صفبندیهای انتخاباتی

مشکل درونی تیم محمدحنیف اتمر، دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله را در موقعیت نیرومندتر قرار داده است. در صورت فروپاشی کامل دستهی انتخاباتی آقای اتمر، تیم داکتر عبدالله، یگانه رقیب جدی نامزد ارگ خواهد بود. تا کنون شخص حنیف اتمر، محمدیونس قانونی یا جنرال عطامحمد نور در مورد شکست درونی دستهی انتخاباتی صلح و اعتدال به صراحت ابراز نظر نکرده اند، اما معلومات مجاری غیررسمی نشان میدهد که آنان روی سمت نخستوزیری یا ریاست اجرایی به توافق نرسیدهاند. ظاهراً آقای اتمر در نظر دارد که اگر انتخابات را ببرد، یک سمت تشریفاتی زیر نام صدراعظم یا ریاست اجرایی درست کند؛ ولی آقایان قانونی و عطامحمد نور میخواهند که در صورت پیروزی در انتخابات، سمت ریاست اجرایی یا نخستوزیری باصلاحیت باید تشکیل شود و در آینده از سوی جرگهی قانون اساسی مورد تأیید قرار بگیرد. این اختلاف دستهی انتخاباتی آقای اتمر را از درون دچار مشکل کرده است. اما دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله به این مشکل فایق آمده است. داکتر عبدالله آقای انوارالحق احدی، رییس سابق حزب افغان ملت را به عنوان رییس اجرایی آینده با سه معاون مشخص کرده است. داکتر عبدالله نشان داد که برای او بحث به اشتراک گذاشتن قدرت و تقسیم صلاحیتها بین رییس جمهور و نخستوزیر، جدی است.
سیاستمداران فارسیزبانی که سابقهی عضویت در جبههی متحد ضد طالبان را دارند، به این باور اند که نظام ریاستی سبب قومی شدن هرم قدرت و انزوای سیاسی اقوام غیرپشتون میشود. آنان به این عقیدهاند که ایجاد پست نخستوزیری تا حدی از قومی شدن رأس هرم قدرت و انزوای سیاسی اقوام غیرپشتون جلوگیری میکند. بر مبنای همین نظریه بود که ریاست اجرایی در سال ۲۰۱۴ به میان آمد. دستهی انتخاباتی محمداشرف غنی به تشکیل سمت نخستوزیری یا ابقای ریاست اجرایی باور ندارد. آنان میخواهند که در حکومت آینده رییس جمهور با معاونان ریاست جمهوری، بدون حضور ریاست اجرایی به کار ادامه بدهند. آقای غنی در صورت پیروزی، ریاست اجرایی را لغو خواهد کرد.
یکی از اتفاقهای جالب صفبندیهای اخیر انتخاباتی، حضور آقایان امرالله صالح و انوارالحق احدی در دستههای انتخاباتی غنی و عبدالله است. آقای احدی پیش از این با تشکیل سمت نخستوزیری مخالف بود، اما حال خودش ریاست اجرایی را در دستهی انتخاباتی آقای عبدالله پذیرفته است. آقای امرالله صالح در سال ۲۰۱۴ حامی دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله و به تبع آن طرفدار تشکیل پست صدراعظمی بود، اما حال ایشان معاون تکت انتخاباتی محمداشرف غنی است. اشرف غنی نخستوزیری/ریاست اجرایی را نمیخواهد. در گذشته طرفداران سمت نخستوزیری استدلال میکردند که با روایت انحصار قدرت بر مبنای جمعیت قومی مخالفاند. در انتخابات سال جاری هم بحث حکومت ریاستی و سمت نخستوزیری بالا خواهد گرفت، اما روایت محوری نامزدان در این انتخابات، این موضوع نیست. در انتخابات سال جاری خورشیدی بحث مذاکره و حل سیاسی جنگ، خیلی بااهمیت است.
در سال ۲۰۱۴ روشن بود که ایالات متحده بخشی از نیروهای خود را در افغانستان میگذارد و میخواهد از طریق پیمان امنیتی کابل-واشنگتن به آن رسمیت حقوقی بدهد، به همین دلیل بود که نامزدان آن انتخابات روایت مشخص در مورد صلح و حل سیاسی نداشتند. سخنگویان غیررسمی طالبان مدعیاند که آقای غنی در آن سال هم با نمایندهگان این گروه مذاکرات محرمانه کرده بود و دو طرف به توافقاتی رسیده بودند، اما کمپین اصلی نامزدان در آن زمان بحث حل سیاسی جنگ نبود.
در این انتخابات روایت صلح بسیار بااهمیت است و رایدهندهگان هم انتظار دارند که نظر نامزدان را در مورد روایت صلح و خروج نیروهای محدود ناتو از افغانستان بشنوند و چیزهایی در مورد برنامههای اقتصادی نامزدان در صورت کاهش شدید کمکهای جهانی بدانند. روایت دستهی انتخاباتی محمداشرف غنی در مورد صلح بسیار واضح است. آقای غنی از یک سال به اینسو تأکید میکند که یک توافق ناپایدار صلح را قبول نمیکند. او به حفظ نظم مبتنی بر قانون اساسی کنونی نیز تأکید دارد. برای حل سیاسی جنگ، مدلهای گوناگونی در نظر گرفته شده است، یکی از مدلها تشکیل یک ادارهی عبوری برای زمینهسازی ورود شورشیان به سیاست رسمی است. اما آقای غنی همیشه تأکید میکند که ادارهی عبوری را قبول نخواهد کرد. او همیشه بر این نکته تأکید کرده است که ادارهی عبوری را نمیپذیرد.
اما روایت دستهی انتخاباتی داکتر عبدالله در این مورد روشن نیست. داکتر عبدالله توانسته است نیروهای سیاسی گوناگون را در تیم خودش گرد بیاورد و با معرفی یک نخستوزیر/رییس اجرایی پشتون، خود را در نقش ابطالکنندهی روایت «انحصار قدرت» و قومی شدن رأس هرم دولت، بنمایاند. این بحث برای حوزهای که داکتر عبدالله از آن رأی میآورد، بسیار جذاب است. اگر داکتر عبدالله بتواند احمدولی مسعود را به صرف نظر از نامزدیاش قانع بسازد، به احتمال قوی بیشتر رأی حوزهی نفوذش را به دست میآورد. ولی داکتر عبدالله تا حال در مورد بحث حل سیاسی جنگ و ادارهی عبوری، نظر مشخص خود را نگفته است. او در اولین همایش کمپینیاش اعلام کرد که برای رسیدن به «صلح عادلانه» حاضر به قربانی دادن است، اما مشخص نکرد که در صورت پیروزی، ادارهی موقت را میپذیرد یا نه.
موضع محمداشرف غنی در این مورد مشخص است. او میگوید که حکومت عبوری را قبول ندارد. دستهی انتخاباتی آقای اتمر دچار مشکل درونی است و روشن نیست که در صحنه باقی میماند و یا به صورت کامل فرو میپاشد. به نظر میرسد که رقابت اصلی در انتخابات بین دستههای انتخاباتی اشرف غنی و عبدالله عبدالله خواهد بود. محمداشرف غنی سخت در تلاش است که انتخابات را در همین دور اول ببرد، اما بسیار بعید نیست که انتخابات به دور دوم برود. شاید ریزشهای تیم اتمر به وساطت حامد کرزی و سیاستمداران دیگر به دستههای انتخاباتی شیدامحمد ابدالی و زلمی رسول بروند. این امر رأی حوزهی پشتونها را هم پراکنده خواهد ساخت. به نظر میآید که اشرف غنی تا حال نتوانسته است حمایت شبکهی حامد کرزی را به دست بیاورد. حامد کرزی روی قبایل پوپلزی، بارکزی و اچکزی نفوذ دارد. اگر انتخابات به دور دوم برود، بازهم به احتمال زیاد محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله با هم رقابت خواهند کرد. ولی اگر تیم بازنده نتیجه را نپذیرد، روشن نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد.