ستیز با نوروز؛ از امر تا جنوساید فرهنگی

از نوروز همهساله در افغانستان و کشورهای منطقه بهصورت گسترده گرامیداشت میشود. مردمان حوزه نوروز در نخستین روز سال خورشیدی، متناسب با سنتهای حاکم در جوامعشان از این روز تجلیل میکنند. در تاریخ ادبیات فارسی، نوروز را به تختنشینی جمشید، پادشاه اسطورهای، نسبت میدهند. اما نوروز، یکی از کهنترین جشنهای شادی و یادآور شور و طراوت زندهگی است. این جشن به مرور زمان به یک سنت ارزشمند تبدیل شده است. پژوهشگران، خاستگاه نوروز را بلخ میدانند. آنان تاکید میورزند که کارکردهای مهم فرهنگی و سیاسی نوروز، باعث افزایش شادمانی و تقویت همگرایی میشود. این جشن اما در طول تاریخ با تحریمها و مخالفتهای فراوانی نیز مواجه بوده است. با تسلط طالبان بر افغانستان که ستیز هدفمندانه با نوروز دارند، موج تازهای از نفرتافکنی علیه این رویداد فرهنگی آغاز شده است. با این حال، فرهنگیان تحریم نوروز را دشمنی با طبیعت و نو شدن میدانند و میگویند که بسیاری از سنتها در تاریخ منسوخ شدهاند، اما نوروز با تحریم از میان نخواهد رفت.
در حالی که سرما و کرختی زمستان بساطش را از خاک افغانستان بسته، اما تاریکی و جهلگرایی دهن گشوده و در حال بلعیدن شادی شهروندان این کشور است. در فضایی که لاله و شقایق فرش سرخ را به استقبال لشکریان پیروزی گستراندهاند، تنور فتواهای ضد نوروز نیز گرمتر شده است. نوروزستیزان به بهانه تحریم این جشن کهن با هر پدیدهای که بویی از تمدن کهن و خصلت آن را داشته باشد، دشمنی میورزند و سرشت زمستانی را بر طراوت و سبزینهگی بهار ترجیح میدهند. در این گزارش با توجه به اهمیت جشن نوروز در راستای همدلی، شادمانی و نوگرایی به تاریخچه نوروز، جدال با نوروز و چگونهگی تجلیل از آن در کشورهای «حوزه نوروز» روشنی مختصری انداخته شده است.
تاریخچه جشن نوروز
زمان پیدایش نوروز بهدرستی معلوم نیست. در برخی از روایتها، نوروز را با بابلیان نسبت میدهند. جشن نوروز به قول مورخان از کهنترین و باستانیترین جشنهای تاریخی این خطه است. فردوسی، خالق شاهنامه و ابوریحان بیرونی این روز را به جمشید، پادشاه پیشدادی نسبت دادهاند. بسیاری از تاریخنگاران، ادیبان و فرهنگیان دیگر نیز این روز را روز تختنشینی جمشید میدانند، اما آنچه بر ماندگاری و شکوه بیشتر این جشن افزوده، زنده شدن دوباره طبیعت و طراوت نسیم بهاری است. به گفته بسیاری از شاعران و فرهنگیان، جشن نوروز «نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است.» در مورد تاریخچه و قدمت این روز دیدگاههای مختلفی مطرح شده است. محمدیونس طغیان ساکایی، استاد بازنشسته ادبیات دانشگاه کابل، در گفتوگو با روزنامه ۸صبح میگوید: «در نوروزنامه منسوب به خیام، بانی نوروز جمشید را دانستهاند. در نوروزنامه آمده است که چون جمشید موقع تحویل سال را یافت، پس آن را نوروز نام نهاد و آن روز را جشن گرفتند.» به گفته آقای ساکایی، ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه خود درباره نوروز گفته است که وقتی جمشید به پادشاهی رسید، دین را تازه کرد و به پاس این کار همان روز را نوروز خواند و جشن گرفت.
این استاد بازنشسته ادبیات دانشگاه کابل، روایتی دیگر از البیرونی نقل میکند و میگوید: «بیرونی در روایت دیگری آورده که چون جمشید گردونه ساخت و در آن نشست و جنیان و شیاطین او را بر هوا میبردند، مردمان با دیدن این کار شگفتانگیز این روز را جشن گرفتند.»
در همین حال عبداللطیف پدرام در پیام نوروزی خود که یک نسخه آن را به روزنامه ۸صبح نیز فرستاده است، میگوید: «تاریخچه نوروز به سه هزار و ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. در آسیای مرکزی و در آسیای غربی تجلیل میشده است. در میان جشنهای آریایی، نوروز کهنترینشان است. میگویند نوروز به وسیله جمشید پیشدادی بنیاد گزارده شده است. ما جشنهای زیادی داریم، جشنی داریم به نام جشنهای ششگانه که مربوط به تاریخ آفرینش است، یعنی آن شش روزی که عالم آفریده شده است.»
جدال با نوروز؛ فرهنگی یا مذهبی؟
جدال با نوروز تاریخ طولانی دارد. این روز در کشورهای حوزه نوروز با شیوههای مختلف برگزار میشود، اما در افغانستان با فراز و فرودهای فراوان مواجه بوده است. همهساله با فرارسیدن سال نو خورشیدی، شمشیر نوروزستیزان نیز از غلاف بیرون میآید و فتواهایی علیه این جشن باستانی صادر میشود. دستهای این جشن را به «آتشپرستان» و «آیین زردشتی» نسبت میدهند و گروه دیگری آن را در تضاد با ارزشهای دینی میدانند. با این حال، شماری از عالمان دین و پژوهشگران امور دینی، ستیز با نوروز را امری «فرهنگی و سیاسی» میخوانند.
دکتر محمدصالح مصلح، پژوهشگر دینی، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید: «برخورد با نوروز، برخورد فرهنگی آمیخته با سیاست است. در مورد تحریم نوروز به نوعی احساس تقابل و حس حقارت در میان اعراب وجود داشته و این حس را در چهارچوب مخالفت با پدیدههای عجم تبارز میدهند. واژه عجم هم به همین خاطر بر سر زبان آمد. عجم به معنای گنگ، به معنای نادان، به معنای غیرفصیح به کار برده شده و عرب را بهعنوان فصیح، به معنای روان، برتر تعبیر کردهاند. نوروز هم در همین چارچوب قرار گرفته است.»
با این حال آیتالله محققنسب، عالم دین، در گفتوگو با روزنامه ۸صبح میگوید: «عید نوروز هیچ ربطی به اسلام ندارد؛ از سنتهای انسانی نیاکان ما است. اینکه برخی با احادیث جعلی و تفسیرهای غیرانسانی از دین میخواهند نوروز را حرام بدانند، خلاف محتوای اخلاقی و انسانی دین خدا رفتار میکنند. آنان کسانی هستند که مسلمانکشی را جایز میدانند، اما خوشحال شدن مسلمان را حرام؛ و این تفسیر ناشی از خشکاندیشی است.»
عبداللطیف پدرام ستیز با نوروز را امری فرهنگی میداند و میافزاید که براساس برخی روایتها، جشن نوروز نهتنها خلاف شرع نیست، بلکه در صدر اسلام هم بحثهایی در مورد این جشن بوده است.
از سوی دیگر، محمدامین احمدی، پژوهشگر دینی، با نشر توییتی بهگونه تلویحی ستیز با نوروز را «جنوساید فرهنگی» توصیف کرده است. آقای احمدی روز یکشنبه، ۲۸ حوت، در توییتی نگاشته است: «تضعیف و تخریب بنیادهای فرهنگی و اقتصادی ملیتها در یک کشور، جنوساید فرهنگی نامیده میشود. از میان بردن نوروز، به حاشیه راندن زبان فارسی/دری، تخریب مجسمههای بودا و تصرف منابع اساسی که به تغییر بافت جمعیت به ضرر برخی از ملیتها بینجامد، مصداق جنوساید فرهنگی است.»
بشیراحمد انصاری، یکی دیگر از پژوهشگران امور دینی، در نوشتهای زیر عنوان «نگاهی دوباره به حدیث نوروز»، پیرامون روایت انس بن مالک که گفته میشود در تحریم نوروز به کار رفته، میگوید: «در اصول حدیث احناف اصطلاحی وجود دارد که آن را «عموم بلوا» مینامند. عموم بلوا به مسایلى اطلاق میگردد که به عموم مردم یک جامعه ارتباط مىگیرد. به این مفهوم که اگر در شهرى تنها یک نفر شهادت دهد که گویا هلال عید را دیده است، شهادتش قابل قبول نیست.» این سخن را دکتر مصلح نیز در گفتوگو با روزنامه ۸صبح بیان کرده است. او تاکید میورزد که این حدیث قابل نقد است.
همچنان خلیلالرحمان سعید، عالم دین، میگوید که حکمی در قرآن در مورد تحریم نوروز نیامده است. او در سخنرانیاش میگوید: «نوروز یک مساله اختلافی میان علمای امت است. هرگاه مساله اختلافی بود، ما بسیار نرم میباشیم. حکم شریعت و فقیه علم همین را تقاضا میکند که در مسالهای که قاطعیت بود، در آن مساله جدی و تند میباشیم و در مسایل اختلافی ساحه باز است. گفته میشود نوروز عید مجوسیها است، عید آتشپرستهاست. همین [روایت] سند تاریخی ندارد. قطعاً و ابداً. حتا روایت ضعیف و ناتوان هم نیست. در قرآنکریم دلیلی پیدا نمیشود که تجلیل از نوروز حرام باشد. از دوره پیامبر تا قرن دهم، هیچ مفسر حدیث، هیچ محدث و شارح حدیث نگفته که مراد از این حدیث [روایت انس بن مالک] نوروز است. به قول صحابه، هیچ چیزی حلال و حرام نمیشود، جز قول پیامبر. دیگر اینکه این شرح یک دانشمند است، بدون روایت کدام مستند تاریخی.»
اینهمه در حالی است که براساس روایتهای تاریخی، فرمانروایان آلبویه نوروز را تجلیل میکردند. تاریخ طبری و تاریخ یعقوبی که از منابع معتبر تاریخ اسلاماند، از اینکه جمعآوری هدایا و توجه به آیین نوروز توسط حاکمان اموی و عباسی یاد کردهاند.
تجلیل نوروز در کشورهای حوزه نوروز
جشن نوروز از طرف سازمان ملل متحد بهعنوان «جشن جهانی» شناخته شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در ۴ حوت ۱۳۸۸ خورشیدی با تصویب قطعنامهای روز اول حمل را بهعنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده است. در این قطعنامه آمده است: «نوروز بهعنوان آغاز سال نو توسط بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان جشن گرفته میشود و بیش از سه هزار سال است که مردم مناطق بالکان، دریای سیاه، قفقاز، آسیای مرکزی، خاورمیانه و سایر مناطق، این روز را گرامی میدارند.» در قطعنامه سازمان ملل همچنان آمده است: «نوروز بهعنوان مظهر وحدت میراث فرهنگی و سنتهای چندینسدهای، نقش بهسزایی در تقویت روابط انسانی براساس احترام متقابل و آرمانهای صلح و حسن همجواری ایفا میکند.»
در این قطعنامه از کشورهای حوزه نوروز خواسته شده است تا برای ارتقای آگاهی مردم نسبت به این رویداد تلاش کنند. در حال حاضر ۱۲ کشور در جهان شامل حوزه نوروز هستند که از روز را گرامی میدارند. افغانستان، ایران، عراق، هند، قزاقستان، پاکستان، قرغیزستان، ترکمنستان، اوزبیکستان، آذربایجان و ترکیه، نوروز را بهعنوان پرونده مشترک در یونسکو به ثبت رساندهاند و از همین رو این کشورها به نام کشورهای حوزه نوروز یاد میشوند.
تجلیل از نوروز در افغانستان
تجلیل از نوروز در افغانستان سابقه طولانی دارد. اقوام افغانستان هر کدام متناسب با سنتها، رسوم و رواجهایشان از این روز تجلیل میکنند. در بلخ بهعنوان خاستگاه جشن نوروز، مراسم متفاوتی نسبت به سایر ولایتهای کشور برگزار میشد. پیش از سلطه طالبان، در شهر مزارشریف مراسم «جهندهبالا» برگزار میشد و مقامهای ارشد حکومتی به شمول معاون رییس جمهور و گاه خود رییس جمهور در آن اشتراک میکردند و نوروز را به مردم افغانستان تبریک میگفتند. مردم از سایر نقاط کشور به بلخ میرفتند و نوروز را بهگونه شکوهمند تجلیل میکردند.
تجلیل نوروز در افغانستان پس از قدرت گرفتن نیروهای بنیادگرای مذهبی افزایش یافته است، اما در جریان دو دهه گذشته به رغم ستیز طرفداران سلفیسم و وهابیسم، مردم از این روز به پیمانه وسیع تجلیل کردهاند. اکنون که طالبان بار دیگری قدرت را در قبضه گرفتهاند، نوروز را تحریم کرده و تقویم سال خورشیدی را تغییر دادهاند. این گروه با هر چه از جنس شادی، خوشی و نواندیشی باشد، دشمنی میورزد. اما مردم با برگزاری مسابقات ورزشی، گردشگری، خانهتکانی، پوشیدن لباس نو، رفتن به خانههای خویشاوندان، گستراندن سفره هفتسین و گشتوگذار در دامنههای کوهها این جشن باستانی را گرامی میدارند.
سنتهای نوروزی در افغانستان
سنتهای نوروزی در افغانستان مشابهتهای زیادی با سایر سنتها در کشورهای حوزه نوروز دارد. مهمترین عنصر مشترک این سنت شادمانی و فرحبخشی است. این سنت را بنیاد فلسفه نوروزی میدانند و در سال نو برای دگر شدن و خوش بودن، سایر سنتها را گرامی میدارند. سمنکپزی، نوروزخوانی، برگزاری مسابقههای ورزشی و دیدوبازدید خویشاوندان و دوستان از مهمترین عناصر فرهنگی جشن نوروز شمرده میشوند که سفره همدلی، همگرایی و تعهد پیمان با همدیگر را میگستراند.
سمنکپزی
سمنکپزی یکی از آداب و سنتهای نوروزی است. بیشتر خانوادهها بهویژه خانوادههای فرهنگیان از گذشتههای دور در آغاز فصل بهار و تجلیل از نوروز سمنک پخته میکردهاند. زنان در گرد دیک سمنک جمع میشوند، دف میزنند، آواز میخوانند، میرقصند و به نوبت دیگ سمنک را کفچه میزنند.
ماهورا (نام مستعار) یکی از بانوانی است که همهساله سمنک میپزد. او به روزنامه ۸صبح میگوید: «حالی که در قفس هستیم، آزادی ما گرفته شده، با آن هم سمنک پخته میکنیم؛ اما آن شور و نشاط دیگر نیست. صدای دف و ساز نیست. در خاموشی سمنک پخته میکنیم. میترسیم که صدای دف و آواز را ملا صاحبها [طالبان] بشنوند.»
ماهورا در مورد پختن سمنک توضیح میدهد: «۱۰ روز یا کمتر از ۱۰ روز که به نوروز میماند، گندم میگیریم، مطابق برآورد خود ما که چهقدر بپزیم. باز گندم را میشوییم و در یک ظرف میگذاریم. گندم سبز میشود. باز سبزهها را میگیریم، آبکش میکنیم، از ماشین میکشیم، با خمیر یکجا در دیگ میاندازیم. همه اعضای خانواده جمع میشویم، بیشتر زنها. آهنگ معروف سمنک هم روشن است. سمنک در جوش و ما دفچه زنیم/دیگران در خواب و ما کفچه زنیم. تا پخته شدن آن به نوبت کفگیر میزنیم و شادمانی میکنیم. اما امسال گپ از دفچه نیست و تنها چمچه است.»
مراسم جهندهبالا
مراسم «جهندهبالا» و جشن گل سرخ از برنامههای عنعنهای و بزرگ بلخ است. در سالهای پیش از سلطه طالبان، هزاران شهروند کشور به بلخ میرفتند و در این جشنهای جداگانه، اما وابسته به نوروز، اشتراک میکردند. مراسم «جهندهبالا» در مزارشریف، مرکز ولایت بلخ، بهگونهای است که در نخستین ساعتهای آغاز بهار، علم بزرگی که حدود ۲۰ متر ارتفاع دارد، در زیارتگاه منسوب به حضرت علی در یک مراسم رسمی و ویژه دولتی برافراشته میشود. این علم در زیارتگاه مشهور به زیارت سخی جان، چهل روز برافراشته میماند.
در مورد برافرازی این علم، نگاههای متفاوت وجود دارد. رضا محمدی، شاعر، در برگه فیسبوکش «جهندهبالا» را یادگار قیام کاوه آهنگر برعلیه بیداد ضحاک عربی» دانسته است. او واژه «ژندهبالا» را به کار برده و آن را به بیتی از شاهنامه فردوسی رجعت داده است. او گفته است: «فریدون پس از دربند کردن ضحاک در کوه البرز (در جنوب بلخ)، درفش کاویانی را بهعنوان نماد دادخواهی در بلخ و همه شهرهای خراسان برافراشت، با همین رنگها که تا هنوز هم در بلخ دیده میشود.» در کابل نیز پیش از تسلط طالبان، طی مراسمی در زیارتگاه سخی مراسم جهندهبالا برگزار میشد.
این مراسم در زیارت امام صاحب در ولایت کندز نیز برگزار میشود. در پاراچنار پاکستان نیز مردم به استناد روایت به این باورند که علی در نوروز به خلافت رسیده و به همین دلیل جشن خلافت امام علی را با برافراشتن علم در این روز گرامی میدارند.
نوروز دلفروز در حالی در کشور مژده میدهد که از بهار سیاسی خبری نیست و مردم در این فصل نیز در زمستانیترین و تاریکترین ژرفنای هستی قرار دارند. شمسالدین محمد حافظ درباره نوروز میگوید: «ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی/ازین باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی».