هفت‌سین و هفت‌میوه؛ میراث فرهنگی و رسم ملی نوروزی

پوهاند محمد‌بشیر دودیال

در فرهنگ ملی و فولکلور شفاهی ما بعضی اعداد حایز موقف خاص‌اند. مثلاً اعداد سه، پنج، هفت، صد و هفتاد. چنانچه هرگاه بخواهند بر چیزی تاکید بیشتر کنند، آن را سه بار تکرار می‌کنند، یا هم پنج را برای صدها نمونه کافی می‌دانند (پنج نفر را می‌طلبیم، هر آنچه پنج نفر فیصله کردند…) و عدد هفتاد که هفتاد مرض و هفتاد گروه و… توسط آن نشان داده می‌شود. در این زمره عدد هفت نیز شامل است که از زمان‌های قدیم در بین مردم به معانی مختلف تاویل و تعبیر شده است؛ حتا اکثراً مورد احترام است. چنانچه در قصه‌های هفت گاو فربه و لاغر، هفت ستاره، هفت روز هفته و غیره آمده است. مولانا جلال‌الدین بلخی نیز «هفت» را یک عدد نیک و تکمیل‌کننده دانسته است‌:

سعد اعداد است هفت ای خوش‌نفس

زان‌که تکمیل عدد، هفت است و بس

عدد هفت در تصوف و عرفان اسلامی موقف خود را دارد. در جایی مولانا می‌فرماید:

هفت شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

بعضی‌، خصوصاً در کشورهای آسیای میانه، از هفت‌سین چنین تعبیر می‌کنند که این مفهوم اشاره به هفت آیت قرآن‌کریم دارد که با حرف «س» آغاز شده‌اند. به تعبیر دیگر، سوره فاتحه دارای هفت آیت است، آسمان نیز هفت طبقه دارد و مثال‌های دیگر که در آن‌ها عدد ۷ وجود دارد.

عدد هفت در ادبیات مردمی مثلاً در ضرب‌المثل‌ها، چهار‌بیتی‌ها و لندی‌ها نیز زیاد مشاهده می‌شود؛ مثلاً «هفت کوه سیاه در بین باشد» یا «هفت نوع آرایش» و غیره. اما در این میان «هفت‌میوه» که در شب نوروز تهیه می‌شود، ارزش جداگانه دارد.

در مورد سابقه و قدمت این عنعنه معلومات مستند و دقیق وجود ندارد، اما اگر ارتباط آن را با نوروز در نظر بگیریم، گفته می‌توانیم که تاریخ آن تا تمدن دوران آریایی‌ها می‌رسد‌، خصوصاً در زمان جمشید (یما) یا کیومرث و یا هم در دوره تهمورث شواهد آن وجود دارد. این دوران‌ها زمان‌های تجلیل جشن نوروز بود. طبق یاد‌آوری فوق‌الذکر، تهیه هفت‌سین قبل از اسلام مروج بود. ساختن این هفت گونه میوه، قسمتی از تجلیل و مراسم جشن نوروز بود که دسترخوان آماده‌شده برای نوروز با آن آراسته می‌شد. نباید فراموش کرد که در آن زمان هفت‌سین نه‌، بلکه هفت‌شین مروج بود. چنان‌چه شاعری گوید:

روز نوروز در زمان کیان

می‌نهادند خسروان جهان

شهد و شیر و شراب و شکر ناب

شمع و شمشاد و شایه اندر خوان

ابوریحان البیرونی در «آثارالباقیه» از هفت نوع خوراک یاد کرده است، ولی ذکری از حروف اول آن‌ها نکرده است، در حالی که به باور او این هفت‌میوه یا دانه‌باب عبارت بوده‌اند از: گندم، جو، ماش، باقلی، نخود و یکی دوی دیگر. هرکدام از این دانه‌ها نمایانگر برکت و فراوانی شمرده می‌شد. ممکن این حرف سین زمانی (چین) بوده باشد که هدف از آن جمع‌آوری (چیدن) است. بعد‌ها به‌تدریج چین به سین تبدیل شده است. یک تعداد دیگر آن را هفت ظرف چینی می‌دانند که در آن‌ها شرینی و سایر خوراکه‌ها گذاشته می‌شد.

آنچه امروز مردم در نوروز به نام هفت‌سین آماده می‌سازند، آغاز نام‌شان با «س» است و اقلام آن قرار ذیل‌اند: سبزی، سرکه، سمنک، سنجد، سیر، سمارق و سیب.

در کشور ما بعضاً در جمله هفت‌سین، میوه خشک را هم علاوه می‌کنند (پسته، کشمش و غیره). تعدادی از مردم ما این خوراکه‌ها را در نوروز تهیه می‌کنند: زردالو (قیسی)، شکرپاره، مُنقه، سنجد، پسته، بادام و کشمش. این میوه‌ها را در آب گرم می‌گذارند تا اندکی نرم شود و بعد صرف می‌کنند.

تا هفت‌میوه سرد شد و دل‌پذیر گشت

دل‌گرمی‌ام ز جانب آن ناگزیر گشت

بدین ترتیب هفت‌سین نوروز در ادبیات جای معینی را احراز کرده است. عده‌ای از شعرای کشور در این مورد اشعار زیبا سروده‌اند. نخستین شاعری که بار اول هفت‌سین را در قصیده‌اش تذکر داده‌، قاآنی است. او سروده است:

عید شد ساقی بیا، در گردش آور جام را

پشت پا زن دور چرخ و گردش ایام را

سین ساغر بس بود ای ترک، ما را روز عید

گر نباشد هفت‌سین رندان دُرد‌آشام را

خلق را بر لب حدیث جامه‌ی نو هست و من

از شراب کهنه می‌خواهم لبالب جام را

هر کسی شکر نهد بر خوان و بر‌خواند دعا

من ز لعل شکرینت طالبم دشنام را

هر تنی را هست سیم و دانه‌ی گندم به دست

مایلم من دانه‌ی خال تو سیم‌اندام را

سیر بر خوان است مردم را و من از عمر سیر

بی‌دلارامی که برده است از دلم آرام را

پسته و بادام، نقل روز نوروز است و من

با لب و چشمت نخواهم پسته و بادام را

عود اندر عید می‌سوزند و من نالان چو عود

بی‌بتی کز خال هندو ره زند اسلام را

یک‌دیگر را خلق می‌بوسند و من زین غم هلاک

کز چه بوسد دیگری آن شوخ شیرین‌کام را

سرکه بر دستارخوان خلق و همچو سرکه‌دوست

می‌کند بر ما ترش رنگین رخ گل‌فام را

تا جایی که ملاحظه می‌گردد، در این ایام نیز در روز نوروز این میراث گران‌بها موجود است که بر خوشی نوروز می‌افزاید. به امید خوشی‌های بی‌پایان برای هموطنان گرامی!

دکمه بازگشت به بالا