«یوناما» یا هیأت معاونت ملل متحد در افغانستان (United nations Assistance Mission in Afghanistan) از سال 2002 میلادی توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد به درخواست حکومت به منظور کمک به مردم افغانستان برای گذاشتن پایههای صلح و توسعه پایدار در این کشور، ایجاد شد.
یوناما درازترین ماموریت سازمان ملل در جهان است که نزدیک به دوونیم دهه از فعالیت و حضور آن در افغانستان سپری میشود؛ اما این اداره در افغانستان روزهای دشوار و پرخموپیچی را پشت سر گذاشته است. گاهی نقش بازرس را ایفا کرده و گاه بدون نظارت، کوچکترین نقش را در تحولات افغانستان داشته است. چنانکه گاهی در بدترین حالت کشور دست افغانستان را گرفته و از بدترین بحرانها نجات داده است. جلوگیری از تنشها و رویاروییهای نظامی میان ارباب قدرت و رهبران سنتی افغانستان، نقش میانجیگری در انتخاباتهای افغانستان و حل تنشهای سیاسی میان احزاب و گروههای مجاهدین از مهمترین و سازندهترین نقشهای این نهاد به شمار میرود. در عرصههای حقوق بشری و هماهنگی کمکهای جهانی برای افغانستان نیز نقش برازندهای ایفا کرده است. همچنین پیریزی و ایجاد ساختارها و نهادها در افغانستان از جمله زمینهسازی برای دموکراسی، ایجاد پارلمان، شورایهای ولایتی، ادارههای محلی و سروسامان دادن به نظام انتخاباتی، نقش بارزی را ایفا کرده که در نتیجه، چندین انتخابات پارلمانی، ریاست جمهوری و ولایتی را با تمام دشواریهای فنی، سیاسی و امنیتی، مدیریت کرده است. در این میان، مدیران و رهبران فنی را در حوزه انتخابات آموزش داده است و کمیسیونهای دوگانه انتخاباتی نیز میراث یوناما در نظام سیاسی کشور بود.
عرصههای فعالیت یوناما در افغانستان شامل ثبات سیاسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر، هماهنگی کمکهای بینالمللی و هماهنگی در مسایل اساسی ملی افغانستان است. اما آنچه یوناما در افغانستان بعد از سال 2017 میلادی انجام داده، کارکرد این نهاد معتبر بینالمللی را زیر سوال برده است. بعد از سال 2017 میلادی یوناما در افغانستان از نقش اصلی خود دور شده و به یک نهاد ناکارا و نظارهگر مطلق در تحولات افغانستان مبدل شده است. تقلب گسترده انتخابات 2019 میلادی، یکی از عوامل ناکارایی این سازمان بینالمللی در افغانستان است. از این رو نقش و مسوولیتهای یوناما در افغانستان را میتوان به چند محور که شورای امنیت سازمان ملل آن را بهعنوان اهداف و مسوولیتهای این نهاد در افغانستان عنوان کرده است، به بررسی گرفت.
حمایت از تحکیم ثبات سیاسی
تحکیم ثبات سیاسی از جمله موضوعات مهم و اساسی در هر کشور است که ساختارهای اجتماعی و روند اصلی دولت و ملتسازی را رقم میزند. بنابراین در افغانستان آنچه همواره کمبود احساس میشود، ثبات سیاسی و روند دولت و ملتسازی است. در واقع ثبات سیاسی در گرو مردمسالاری است و مردمسالاری بدون مشارکت آزاد مردم در تعیین سرنوشت خود ممکن نیست. لذا یوناما در این میان، اگرچند کارهای مقدماتی برای این امر مهم انجام داده، ولی در تحکیم مردمسالاری، دموکراسی، شکلگیری اپوزیسیون قوی بهعنوان بازدارنده گسست، سیستم و ساختارسازی، برگزاری انتخابات شفاف، توسعه سیاسی، حل مناقشات و… ناکام بود و با تسلط طالبان در افغانستان این امر بهکلی فراموش شده است. حالا فشارهای آن بالای طالبان یا اصلاً دیده نمیشود یا اندک و بدون تاثیر است. بنابراین مردم افغانستان از شورای امنیت سازمان ملل توقع دارند تا نقش سازنده و بازدارنده یوناما را در افغانستان احیا کند و اساسیترین ماموریتش را در افغانستان از سر گیرد.
حاکمیت قانون
افغانستان فعلاً در فقدان هر گونه حاکمیت قانون به سر میبرد. وضعیت انارشی در کل افغانستان حاکم است و هیچگونه معیار و قانونی که مطابق آن روابط مردم با حاکمیت و حاکمیت با مردم تعیین شود، وجود ندارد. دستگاه حاکمیت مطلق با سلیقه خویش با مردم برخورد میکند. از قانون اساسی گرفته تا تمام قوانین عادی نافذه ملی افغانستان ملغا است و هیچگونه اصلی برای تنظیم حتا روابط فرد با فرد وجود ندارد. از این رو بر یوناما است که مطابق مسوولیت خویش، طالبان را وادار به پذیرش قانونمداری سازد. آنچه در این قسمت قابل توجه است، این است که یوناما در هیچیک از نشستهای خود با طالبان و نشستهای بینالمللی اصلاً از آن یاد نمیکند. در واقع، این رفتار یوناما، طالبان را جسورتر میسازد.
حمایت از حقوق بشر
طالبان گروهی است که به هیچ وجه پایبند حقوق اولیه انسانها نیست و مردم افغانستان در سیطره این گروه با نقض گسترده حقوق بشر و حقوق بشردوستانه مواجهاند. تلاش یوناما در افغانستان در این قسمت بسیار ناچیز و ناپسند است. دیدار رییس پیشین یوناما با سراجالدین حقانی که خود از دستههای بزرگ تروریستی به حساب میآید، وجه یوناما را بهشدت در نزد مردم افغانستان خدشهدار کرده و کارکرد منفی این نهاد را به نمایش گذاشته است. تهیه گزارشهای نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه یوناما در افغانستان نیز به کابل و عمدتاً شهرهای بزرگ افغانستان منحصر شده است، در حالی که ساحات جنگی و دهکدههای دورافتاده از مهمترین مکانهایی است که طالبان در آنجا بهشدت حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را نقض میکنند. زنان از اجتماع افغانستان حذف شدهاند و هیچگونه حق انسانی را طالبان برای آنان قایل نیستند. لذا از رییس جدید یوناما توقع میرود که این خلای بزرگ را دوباره پر کند.
هماهنگی در مسایل اساسی ملی و کمکهای بینالمللی
مسوولیت هماهنگی در مسایل اساسی ملی افغانستان که از ظایف مهم یوناما است، بهکلی نادیده گرفته شده است. این نهاد اندکترین هماهنگیای در راستای حاکمیت و مشارکت همهگانی در قدرت صورت نمیدهد. هرچند در شرایط کنونی این امر شاید غیرعملی باشد، اما یوناما نباید فراموش کند که طالبان کل مردم افغانستان نیستند.
یوناما در فراهمسازی کمکهای بینالمللی تا حدودی موفق بوده، اما گزارشهایی نیز وجود دارد که کمکها بهصورت عادلانه و مساوی بین مردم افغانستان توزیع نمیشود و طالبان بخشی از آن را به افراد مسلح خود توزیع میکنند. با این حساب، یوناما هیچگونه نظارتی بر توزیع کمکها ندارد. این نهاد تنها مسوول جذب کمکهای بینالمللی نیست، بلکه مسوول توزیع آن نیز است که باید به آن توجه جدی داشته باشد.