نمره شتابان به استبداد، پشیمانی شتابان در پی دارد!

در میان اقوام افغانستان چند چهره به اظهار نظرهای جنجال‌ساز شهرت دارند و آقای اسماعیل یون در صدر آن‌ها قرار می‌گیرد. یکی از آخرین اظهار نظرهای جنجالی‌اش از تلویزیون حکومتی به نشر رسید که به استبداد طالبانی ۹۵ نمره می‌داد! چنین اظهار نظری از سوی کسی که از چهره‌های متنفذ سیاسی دوران جمهوریت و علاوتا متعلق به حوزه اکادمیک کشور بوده است، برای بسیاری از شهروندان باسواد افغانستان شگفتی‌انگیز بود و تبصره‌های گوناگونی در پی داشت.

شگفتی مردم از این بابت بود که نمی‌دانستند این نمره بسیار بالا به نظامی سراپا استبدادی بر پایه چه معیارهایی داده شده است. بر‌اساس استندردهای پذیرفته‌شده جهانی، که از دهه ۸۰ قرن بیستم از سوی سازمان‌های بین‌المللی ارایه گردیده است، حکومت‌داری خوب چند معیار مشخص دارد: مشارکت مردم در روند حکومت‌داری که مهم‌ترین تجلی آن انتخابات و رأی مردم است، حاکمیت قانون به‌ویژه قانون اساسی، شفافیت به‌ویژه در امور مالی، پاسخگویی از طریق مجال دادن به احزاب و نهادهای مدنی، حقوق مساوی شهروندان، تامین اجماع عمومی، مسوولیت‌پذیری در قبال برنامه‌ها و موثریت آن‌ها. هر کس که سواد اکادمیک داشته باشد، ناگزیر خواهد بود که هنگام داوری درباره سلطه طالبان یا هر حاکمیت دیگری که در قدرت قرار بگیرد، به این معیارهای معتبر، ملموس و قابل اندازه‌گیری متوسل شود تا قضاوتش اعتبار پیدا کند.

گروه طالبان که از نظر آقای یون ۹۵ نمره گرفته‌ است، علاوه بر محرومیت دختران از تحصیل و محرومیت زنان از کار، به معایب بنیادی دیگری نیز گرفتار است که برای افغانستان کمرشکن است. سلطه این گروه به رأی مردم باور ندارد، چیزی به نام مشارکت را از پایه و بنیاد نمی‌شناسد، به حقوق و آزادی‌های شهروندان معتقد نیست، اجماع عمومی را به زباله‌دادن انداخته، احزاب و نهادهای پرسش‌گر که زمینه پاسخگویی حاکمان را فراهم آورند اجازه فعالیت ندارند، سرکوب رسانه‌ها و از میان رفتن آزادی بیان جایی به شفافیت نگذاشته است و در فضای عمومی اجازه بحث و گفت‌وگو در‌باره این گروه و برنامه‌هایش وجود ندارد. یعنی قضیه سرتاپا وارونه آن چیزی است که در دنیا به‌عنوان شاخص‌های حکومت‌داری خوب می‌شناسیم.

در افغانستان ناسنجیده سخن گفتن و غیر‌مسوولانه نظر دادن متاسفانه به پدیده‌ای تقریبا رایج مبدل شده است و از این رو حتا کسانی که گویا پیشینه اکادمیک دارند، هنگامی که پای‌شان به سیاست کشیده می‌شود، این توصیه جاودانی حافظ را از یاد می‌برند که: «یا سخن دانسته گوی ای مرد عاقل یا خموش!» اما درس اخلاقی‌ای که از این قضیه گرفته شد، این بود که داوری ناسنجیده و نمره دادن شتابان به آدرس دستگاهی استبدادی، دامن خود نمرده‌دهنده‌گان را هم می‌گیرد و به همان شتاب مایه پشیمانی‌شان می‌شود، چنان‌که هنوز جای پای آن مصاحبه خشک نشده بود که سر‌و‌صدای آقای یون به هوا شد و گفت که طالبان می‌خواهند ساختمان تلویزیون او را بگیرند و به مدرسه‌ دینی تبدیل کنند.

اگر چه دیده نشده است که سیاست‌مداران این کشور از خطاهای فاحش خود درس بگیرند، اما اگر از تجربه سلطه طالبان درس‌هایی گرفته شود، یکی این خواهد بود که استبداد را باید جدی گرفت و به هیچ انگیزه‌ای قباحت آن را از یاد نبرد و برای تطهیر آن تلاش به خرج نداد؛ زیرا علاوه بر بدنامی تاریخی که حتا از دامن نسل‌های بعدی نیز زدوده نخواهد شد، در کوتاه‌مدت نیز موجب پشیمانی، سرخورده‌گی و سرافکنده‌گی خواهد شد. دیگر به استبداد نمره ندهید، هیچ نمره‌ای، به هیچ انگیزه‌ای.

دکمه بازگشت به بالا