-
هشت صبح
ترجمه گزارش دیدار ملا هبتالله با رییسان منابع بشری وزارتها و ادارههای مستقل
ترجمه کامل گزارش ۱۲ صفحهای دیدار ملا هبتالله، رهبر طالبان با رییسان منابع بشری وزارتخانهها و ادارههای مستقل طالبان را از اینجا دریافت کنید.
-
زنگ اول
طوق دولت به گردن ملیشههای طالب
زمانی که در ۱۹۹۴ گروه ملیشهای طالب ظاهر شد، ادعای فتح افغانستان را داشت، اما هیچ سند مکتوبی بهشکل اعلامیه و بیانیه و یا اساسنامه و منشور صادر نکرد، بلکه با علم کردن شریعت و بیان اینکه در اسلام همه چیز روشن است، با فرمانهای شفاهی و نامههای قلمی که بیشتر مواقع مهر و امضا هم نداشتند (معروف به پرزه)، روابط درونی و تماسهای بیرونی خود را تنظیم میکرد. وقتی در سال ۱۹۹۶ کابل را گرفتند، حداقل شکلیات رسمی را پذیرفتند و در چوکیها و مناصب موجود نشسته امارتی را اعلام کردند که ستون فقرات اداری و حقوقیاش فرمان و دستورهای شفاهی بود، اما به مهر و امضا، سرنامه و چاپ هم روی آوردند. از آن سالها در حافظه وزارت عدلیه کشور تنها یک جریده رسمی شامل فرامین ملا عمر و چند سند مکتوب از مقامهای درجه دوم طالبان باقی…
-
گزارشها
تعهد هبتالله به جهاد جهانی؛ طالبان برای جنگ بیرونمرزی آماده میشوند
ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان، به اعضای این گروه دستور داده است که برای پیشبرد جنگ در خارج از کشور آمادهگی بگیرند. این موضوع در گزارش نشست هبتالله با رییسان منابع بشری نهادهای زیر کنترل طالبان تصریح یافته است. نسخهای از این گزارش که به روزنامه ۸صبح رسیده است، نشان میدهد که هبتالله زیر دستانش را برای گسترش جنگ فرامرزی تشویق میکند. به گفته او، جنگجویان طالبان باید زرههایشان را بر تن کنند و برای حاکم کردن شریعت در سراسر جهان آماده شوند. هبتالله تصریح کرده است که روزی اعضای طالبان را به دیگر نقاط جهان اعزام خواهد کرد. این سخنان در حالی مطرح میشود که براساس توافق طالبان با غرب، بهویژه امریکا، رژیم این گروه به هیچ گروهی اجازه نمیدهد که امنیت سایر کشورها را تهدید کند. هرچند آگاهان معتقدند که طالبان در حال حاضر توانایی لشکرکشی را ندارند،…
-
تحلیلها
استبداد نامنور
ملا هبتالله شباهتهایی به اشرف غنی دارد. آقای غنی آدمی درسخوانده و کتابی بود. او با فرمولهای ذهنی، تلاش داشت افغانستان را بهسرعت صاحب «نظام عادل» سازد، «دولت درماندهاش» را اصلاح کند و مشکلات فراوانش را در سه لایه داخلی، منطقهای و جهانی دستهبندی کرده حل سازد تا در عرض چند سال آب کشور به قیمت نفت به بازار عرضه گردد، برقش به هند و پاکستان صادر شود، شاهراه ترانزیتی داشته باشد و دهلیزهای هواییاش محدودیتهای ترانزیتی را رفع کند. ملا هبتالله نیز چون او صاحب فرمولهای ذهنی است و برای افغانستان در سه لایه داخلی، منطقهای و جهانی برنامههایی مطرح میکند. او نیز از نظام عادل سخن میگوید و در دیدارش با رییسان منابع بشری که گزارش و صورت جلسهاش در ۸صبح نشر شده، اشرف غنی را به خاطر سر دادن شعار «کاذب» عدالت عمری، شماتت کرده است. ملا…
-
تحلیلها
جهاد اداری ملا هبتالله علیه رقیبان امارتیاش
امارت طالبان دو پایتخت رهبری و اداری دارد. کابل به دلیل وجود نهادها، زیرساختهای اداری و سنت تاریخیاش، در نظام طالبان نیز پایتخت اداری باقی مانده است؛ اما ملا هبتالله به پیروی از ملا عمر، در قندهار پایتخت دیگری به وجود آورده که در آن نظام امارتی (خان، امیر یا شاه-رعیتی) حاکم است. سیستم و زیرساختهای موجود در کابل که صدها سال سابقه دارد و بهخصوص در یک سده اخیر توسعه یافته، برای دولتداری ساخته شده و هر نیرویی که آن را تصاحب کند، بخواهد یا نخواهد، در مسیری میافتد که شرایط دولتداری معاصر بر آن حاکم است. حتا اگر گروهی از افراد صحرانشین آن را تصاحب کنند که ترجیح دهند تسبیح یا تعویذ به گردن آویزند و تفدانی و قطی نسوار دمِ دست داشته باشند، بازهم دفاتری از پیشساخته، میزهای تعبیهشده، سیستم و بروکراسی موجود که تصاحبشان شرط تثبیت…
-
تحلیلها
طالبان از ملا عمر تا ملا هبتالله
در بحبوحه گفتوگوهای صلح میان افغانستان و گروه طالبان، تعداد زیادی از لابیگران داخلی و بینالمللی این گروه تلاش داشتند که این فرضیه را تقویت کنند که طالبان تغییر کردهاند و آنها دیگر آن گروه متحجر، عقبگرا، سنتی و ایدیولوژیک دهه ۹۰ نیستند. لابیگران طالبان با ارایه این استدلال که طالبان اینبار به هنجارهای بینالمللی پایبند میمانند، حقوق زنان و حقوق بشر را رعایت میکنند و با جهان رابطه حسنه خواهند داشت، سعی میکردند که چهره جدید از طالبان ارایه کنند و این گروه را سفیدسازی کنند. حالا که حدود یکونیم سال از تسلط طالبان بر افغانستان میگذرد، دیده میشود که در رفتار، گفتار و ایدیولوژی این گروه تغییری نیامده و حتا در بسی موارد این گروه تندروتر و افراطیتر از گذشته شده است. گفتمان طالبانیسم اگر قرار باشد که به گفتمان طالبان در دو دوره، یعنی دوره ملا محمدعمر…
-
تحلیلها
جامعه رویایی طالبان
جامعهای را که طالبان میخواهند، چیزی نیست که مردم افغانستان هم آن را بخواهند. به همین دلیل، ساختن چنین جامعهای، آسان نیست. طالبان همین اول راه مجبور شدهاند به چوب و چماق و حتا گلوله و زندان متوسل شوند تا گامهای نخستین را برای طالبانی ساختن جامعه بردارند. با این حال جامعه علیه این وضعیت مقاومت میکند. دختران و زنان بسیاری در صنوف آنلاین مکاتب و دانشگاهها مشغول تعلیم و تحصیلاند یا برای گرفتن بورسیههای تحصیلی در بیرون از کشور برنامه میریزند. زنان هنوز پس از یکونیم سال خفقان و سرکوب شدید، به جاده میآیند و اعتراض میکنند. مردم نه از کشور دست کشیدهاند و نه از حقوقشان. از جانبی، انتظار از طالب هم ندارند که تغییر کنند و به اصطلاح «طالبان خوب» شوند تا به حداقلهای حقوق اساسی انسانها احترام بگذارند و از جمله حق آموزش و کار زنان…
-
تحلیلها
پشتونها و نبرد رهبری؛ چگونه ملاها بر خانها پیروز شدند؟
تغییرات ساختاری در بستر جوامع انسانی همواره دلایل اجتماعی، انگیزههای سیاسی و از همه مهمتر علتهای اقتصادی دارند که آن را میشود در ابعاد داخلی و خارجی مطالعه کرد. اینکه چرا و چگونه ملاها توانستند در نبرد بیپایان بر سر قدرت سیاسی افغانستان، ساختارهای پیچیده قبیلههای پشتون را تغییر داده و خانها را شکست بدهند، خودش میتواند در فهم وضعیت اکنون کمک کند. این نوشته مدعی است که نبرد خانها و ملاها بر سر رهبری قبیلههای پشتون را تبیین کرده و دلایل پیروزی ملاها را در ابعاد داخلی و خارجی بررسی میکند. فرض نگارنده این است که اکنون ملاها به جای خانها نشستهاند و همان نقش را بازی میکنند که روزی خانها برعهده داشتند. آنها جنگجو دارند، از مردم ارتزاق میکنند و به شاه که اکنون در لباس «امیرالمومنین» درآمده، مشروعیت سیاسی میدهند. در واژهنامه قبیلهای پشتونها، خان بهعنوان یک…
-
تحلیلها
طالبان و جهادیسم بینالملل؛ آیا رهبر طالبان به رهبری جهانی میاندیشد؟
تمام دنیا میداند که مهمترین رهبران تروریسم بینالمللی، اسامه بن لادن، ایمن ظواهری و ابو مصعب زرقاوی، سالها در کنار طالبان قرار داشتند و گروههای مختلف تروریستی منطقه و جهان به نحوی با طالبان در پیوند بودهاند. اما پرسشی که در این زمینه بیپاسخ مانده و هنوز برای بسیاری روشن نشده، ماهیت این پیوند است که آیا طالبان یکی از شاخههای جریان جهادیسم بینالمللی است و به رغم اولویتهای محلیاش، در کلیت خود زیر رهبری آن جریان قرار دارد، یا قضیه برعکس است و جهادیسم بینالملل، بنا بر نداشتن سرزمین تحت حاکمیت، یکی از شاخههای طالبان است؟ یا اینکه اساساً این دو جریان در جدایی کامل و استقلال تام از یکدیگر قرار دارند و همکاریشان بنا بر ناگزیریهای مقطعی بوده که بهشکل تاکتیکی صورت پذیرفته، اما همپیمانی استراتژیک و پیوند ارگانیک میان آنها وجود ندارد؟ روشن شدن این موضوع میتواند…
-
تحلیلها
هبتالله آخوندزاده؛ از مفتی انتحارکنندهگان تا رهبر طالبان
ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، بهعنوان چهرهای مرموز در میان جامعه رسانهای و شهروندان شناخته میشود. مردم افغانستان در یکونیم سال گذشته نتوانستهاند قبول کنند که در پس فرمانهای زنستیزانه و سرکوبگرانه منتقدان، معترضان و دگراندیشان سیاسی و فرهنگی که همهروزه در معرض ستم قرار میگیرند، چه چهرهای نهفته است. در این مدت طالبان از رهبر غایبشان سند ارایه نکردهاند تا برای همه صنفهای مختلف اجتماعی و اکثریت شهروندان قابل پذیرش باشد. رهبر غایب طالبان پس از برگشت این گروه به قدرت، همواره با پشت خود با مردم سخن زده است. او حتا در شورای علمای این گروه که بزرگترین نشست طالبان در این مدت بود و به قول طالبان، علما از جایگاه ویژه هم برخوردارند، نیز چهره خویش را نمایان نساخت و تصویری هم که از جریان این نشست در رسانهها منتشر شد، نشان میدهد که پشت او به…