ساز هرات کوک نیست

محمدحسین نیک‌خواه

دستان هنرمندان هراتی چوب درخت‌ توت را به آلات موسیقی بدل می‌کند که نوای خوش آن گوش شنونده‌گان را نوازش می‌دهد. هرچند برخی نجاران حرفه‌ای آلات موسیقی را می‌سازند، اما کسانی‌ که شغل اصلی‌شان ساختن آلات موسیقی است، تعدادشان از انگشتان دست هم کم‌تر است.

«دوتار» و «رباب» دو آله‌ی موسیقی پر‌طرف‌دار است و دل‌باخته‌گان زیادی در کشور دارد. در هرات هم بیش‌تر نوازنده‌گان به همین دو آله‌ی موسیقی علاقه دارند و فن نواختن آن‌‌ها را نزد استادان کهنه‌کار آموخته‌اند.

رباب آله‌ی موسیقی ملی کشور است و توسط استاد محمد‌عمر، رباب‌نواز فقید کشور ملقب به «سلطان رباب افغانستان» تکامل یافت و جایگاه ویژه‌ای میان اهل هنر پیدا کرد.

یکی دیگر از آله‌های موسیقی پر‌طرف‌دار در هرات، دوتار است؛ آله‌ای که استاد کریم هروی با ایجاد اندکی تغییرات و اضافه کردن چند تار جدید، جان دوباره‌ای به نوای آن بخشید.

سازنده‌گان آلات موسیقی در هرات می‌گویند حرفه‌ی‌شان مانند گذشته رونق ندارد و به دلیل درآمد اندک و زحمت زیاد، کسی مایل به یادگیری آن نیست.

 استاد گدا‌محمد عطایی، نوازنده‌ی کهن‌سال هراتی، نگران آینده‌ی سازهای محلی است و باور دارد که این روزها دیگر کسی به ‌فکر موسیقی محلی نیست.

 

نوای هرات در حال خاموشی

کارگاهی کوچک در طبقه‌ی زیرین یک مارکت قدیمی در خیابان شمالی مسجد جامع بزرگ هرات گوشه‌ی دنجی برای هنرمندان و دوست‌داران موسیقی است. صدای رباب، دوتار و طبله از چند‌متری کارگاه گوش هر شنونده‌ای را نوازش می‌دهد و مرا به سمت خود می‌کشاند.

 وارد آن‌که شدم، نقش و نگار روی آلات موسیقی که به ‌گونه‌ی بسیار هنرمندانه و با ظرافت خاصی پدید آمده بود، چشمم را به خود خیره کرد.

یکی از نوازنده‌گان با انگشتانی ترکیده‌ در حال نواختن رباب بود. سر صحبت را او باز کردم. محمد‌عثمان معطوف، در نزدیکی کارگاه ساخت آلات موسیقی دکان تابلو‌نویسی دارد و برای تمرین رباب به کارگاه می‌آید. از دید او بسیاری‌ها برای فرار از غم و درد روزگار، به دامن موسیقی پناه می‌برند و نواختن موسیقی آرامش خاصی برای نوازنده می‌دهد.

چند دقیقه‌ای که از صحبت من و آقای معطوف گذشت، داوود پاینده، مالک کارگاه که در آغاز حاضر نشد مصاحبه کند، سکوتش را شکست. او حرفه‌ی ساخت آلات موسیقی را از پدرکلان و پدرش آموخته و در کارگاهش انواع گوناگون آله‌های موسیقی را با ظرافت و زیبایی خاصی می‌سازد.

داوود پاینده، با دلی پر‌درد گفت که حرفه‌ی او در حال نابودی است و در هرات تنها چهار نفر به گونه‌ی حرفه‌ای آلات موسیقی را می‌سازند و پس از آن‌ها کسی نیست که این راه را ادامه دهد.

 

نوازنده‌ی فراموش شده

وقتی با آقای پاینده در حال صحبت بودم، از استاد گدامحمد برایم گفت. او یکی از نوازنده‌گان پیش‌کسوت هرات بود که خرد و کلان خانواده‌ی موسیقی هرات وی را می‌شناسند. از کارگاه داوود به خانه‌ی استاد گدا‌محمد رفتم.

گدا‌محمد عطایی، ۸۳ ساله است و در رکاب هنرمندان نام‌دار رباب و دوتار نواخته است. چهره‌ی او در برخی آهنگ‌های تصویری قدیمی دیده می‌شود. او چندبار طی سفر به کشورهای اروپایی در کنسرت‌های موسیقی هنرنمایی کرده است.

شاگردان زیادی نزد استاد نواختن رباب و دوتار را آموخته‌اند، اما از دید او وضعیت موسیقی محلی چنان خراب است که فرزندان خودش هم حاضر نشده‌اند حرفه‌ی پدر را ادامه دهند و اگر وضعیت به‌ همین گونه پیش‌ برود، موسیقی محلی در آینده از بین می‌رود.

سکته قلبی و کهولت سن هم سبب شده او کم‌کم فراموش شود و کسی سراغش را نگیرد. بعد مدت‌ها با دستان کم‌توانش دوتار قدیمی‌اش را کوک کرد و برایم دوتار نواخت و یاد گذشته را زنده کرد.

 

ساز ملی افغانستان

رباب و دوتار از چوب درخت توت ساخته می‌شود و در آن‌ها استخوان گاو هم به ‌کار می‌رود و با صدف دریایی تزیین می‌گردد. به گفته‌ی هنرمندان موسیقی، رباب هزاران سال سابقه دارد و حتا نمونه‌های قدیمی آن پیش از اسلام هم رایج بوده است.

استاد محمد‌عمر، سلطان رباب افغانستان، روی این آله‌ی موسیقی کار زیادی کرد و آن‌ را به اوج شکوهش رساند. استاد انواع گوناگون رباب‌ها را ابداع کرد و در سیم‌های رباب هم تغییراتی به ‌میان آورد.

استاد کریم هروی، هنرمندان هراتی هم روی دوتار کار کرد و سیم‌های این آله‌ی موسیقی را افزایش داد.

عبداللطیف امیری، مدرس و نوازنده‌ی موسیقی محلی در هرات، می‌گوید که رباب و دوتار سازهای ملی افغانستان است و هنرمندان افغانستانی این آلات موسیقی را به سایر کشورها معرفی کرده‌اند.

سلطان‌احمد، یکی دیگر از نوازنده‎گان هراتی باور دارد که مردم چند سال پیش به ‌گونه‌ی بسیار گسترده به سمت آلات موسیقی مدرن و الکترونیکی رفتند، اما حالا دوباره به ‌سوی موسیقی محلی بازگشت کرده‌اند و نشانه‌هایی از زنده شدن دوباره‌ی موسیقی سنتی میان مردم دیده می‌شود. با این وجود اما سازنده‌گان آلات موسیقی می‌گویند که کسب‌و‌کار‌شان مانند سابق رونق ندارد و بیم آن می‌رود که روزی این حرفه‌ی قدیمی به ‌کلی نابود شود.

دکمه بازگشت به بالا