اعتصاب غذایی زنان؛ صدایی که شنیده نشد

شجاع‌الدین امینی

فروپاشی جمهوریت و دو سال و چند ماه سلطه طالبان، همه اقشار جامعه را متضرر ساخته است، ولی زنان قربانیان اصلی بوده‌اند؛ چون محدودیت‌های دست‌وپاگیری علیه آنان وضع شده است، به‌گونه‌ای که بدون محرم نمی‌توانند روی کف خیابان راه بروند. با این حال، هر بار که فرمان محدودکننده‌ای از سوی طالبان وضع شده، با واکنش تند زنان مواجه شده است. از نیمه آگست ۲۰۲۱ بدین‌ سو، خیابان‌های برخی ولایت‌های افغانستان به‌ویژه کابل، بارها شاهد اعتراض زنان بوده است؛ اعتراضی که با سرکوب، بازداشت، زندان، شکنجه، تجاوز و حتا ناپدید شدن مواجه بوده است.

زنان افغانستان در دو سال گذشته به شیوه‌های گوناگون در برابر طالبان اعتراض کردند که مرسوم‌ترین آن، راه‌پیمایی خیابانی و حضور در رسانه‌ها و نشست‌های بین‌المللی در بیرون از افغانستان بوده است؛ ولی پناه‌ بردن به اعتصاب غذایی حداقل در دو سال اخیر تازه‌گی دارد. خانم تمنا زریاب پریانی و همراهانش روز جمعه، ۱ سپتامبر، در خیمه تحصن در شهر کلن آلمان گرد آمدند و دست به اعتصاب غذایی زدند که سه‌شنبه، ۱۲ سپتامبر، پایان یافت. البته این مرحله اول اعتصاب‌شان بود و مرحله دوم آن ممکن است به‌زودی آغاز شود. هدف اعتصاب‌کننده‌گان این است که نقض حقوق زنان از سوی طالبان در افغانستان به‌مثابه «آپارتاید جنسیتی» به رسمیت شناخته شود؛ خواستی که تا هنوز به آن توجه نشده است.

اعتصاب غذایی نوعی اعتراض متعارف، مشروع و مسالمت‌آمیز علیه دستگاه ستم برای احقاق حق است که در جای‌جای دنیا تجربه شده و نتیجه نیز داده است. اعتصاب غذایی از آن‌جایی که عمدتاً به‌ روش انفرادی انجام می‌شود، در ظاهر ممکن است ناموثر جلوه کند، ولی در عمل دستاورد خوبی داشته است. زندانی‌های سیاسی عمدتاً به اعتصاب غذا پناه می‌برند و زندان‌بان را به تسلیمی در برابر مطالبات مشروع‌شان وادار می‌کنند. در اعتصاب غذایی آن‌چه اهمیت دارد، متعالی بودن هدف و تحقق آن است. به همین دلیل است که اعتصاب‌کننده به بهای نیل به آن، از خوردن و آشامیدن پرهیز می‌کند. می‌توان گفت که اعتصاب غذا آخرین تیری است که از کمان به ‌سوی هدف رها می‌شود.

۱-‌ رسالتی که پریانی و همراهانش بر دوش می‌کشند

خانم پریانی در روزهای اول برگشت طالبان به قدرت پرچم اعتراض را با شعار «نان، کار، آزادی» در دست گرفت و در کنار سایر زنان راهی خیابان‌ها شد. او، یکی از کسانی است که طعم تلخ اسارت در زندان‌های طالبان را چشیده است. طالبان، پریانی و سه خواهرش به نام‌های زرمینه، کرشمه و شفیقه را در ۱۹ جنوری ۲۰۲۲ از منزل‌شان در کابل شب‌هنگام بازداشت کرده و به زندان انتقال دادند؛ عملی که تا هنوز از سوی هیچ حکومتی در هیچ دوره‌ای در افغانستان انجام نشده است. آنان، مدت ۲۶ روز در زندان طالبان تحت شکنجه قرار داشتند. پس از آزادی از زندان، می‌خواستند در ۱۹ می همان‌ سال از مرز تورخم وارد پاکستان شوند که شناسایی شدند و بار دیگر برای ده روز در زندان طالبان ماندند. بار دوم پس از رهایی با عالمی از دشواری از مرز اسپین‌بولدک ولایت قندهار وارد خاک پاکستان گردیدند و بعدتر به آلمان پناهنده شدند.

خانم پریانی و همراهانش سنگینی رسالت‌شان را درک کرده‌اند که در آلمان نیز پرچم اعتراض را برافراشتند، ورنه می‌توانستند چون دیگران، زنده‌گی آرام و فارغ از رنج اعتصاب را اختیار کنند‌. برخی‌ از وطن‌داران ما، اعتراض فعالان زن در برابر طالبان را جدی نمی‌گیرند؛ چون گمان می‌کنند که برای پناهنده‌ شدن به کشورهای غربی علیه طالبان صدا بلند می‌کنند، نه این‌که لزوماً به دنبال تامین حقوق و آزادی‌های اساسی زنان باشند. اعتصاب پریانی و همراهانش نشان داد که زنان معترض به دنبال پناهنده‌ شدن نه، که در پی تامین حقوق و آزادی‌‌های اساسی زنان در سایه نظام مردم‌سالار در افغانستان هستند. البته فرار از سایه سلطه طالبان و پناهنده ‌شدن در کشورهای امن و آزاد، اولویت هر شهروند افغانستان است و اشکالی هم ندارد.

زنان در دو سال گذشته از اعتراض علیه طالبان دست برنداشتند، ولی پریانی و همراهانش با انگشت‌ گذاشتن روی نقطه‌ای حساس، مساله‌ تازه‌ای را به میان کشیدند: به ‌رسمیت‌ شناسی آپارتاید جنیستی در افغانستان. با این حساب، وی و همراهانش را می‌توان حامل پیام متعالی خواند؛ پیامی که تازه‌گی دارد و تا هنوز به آن اندیشیده نشده و نیل به تحقق آن دشواری‌های ویژه خود را دارد که توسل به اعتصاب غذایی می‌تواند یک نمونه کوچک آن باشد. خانم پریانی نیز هنگام پایان ‌یافتن اعتصاب در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرد که به ‌رسمیت‌ شناختن آپارتاید جنسیتی در افغانستان برای وی و همراهانش خطر سرخ است و یک قدم از دست‌یافتن به هدف‌شان عقب نخواهند رفت. این حکایت از اهمیت هدف می‌کند که زنان اعتصاب‌کننده برای نیل به آن دشواری را به جان می‌خرند.

البته، شناسایی رفتار طالبان در برابر زنان به‌مثابه آپارتاید جنسیتی یک عمل حقوقی است و سازوکار حقوقی می‌طلبد که عملیاتی‌سازی آن ممکن است زمان‌بر باشد. در صورتی که چنین شود، طالبان به‌مثابه گروهی شناخته خواهند شد که مرتکب جنایت بین‌المللی شده‌ است و تحت پی‌گرد دادگاه بین‌المللی کیفری قرار می‌گیرد.

۲- مسوولیت دنیا، خاموشی نیست

موضع دنیا و حتا کشورهای لیبرال در دو سال گذشته در برابر نقض حقوق زنان از سوی طالبان، سکوت بوده و این پرسش‌برانگیز است. سکوت جهان برای تمنا پریانی و همراهانش نیز مایه پرسش شد و آن را شعار اصلی خیمه اعتصاب‌شان ساختند: «Why is the world silent?» آن‌چه از سوی دولت‌های لیبرال و برخی نهادهای بین‌المللی انجام شده، فقط صدور اعلامیه در حد تقبیح بوده است. همین دولت‌هایی که شعار دفاع از حقوق زن و حقوق بشر را سر می‌دهند، بیش‌ترین کمک مالی را به طالبانی می‌فرستند که زنان را از پهنه زنده‌گی حذف کرده‌اند.

اعتصاب ۱۲ روزه خانم پریانی و همراهانش چنانی که باید، با حمایت دولت‌های غربی مواجه نشد. دولت آلمان که میزبان این اعتصاب بود، آن‌گونه که انتظار می‌رفت، همدلی نشان نداد و به دیدار دو نماینده‌اش از خیمه اعتصاب اکتفا کرد: بریوان آیماز، معاون پارلمان ایالت دوسلدورف و گیورگ کلوسمان، رییس بخش افغانستان و پاکستان در وزارت خارجه آن کشور. این مقام‌ها گفته‌اند تنها کاری که می‌توانند انجام دهند، انتقال پیام آنان به دولت و پارلمان آلمان است.

همچنان رینا امیری، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در امور زنان و حقوق بشر برای افغانستان، در یازدهمین روز اعتصاب، با ارسال پیامی به پریانی و همراهانش، از آن‌ها ابراز حمایت کرده است. خانم امیری که قبلاً با نماینده‌گان طالبان در دوحه دیدار کرده بود، برای آن‌که سطح انتقادها علیه خود را کاهش داده باشد، با نشر توییتی مدعی شد که به درخواست زنان افغانستان با نماینده‌گان طالبان دیدار کرده است؛ ادعایی که واکنش گسترده را در پی داشت. طبق آن‌چه در رسانه‌ها نشر شده، خانم امیری با ارسال پیام به تمنا پریانی و همراهانش گفته است که زنان افغانستان برای رسیدن به خواست‌های‌شان، راه طولانی در پیش دارند و وی در این مسیر آنان را همراهی می‌کند. از محتوای پیام نماینده امریکا، بوی حمایت نه، که ناامیدی به مشام می‌رسد. انتظار این است که دولت جو بایدن، گام‌های جدی و عملی برای رسیده‌گی به مطالبات زنان اعتصاب‌کننده بردارد تا بقیه کشورها در این مسیر به تبعیت از آن راه بیفتند.

در ششمین روز اعتصاب، ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان، با تمنا پریانی و همراهانش تماس گرفته و وعده انتقال پیام آنان به مقام‌های بلندرتبه سازمان ملل متحد را داده است.

دولت‌های غربی ممکن است به مطالبه اعتصاب‌کننده‌گان رسیده‌گی نکنند، ولی خوب است که بفهمند زنان افغانستان از تلاش برای دست‌یافتن به حقوق‌شان باز نمی‌ایستند. انتظار از دولت‌های غربی بیش از اکتفا کردن به صدور اعلامیه است. در جهان غربی، حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان در قانون مسجل است و از سوی دولت‌ها حرمت می‌شود. شهروندان از حق اعتراض برخوردارند و غالباً به مطالبه‌شان رسیده‌گی می‌شود. در افغانستان تحت سلطه طالبان، وضعیتی حاکم است که اگر اعتراض نیز نباشد، دنیا بایستی برای پایان ‌دادن به این وضعیت اقدام کند. این‌که قطار اعتراض به حرکت می‌افتد و آن‌ هم به‌گونه اعتصاب غذایی در یک جامعه باز و آزاد چون آلمان، کار را برای دنیا به‌ویژه دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی که خود را مدافع حقوق بشر جا می‌زنند، آسان‌تر می‌کند.

۳- همراهی نشدن پریانی و همراهانش از سوی افغان‌ها

پریانی و همراهانش اولین قدم‌ها را در مسیر پرمخاطره و دشوارگذر گذاشتند و اکنون بر دیگران است که آنان را خوب همراهی کنند. انتظار این بود که با حمایت پرشور از اعتصاب‌کننده‌گان، کاروانی به‌راه‌‌افتاده منسجم‌تر و طولانی‌تر شود تا دنیا به خود آید، ولی این‌گونه نشد. البته برخی از فعالان حقوق زن، فرهنگیان، هنرمندان و نویسنده‌گان حمایت‌شان را اعلام کردند. برای نمونه، گروهی از فعالان زن که در پاکستان به سر می‌برند، با ایجاد خیمه تحصن از اعتصاب در شهر کلن آلمان حمایت کردند. البته آنان نتوانستند رضایت پولیس پاکستان را برای دوام اعتصاب به دست آورند. مینه رفیق، فعال حقوق زن، در ۴ سپتامبر در شهر اسلو، پایتخت ناروی، در برابر ساختمان پارلمان این کشور، خیمه اعتصاب برپا کرد و هم‌نوایی‌اش را با خانم پریانی و همراهانش نشان داد. همین‌طور، مهره فابی که خود را دگرباش جنسی می‌خواند، در یکی از شهرهای سویدن، اعتصاب غذایی نامحدود را اعلام کرد. همچنان، پروانه ابراهیم‌خیل با جمعی از زنان در سویس در برابر ساختمانی که در آن پنجاه‌و‌چهارمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برگزار شده بود، راه‌پیمایی اعتراضی کردند و خواستار به‌ رسمیت ‌شناسی آپارتاید جنسیتی در افغانستان شدند.

این حمایت‌ها حایز اهمیت است، ولی بسنده نیست. نکته مهم، غیبت کسانی است که از آدرس دفاع از حقوق زنان، صاحب نام و نان شدند و هنوز هم امرار معاش می‌کنند، ولی کار شایسته و درخور توجه نکردند. این جماعت موج‌سوار یا در لاک سکوت فرورفتند یا هم با نشر پیامی در فضای مجازی تلاش کردند به ظاهر خود را رفیق کاروان نشان دهند. در حالی که می‌توانستند چون والدین ملاله یوسفزی، شهروند پاکستان و برنده جایزه صلح نوبل، به آلمان سفر کنند و هم‌صدا با پریانی و همراهانش سکوت مرگ‌بار جهان را بشکنند.

همچنان، نیروهای سیاسی مخالف طالبان تا این‌دم به‌گونه روشن حمایت‌شان را از اعتصاب‌کننده‌گان ابراز نکرده‌اند؛ امری که می‌توانست کفه ترازو را به سود زنان سنگین کند. تنها جبهه آزادی افغانستان که علیه طالبان فعالیت مسلحانه دارد، با نشر بیانیه‌ای در ۹ سپتامبر حمایتش را از زنان اعتصاب‌کننده ابراز کرد و سر باز زدن از همراهی با آنان را همکاری با طالبان خواند. همین‌طور، مسوول روابط خارجی جبهه مقاومت ملی، با نشر تصویری از تمنا پریانی در صفحه ایکس، از او ابراز حمایت کرده است. روشن است عاملی که در کوتاه‌مدت یا درازمدت می‌تواند به خاموشی دنیا در قبال وضعیت جاری در افغانستان نقطه پایان بگذارد، حمایت جمعی، واقعی و پرشور افغان‌ها از حرکتی است که تمنا زریاب پریانی و همراهانش به راه انداخته‌اند.

دکمه بازگشت به بالا