وقتی اولین بار طالبان در سال 1995 قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، هند از جناح مخالف آنها یعنی جبهه شمال حمایت کرد و در بعد از 2001، دهلی جدید یکی از شرکای استراتژیک کابل بود. در 20 سال گذشته هند تلاش فراوانی در جهت تقویت دولت در افغانستان کرد؛ چون هندیها بهخوبی آگاه بودند که اگر نیروهای رقیب (طالبان) بر سر قدرت بیایند، با این کشور رابطه نیک و حسنه نخواهند داشت. نزدیکی روابط کابل و دهلی جدید سبب گشته بود تا این کشور در 20 سال گذشته تمامقد از نیروهای دموکراتیک درون و بیرون حکومت افغانستان حمایت کند و هیچ نوع تعاملی با نیروهای مسلح رقیب (طالبان) نداشته باشد. وقتی پروسه صلح افغانستان کلید خورد، هندیها بازهم از جریان بازی بیرون بودند. در اواخر این پروسه بود که هندیها با طالبان در قطر نشستند و گفتوگو کردند.
15 آگست و شکست نیروهای دموکراتیک و رویکارآمدن طالبان در افغانستان برای هند یک شکست استراتژیک بود. دولت طرفدار هند در کابل سرنگون شده و میدان بازی برای رقبای منطقه این کشور یعنی پاکستان و چین خالی مانده بود. حذف هند از بازی افغانستان، به معنای تغییر توازن قدرت در جنوب آسیا به نفع پاکستان است. حالا با گذشت یکونیم سال از سلطه طالبان بر افغانستان، دهلی جدید تلاش دارد دوباره وارد بازی افغانستان شود و روابط خود را با طالبان گسترش بدهد.
در جولای 2022، هیاتی متشکل از دیپلماتهای هندی وارد کابل شد و با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، در مورد روابط این کشور با طالبان گفتوگو کرد. براساس گزارشات، پس از این ملاقات سفارت هند بخشی از قنسولگریاش را در کابل فعال کرد. دولت هند هدف از بازگشایی این بخش قنسولی را نظارت بر کمکهای بشردوستانه عنوان کرده است. در این نوشته الزامات استراتژیک هند برای بازگشت به بازی افغانستان را به بررسی میگیریم.
1- باخت هند
هند در 20 سال گذشته تمام سرمایهگذاریاش را روی دولت افغانستان و چهره دموکراتیک کرده بود. با سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان و فرار کارگزاران اصلی آن حکومت، هند بازندهای اصلی میدان نبرد افغانستان بود. هند نهتنها دولت همسوی خودش را در افغانستان از دست داد، بلکه میدان را به دو رقیبش (چین و پاکستان) نیز واگذار کرد. تغییر دینامیکهای امنیتی در جنوب آسیا بهشدت منافع و امنیت ملی هند را تهدید میکند. هند در وهله اول متحد استراتژیک منطقهاش را از دست داد. دولت پیشین افغانستان از این منظر برای هند اهمیت داشت؛ چون دهلی برای رقابت با پاکستان و چین نیاز به یک دولت متحد در منطقه داشت و افغانستان تنها گزینه و بهترین گزینه برای این کار بود. وهله دوم، هندیها برای چندین سال روی پروژه اتصال منطقهای به آسیای مرکزی از مسیر افغانستان سرمایهگذاری کرده بودند. دهلی جدید تلاش داشت از مسیر بندر چابهار به آسیای مرکزی وصل شود و اقتصاد پویای خودش را توسعه بدهد. شکست در افغانستان، نقطه پایان به این پروژه بلندپروازانه هند گذاشت و سرمایهگذاری هند را به باد فنا داد.
2- ایجاد رابطه با طالبان (مخالف پاکستان)
در اینکه هند در افغانستان باخته است، شکی نیست، اما دهلی جدید نیاز دارد به بازی افغانستان برگردد، در غیر آن این غیبت میتواند تبعات سنگینی برایش به همراه داشته باشد. هند برای بازگشت به بازی افغانستان، نیاز دارد که در میان طالبان برای خود جای باز کند. هر چند این کشور چانس کمتری دارد تا بتواند میان طالبان جای خوش کند، اما تلاش میکند تا با چهرههایی که مخالف پاکستان یا حداقل کمتر به سمت متمایل پاکستاناند، تعامل کند. باورها به این است که شاخه طالبان قندهاری میانه خوبی با ارتش و حکومت پاکستان ندارد. زندانی بودن ملا برادر در پاکستان و موضعهای تند ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان علیه پاکستان، شاید تحرکاتی باشد که هندیها را مجاب کرده است تا روی این شاخه حساب باز کنند. ملا یعقوب در مصاحبه با کانال نیوز 18 هند گفته بود که اگر روابط دیپلماتیک با هند آغاز شود، آنها آمادهاند نیروهای نظامی خود را برای آموزش به هند بفرستند.
3- هراس از بنیادگرایی
بزرگترین نگرانی هند در حال حاضر از گسترش بنیادگرایی در منطقه است. حضور طالبان در افغانستان مبدل به الگویی برای سایر گروههای پیکارجو شده است. در دورانی که طالبان با حکومت افغانستان درگیر جنگ بودند، این گروههای پیکارجو نظیر القاعده، جیش المحمد، لشکر طیبه، لشکر جهنگوی و سپاه صحابه با طالبان ارتباط نزدیک داشتند. حالا با پیروزی طالبان در افغانستان، این گروهها صاحب یک بهشت امن برای خودشان هستند. رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، در مصاحبه با مجله دی هندو گفته است که طالبان برای لشکر طیبه و جیش المحمد بستر فراهم میکند تا این گروهها با خیال راحت اهداف خودشان را تعقیب کنند. لشکر طیبه و جیش المحمد هر دو یک هدف مشترک را دنبال میکنند و آن هم جدایی جامو و کشمیر از هند است. در کنار این دو گروه، شاخه القاعده برای شبهقاره هند نیز فعال شده است و یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی این کشور به حساب میآید.
4- حضور چین
در میان سیاستگذاران هندی این عبارت قبولشده و جاافتاده است که «اگر هند در منطقه حضور نداشته باشد، چین فضای خالی را پر میکند.» تجربه هند این مساله را بهخوبی نشان داده است و حالا دهلی جدید تمایل ندارد که برای چین فضای زیادی بدهد. به همین دلیل دهلی جدید تلاش میکند که حتا در مقیاس کم وارد معادله بازی در افغانستان شود و میدان بازی را بهصورت کامل به حریفان خالی نگذارد. در قضیه افغانستان نیز همین فرضیه صدق میکند. هند برای مدتی از بازی افغانستان دور ماند و چینیها جای خالی آن کشور را در افغانستان پر کردند.
نتیجهگیری
هندیها میدانند که نمیتوانند مثل گذشته با کابل رابطه برقرار کنند، پس تلاش دارند که حضور حداقلی در میدان افغانستان داشته باشند و بهصورت کامل از جریان بازی حذف نشوند. هند تلاش دارد که رابطه خود را با طالبان خوب کند تا از این طریق بتواند تهدید گروههای بنیادگرا را کاهش بدهد و در سوی دیگر، دادههای میدانی از تحولات افغانستان داشته باشد تا در خلای اطلاعاتی قرار نگیرد. در مقابل طالبان نیز از گسترش روابط با هند استقبال میکنند. طالبان به این امر آگاهاند که نزدیکی با هند به آنها کمک میکند تا در مقابل پاکستان موازنه برقرار کنند. قرار است طالبان عبدالقهار بلخی، سخنگوی وزارت خارجه خود را به هند بفرستند. براساس گزارشها، عبدالقهار بلخی شهروند زلاند جدید است و از سال 2010 با طالبان کار میکند. در حال حاضر بلخی با پاسپورت افغانستانی به اسم حسن باعث سفر میکند. لین او دانیل، روزنامهنگار استرالیایی – بریتانیایی فارن پالیسی که سال گذشته میلادی در افغانستان زندانی شده بود، بلخی را متهم کرد که او را مجبور کرده تا در توییتر از طالبان معذرت بخواهد.