جمهوری اسلامی ایران از بازیگران جدی منطقه است. درگیریهای چندجانبه و دشمنیهای دیرینه دارد. دولت جمهوری اسلامی ایران در کنار آنکه چند دوست و دشمن دایمی دارد، دوستان و دشمنان فصلی نیز دارد. گروههای مسلح فلسطینی، حزبالله لبنان و دولت اسد در سوریه، نمونههایی از دوستان دایمی این دولتاند. در سوی دیگر، کشورهای ایالات متحده امریکا، اسرائیل و عربستان سعودی را میتوان از دشمنان دایمی این دولت یاد کرد. برخی از دوستان چندفصله دولت ایران، گروههاییاند که عملا درگیریهای مسلحانه دارند، مانند حزبالله و گروههای فلسطینی. در این میان، دوستی جمهوری اسلامی ایران با برخی دیگر، فصلی است؛ زمانی دوستاند و گاهی دشمن. گروه طالبان در افغانستان، نمونه برجسته این دسته است.
زمانی که تحریک طالبان با حمایت پاکستان و پول عربستان سعودی ایجاد شد و از پاکستان وارد قندهار شد، جمهوری اسلامی ایران میانه خوبی با این گروه نداشت. یکی از دلایل آن سردی روابط، ایدیولوژی طالبان و اعتقادات مذهبی این گروه بود که با ایدیولوژی جمهوری اسلامی در ایران، تعارض داشت. دلیل دوم و جدیتر، پول عربستان بهعنوان رقیب دیرینه ایران، در پشت سر این گروه بود. وقتی در 17 اسد 1377 طالبان هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی را در کنسولگری این کشور در شهر مزارشریف کشتند، رابطه آنها به دشمنی آشکار مبدل شد. دولت ایران ارتش خود را به پشت مرز افغانستان فرستاد و سخن از احتمال حمله بر طالبان در میان بود. هر چند آن لشکرکشی فقط در پشت خط مرزی ماند و به یک مانور نظامی محدود شد، ولی دشمنی جمهوری اسلامی ایران با طالبان ادامه یافت.
پس از حادثه 11 سپتامبر که ائتلاف بینالمللی به رهبری امریکا به افغانستان زیر کنترل طالبان حمله کرد، ایران با این ائتلاف همنوایی و از اسقاط رژیم طالبان حمایت کرد. امریکا که به افغانستان آمد و ماندگار شد، چندی بعد در آن سوی ایران بر عراق هم حمله کرد و در آنجا هم پایگاه نظامی ساخت. ایران که در دو طرف مرزهایش حضور سنگین نظامیان امریکایی را دید، وارد بازیهای خونینی شد که پایان غمانگیزی برای همه رقم خواهد زد. جمهوری اسلامی ایران در عراق دست به ایجاد گروههای مسلح زد که برخی از آنها در سالهای گذشته مستقیما علیه نیروهای امریکایی عملیات انجام میدادند و بر پایگاههای آنها حمله میکردند. در افغانستان، آن زمان طالبان تازه کمکم فعالیتهای تروریستی خود را گسترش میدادند. ایران که در اواخر دهه 90 میلادی دشمن تمامعیار گروه طالبان بود و در پشت مرز مانور نظامی برگزار میکرد، طالبان را «دشمنِ دشمن» خود یعنی امریکا یافت و دست دوستی به سوی این گروه دراز کرد. از آن سال به بعد، سران گروه طالبان که به دنبال مخفیگاه، پول، اسلحه و اردوگاه آموزشی برای تربیت تروریست و انتحاری میگشتند، همه اینها را همانطوری که در پاکستان یافته بودند، دولت ایران نیز در اختیارشان گذاشت. دیگر فصل برگشته بود و پیمان دوستی میان این دو دشمن قدیمی بسته شد.
از سال 2014 به بعد، دشمن دیگری قد راست کرد: دولت اسلامی عراق و شام (داعش). این گروه به همان پیمانه که با سرعت بالا شهرها و مناطقی از سوریه و عراق را یکی پس از دیگری در کنترل خود درمیآورد، به همان سرعت کشورهای متحد و متخاصم را در یک صف در مقابل خود قرار داد. ایران که قبلا یک بار در هنگام حمله امریکا بر طالبان در افغانستان با ایالات متحده در یک صف قرار گرفته بود، این بار در صف دشمنان داعش نقش پررنگی را بازی کرد. این کشور که از اهداف اصلی داعش هم بود، با تشکیل گروههای مسلح در عراق و سوریه و حتا ایران و فرستادن آنها به جنگ زمینی در سوریه و عراق علیه داعش، به زمینگیر کردن دشمنش کمک کرد. در آن زمان، برخی از ایرانیها به دلیل مصرف مبالغ هنگفت پول و در خطر انداختن جان هزاران تن، از دولت ایران انتقاد میکردند. استدلال مقامهای دولتی ایران این بود که اگر اکنون در سوریه و عراق علیه داعش نجنگد، روزی مجبور میشود در خاک ایران علیه این گروه بجنگد.
ایران که در آن زمان در خاور میانه با امریکا و متحدان و رقیبانش در یک صف قرار گرفته بود، همزمان در افغانستان دشمن مردم افغانستان و البته دشمن آن زمان امریکا (طالبان) را نیز نوازش و حمایت میکرد. گفته میشود سالانه 100 میلیون دالر به این گروه پول میداد. علاوه بر آن، برخی از سران طالبان در ایران در خانههای مجللی که از طرف جمهوری اسلامی به آنها داده شده بود، زندهگی میکردند، اردوگاههای آموزشی داشتند و اسلحه و حتا لباس دریافت میکردند. اکنون هم جمهوری اسلامی ایران از سران شبکه القاعده میزبانی میکند و به آنها پناه داده است. دال مرکزی دوستی جمهوری اسلامی ایران با گروههای تروریستی القاعده و طالبان، دشمنی مشترک آنها با امریکاست؛ زیرا تا پیش از امضای معاهده دوحه، طالبان و امریکا دشمن همدیگر بودند. در مرحله بعد، دشمنی مشترک طالبان و جمهوری اسلامی ایران با داعش، این دوستی را محکمتر کرده است. در میان گروههای تروریستی فعال در منطقه، تنها گروهی که با طالبان دشمنی دارد و توان به چالش کشیدن این گروه را نیز پیدا کرده، داعش است. ایرانیها تصور میکردند که با حمایت از طالبان، ضمن آنکه میتوانند امریکاییها را از بیخ گوش خود دور کنند، از این گروه بهعنوان گوشت دم توپ در جنگ با داعش استفاده خواهند کرد.
به نظر میرسد محاسبه ایران در مورد داعش و طالبان، اشتباه بوده است. نه طالبان توان کنترل داعش را ندارند و نه داعش دست از سر تهران برمیدارد. اساسا نمیتوان تروریسم را با تروریسم از بین برد. نمیشود گروههای تروریستی را حمایت کرد، اما از شر و آسیب تروریسم در امان ماند. هیولای تروریسم امروزه کل منطقه را تهدید میکند و آن که خود را صاحب گروههای تروریستی میداند، تروریسم دامن او را نیز خواهد گرفت، همانگونه که امروز طالبان (تیتیپی) دامن پاکستان را گرفته است و داعش دامن ایران را. ایران و پاکستان هر دو از حامیان اصلی طالبان به شمار میروند و هر دو در محاسبات مشابه، از گروه طالبان حمایت میکنند؛ اما در دو سال گذشته که طالبان بر افغانستان حاکماند، پیوسته وضعیت امنیتی این دو کشور بد و بدتر شده است. پاکستان که بنیانگذار طالبان هم خوانده میشود، در یکونیم دهه اخیر درگیر گروههای مختلف مسلح از جمله تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) است. تصور اسلامآباد این بود که با حمایت از طالبان، وقتی این گروه بر سر اقتدار بیاید، پاکستان را در جنگ علیه تیتیپی یاری میرساند؛ اما برعکس تیتیپی که خود را شاخهای از طالبان افغانستان میداند، از پیروزی طالبانِ مادر الهام گرفته و جسارت بیشتری پیدا کرده است. اکنون در دو سال گذشته، پاکستان تحت شدیدترین حملات قرار دارد و طالبان نهتنها اسلامآباد را حمایت نمیکنند، بلکه به تیتیپی پناهگاه و اردوگاه میدهند. پاکستان نتوانست با تقسیم طالبان افغان و پاکستانی به دو گروه و خوب و بد کردن آنها، یکی را در برابر دیگری قرار دهد و تهدیدات امنیتی بر خاکش را بکاهد.
ایران که در سالهای اخیر در حمایت از طالبان دستکمی از پاکستان نداشت، شاید این بعد قضیه را محاسبه نکرده بود که حمایت از تروریسم طالبانی، تروریسم داعشی را نیز تقویت میکند. استیلای طالبان بر افغانستان، به همه گروههای تروریستی این انگیزه را داده است که آنها نیز میتوانند دولتها را شکست دهند و رژیمهای خود را براساس خوانش ویژه خود از دین و مذهب، برپا کنند. نگرانیهای اخیر وزیر خارجه ایران از گسترش تروریسم و نشر خبر بازداشت 28 داعشی از ایران و خنثاسازی طرح 30 حمله تروریستی بر شهرها و تجعات در این کشور، خود نشان میدهد که با حمایت تهران از طالبان، نهتنها داعش تضعیف نشده، بلکه جسورتر هم شده است. پیش از این چنین اقدامات گسترده ضدامنیتی از سوی گروه داعش در قلب ایران راهاندازی نشده بود. خنثا کردن طرح دهها حمله تروریستی از تهران و چند شهر دیگر، بیانگر این است که تهدید تروریسم از جمله داعش سایه خود را بر سر ایران نیز گسترده است. اگر داعش توانسته در پایتخت ایران اقدام به حمله تروریستی کند و طرح 30 حمله همزمان را در این کشور بریزد، به این معناست که تروریسم در خاک ایران عملا فعال است و پس از این نیز میتواند چنین طرحهایی را بریزد. با توجه به اینکه پیش از این هم تحرکاتی از داعش در خاک ایران دیده شده، به نظر میرسد که تهران در تیررس داعش قرار دارد.
حمایت دولت جمهوری اسلامی ایران و چند کشور دیگر از تروریسم طالبانی، به تروریسم داعشی جسارت بیشتر بخشیده و سایه تروریسم را بر سر مردم منطقه از جمله مردم ایران نیز گسترده است. گروههای تروریستی بدون حمایتهای مالی و تسلیحاتی و بدون داشتن پناهگاه و اردوگاه به این پیمانه قدرتمند نمیشوند که دولتی را در افغانستان ساقط کنند و منطقه را مورد تهدید قرار دهند و طرح 30 حمله همزمان را در ایران بریزند. هیولای تروریسم که دهان باز کند، دوست و دشمن را خواهد بلعید.