بعد از این که هیاشی یوشمسا، وزیر امور خارجه جاپان، در کنفرانس گروه 7 در 18 اپریل 2023 از تعامل با طالبان سخن گفت، این سوال مطرح شد که جاپان در قضیه افغانستان چه نوع رویکردی را دنبال میکند؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا رویکرد کلی سیاست خارجی جاپان را بعد از جنگ جهانی دوم بدانیم و متعاقب آن روابط دوکشور افغانستان و جاپان را بعد از سال 2001، و رویکرد فعلی سیاست جارجی جاپان در قبال افغانستان و پیامد آن را مرور کنیم.
سیاست خارجی جاپان بعد از جنگ جهانی دوم
بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی جاپان تحت تاثیر قانون اساسی پس از جنگ قرار گرفت و براساس ماده 9 قانون اساسی، جاپان نمیتواند در هیچ نوع فعالیت نظامی مشارکت داشته باشد که تا کنون برمبنای آن جاپان بهجز حق دفاع خودی اجازه فعالیت نظامی برونمرزی ندارد. اما جاپان از همان ابتدا، سیاست خارجیاش را روی اصل دیپلماسی بشردوستانه و همکاریهای توسعهای پایهریزی کرد و از همین منظر، جاپان به بزرگترین کمککننده به کشورهای در حال توسعه تبدیل شد. جاپان با این رویکرد سیاست خارجی هم توانست سطح مشارکتش در توسعه اقتصادی در منطقه آسیا و اقیانوس آرام را گسترش دهد و هم امنیت ملی جاپان را در منطقه ارتقا بخشد. قانون اساسی مهمترین منبع سیاست خارجی جاپان است که در بسا موارد برای جاپان محدودیت وضع کرده است و به همین دلیل، حزب لیبرال دموکرات جاپان در پی تعدیل ماده 9 قانون اساسی است و اساسگذار این تفکر شینزو آبه، نخستوزیر اسبق و فقید جاپان، میباشد. منابع بیرونی سیاست خارجی جاپان متکی بر پیمانها، تعهدات بینالمللی، ائتلاف با امریکا و کشورهای غربی و تحولات بینالمللی و منطقهای است. با توجه به تحولات بینالمللی و منطقهای، سیاست خارجی صلحمحور جاپان نیز اخیراً دچار تحول شده است و در پی نقش بیشتر و موثرتر در منطقه و جهان است. شکیدا، نخستوزیر فعلی جاپان، دنبالرو سیاستهای شنیزو آبه و خواهان نقش فعالتر در منطقه است. چنانچه او در پی حل اختلافات با کوریای جنوبی است تا یک محور مشترک را در منطقه جهت مقابله با سلطه چین و تهدیدهای کوریای شمالی بهوجود بیاورد و همچنان در مساله اکراین متحد و همسو با کشورهای غربی است. در مجموع سیاست خارجی جاپان با اصل ثابت دیپلماسی بشردوستانه، به تحولات بینالمللی نیز گره خورده است.
همکاری جاپان با دولت جمهوری اسلامی افغانستان بعد از سال 2001
هرچند پیشینه تاریخی روابط دو کشور به سال 1931 برمیگردد، اما این نوشته صرف روابط دو کشور بعد از کنفرانس بن سال 2001 را در بر میگیرد.
جاپان بعد از حادثه 11 ستپامبر از اولین کشورهایی بود که به ائتلاف بینالمللی مبارزه با تروریسم پیوست و در جنگ امریکا علیه تروریسم در افغانستان به نیروهای ائتلاف امکانات لوجستیکی فراهم میکرد و همزمان در دیگر عرصهها نیز نقش فعال و موثری را بر عهده گرفت. جاپان پس از سقوط طالبان در سال 2001، کنفرانس توکیو را بهمنظور جلب کمکهای بینالمللی به افغانستان در سال 2002 دایر کرد و طی آن، رهبری کمکهای بینالمللی به افغانستان را بر عهده گرفت. جاپان طی بیست سال اخیر روابط بسیار دوستانه با افغانستان برقرار کرد و دومین کمککننده بزرگ به افغانستان بهشمار میرفت. جاپان دومین کنفرانس جلب کمکهای بینالمللی به افغانستان را در سال 2012 میزبانی کرد. سفارتهای هر دو کشور نیز در سال 2002 در کابل و توکیو بازگشایی شد. حضور فعال جاپان در واقع با حضور نیروهای ائتلاف بینالمللی تحت رهبری امریکا در افغانستان همراه شد و ازاینرو، بسیاریها آن را پیروی از سیاستهای امریکا میدانستند. جاپان در طول بیست سال اخیر بیش از 9 میلیارد دالر به افغانستان تعهد کرد که از آن جمله بالغ بر 7 میلیارد دالر آن به مصرف رسید.
کمکهای جاپان به افغانستان از جمله موثرترین کمکهای جامعه بینالمللی بهشمار میرفت که در چارت ذیل خلاصه شده است.
کمکهای توسعهای جاپان به افغانستان بین سالهای 2002 تا 2021 |
||||
کمکهای بشری | کمک در امر باسازی | کمک در بهبود امنیت | کمک به روند سیاسی و حکومتداری | پروسه صلح |
کمکها به مهاجران، بیجاشدهگان و عودتکنندهگان و حوادث طبیعی | در زیرساختها، معارف، تحصیلات عالی، صحت،
مبارزه با مواد مخدر و انکشاف دهات و زراعت |
پروژه دیدیآر و دایاگ
ماینپاکی، اصلاحات پولیس و مبارزه با مواد مخدر
|
کمک به بودجه دولت، کمک به انتخاباتها، کمک به اداره احصاییه،
کمک به مطبوعات
|
کمک مالی به کمیسیون صلح
|
کمکهای جاپان بر اصل خودکفایی اقتصادی در افغانستان متمرکز بود و جاپان باور داشت که توانمند ساختن مردم افغانستان به خودکفایی میانجامد. ساداتا اوگاتا، رییس اسبق جایکا، همواره از این اصطلاح کار میگرفت: «بهجای دادن ماهی باید پرورش ماهی را به مردم آموزش داد». با به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک جاپان در 2009، این کشور کمکهای لوجستیکی به ائتلاف بینالمللی را مغایر با قانون اساسی جاپان دانست و آن را ملغا کرد. این کشور بهجای آن 5 میلیارد دالر کمک اقتصادی به افغانستان متعهد شد. همچنان تا زمان ورشکستهگی کابل بانک در سال 2010، جاپان با علاقهمندی فراوان به کمکهایش در بخشهای مختلف ادامه میداد و کارمندان و انجنیران جاپانی عملاً در افغانستان حضور داشتند. اما در پی سقوط کابل بانک و فساد گسترده دولت افغانستان، تمایل جاپان کمتر شد و چنانچه در نشستی در مزکر جایکا صریحاً از عدم تمایل حکومت افغانستان به مبارزه با فساد انتقاد کرد. با وجود آنهم، پروژههای جاپان در افغانستان ادامه داشت و خصوصاً در بخش زراعت، اخیراً مدل توسعهای داکتر تتسو ناکامورا مورد توجه دولت جاپان قرار گرفته بود.
از دید منافع سیاسی و اقتصادی، جاپان منافع قابل تعریفی در افغانستان نداشت/ندارد و کمکهای آن کشور نیز روی منابع خاصی صورت نگرفته که در آینده برای جاپان بازدهی داشته باشد. ازاینرو، میتوان گفت که رابطه افغانستان با جاپان را باید در چارچوب نقش و جایگاه بینالمللی این کشور بررسی کرد.
حضور جاپان در افغانستان تحت سلطه طالبان
در پی سقوط دولت افغانستان، جاپان از جمله کشورهایی بود که سفارتش را در کابل بست و جهت انتقال کارکنان سفارت و دفتر جایکا در کابل اقدام کرد. حتا یک فروند هواپیمای نظامی جاپان جهت انتقال کارمندان سفارت و دفتر جایکا و تعدادی از محصلان افغانستان به میدان هوایی کابل فرستاده شد؛ اما پس از انفجار در فرودگاه کابل بهتاریخ 26 آگست 2021، هواپیمای جاپان بدون سرنشین میدان هوایی کابل را ترک کرد. سفارت جاپان در کابل در قطر مستقر شد و با حمایت دولت این کشور مرحله انتقال را تکمیل کرد.
اولین گفتوگوی جاپان بعد از سقوط، با دفتر طالبان در قطر جهت تخلیه کارمندان سفارت صورت گرفت و از آن پس گفتوگوها در بخش ارسال کمکها و نحوه توزیع آن به مردم و همچنان رفع محدودیتهای وضع شده ادامه یافت، تا این که جاپان در اکتوبر 2022 بخش سیاسی سفارتش را در کابل بازگشایی کرد.
تا کنون جاپان در تمام دیدارهایش با مقامهای طالبان، از روابط متقابل جاپان و افغانستان صحبت به عمل نیاورده است و بیشتر این گفتوگوها بر محور تداوم کمک به مردم افغانستان و رسیدهگی به بحران بشری در این کشور میچرخیده است. اگر از این منظر به روابط جاپان با افغانستان تحت سلطه طالبان بنگریم، بیشترین دغدغه جاپان جلوگیری از بحران بشری در افغانستان است.
وزارت امور خارجه جاپان در اعلامیههای جداگانه از وضع موجود ابراز نگرانی کرده و دلیل حضورش در افغانستان را رسیدهگی به بحران بشری در این کشور خوانده است. همچنان جاپان در تهیه پیشنویس قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در زمینه حقوق زنان در افغانستان نقش داشت. در جلسه گروه 7 در جاپان، وزیر امور خارجه این کشور نگرانی جدی خود را نسبت به بدتر شدن وضعیت حقوق بشر در افغانستان بیان داشته و بهویژه تصمیمات اخیر طالبان از جمله افزایش محدودیتها بر زنان را بهشدت محکوم کرد. او همچنین دلیل حضور جاپان در کابل را ناشی از وضعیت نامطلوب مردم و بحران بشری خوانده و بر لزوم همکاری جامعه بینالمللی در افغانستان تاکید کرده است. وزیر امور خارجه جاپان حتا تعامل با طالبان را جهت تداوم کمکرسانی به مردم افغانستان ضروری تلقی کرده است.
نقش بینالمللی جاپان در همسویی با متحدان غربی
همانطور که در بالا اشاره شد، سیاست خارجی جاپان با سیاست کشورهای غربی همسویی دارد و بدون شک که حضور جاپان در افغانستان در هماهنگی با کشورهای غربی میباشد و رویکرد موجود را میتوان در نقش بینالمللی جاپان جستوجو کرد. چنانچه کشورهای غربی نیز راه ارتباطی با طالبان را باز گذاشتهاند و بارها با مقامهای طالبان گفتوگو کردهاند. دو دیدگاه میتواند این همسویی را تقویت کند. دیدگاه اول این است که غربیها معتقدند که طالبان دشمن داعش هستند و با تقویت طالبان جلو رشد داعش گرفته میشود. دیدگاه دیگر این است که گروه طالبان متشکل از دو جریان معتدل و تندرو است. کشورهای غربی به این باورند که باید با جریان معتدل تعامل صورت بگیرد تا موضع این گروه در قبال زنان افغان تغییر کند و همچنان افغانستان دوباره به لانه امن گروههای تروریستی مبدل نشود. رویهمرفته، جاپان با توجه به نقش و جایگاه بینالمللیاش در همسویی با کشورهای غربی در افغانستان حضور دارد.
پیامد حضور جاپان در افغانستان تحت سلطه طالبان
حضور فعلی جاپان در افغانستان رابطه کشور با کشور تلقی نمیشود و این حضور از دید جاپان خیرخواهانه و بشردوستانه است. چنانچه بعد از آن که احتمال مسدود شدن نهادهای بینالمللی در افغانستان مطرح شد، سفیر جاپان در کابل هشدار داد که عدم حضور نهادهای بینالمللی خصوصاً سازمان ملل، بحران بشری در افغانستان را عمیقتر میکند. اما از حضور جاپان در افغانستان طالبان سود میبرند. در شرایطی که طالبان به دلیل نقض گسترده حقوق بشر از مشروعیت داخلی برخوردار نیستند، حضور کشور مقتدری مثل جاپان در افغانستان توجیهپذیر نیست و چنین حضوری به تغییر وضعیت و دیدگاه طالبان نمیانجامد. تا کنون هیچ نوع تغییری در دیدگاه طالبان نسبت به حقوق بشر، تشکیل حکومت همهشمول، در نظر گرفتن حقوق اقلیتها و تنوع قومی و فرهنگی در افغانستان به میان نیامده است. جاپان میتواند در سطح پایین و یا از طریق کشور سوم و نهادهای بینالمللی به کمکهای بشردوستانهاش به مردم افغانستان ادامه دهد. اگر طالبان به خواستههای مردم افغانستان تن ندهند، ناخواسته چنین حضوری میتواند عدم تمکین طالبان را تقویت کند. جاپان و یا هر کشور دیگری باید درک کند که افغانستان خانه مشترک تمام افغانهاست و عملکرد این گروه در مغایرت با منافع مردم افغانستان قرار دارد.
منابع مورد استفاده:
- سایت وزارت امور خارجه جاپان: https://www.mofa.go.jp/index.html
- سایت روزنامه جاپانتایمز https://www.japantimes.co.jp/news/politics-diplomacy/
- مجله آنلاین The Diplomat
- شورای روابط خارجی: https://www.cfr.org/asia-and-pacific/japan
- مراجعه به اسناد در وزارت خارجه ج.ا.ا و سفارت افغانستان در جاپان
- مراجعه به بحثی که پیرامون موضوع با رادیوی افغانستانانترنشنل داشتیم.