از تاریخ درس بگیرید
نگرانی از خروج تدریجی نیروهای ناتو از کشور بالا گرفته است. این نگرانیها در تحولات دههی ۸۰ میلادی و سال ۲۰۱۴ ریشه دارد. در سال ۱۹۸۹ روسها نیروهایشان را بدون اینکه یک توافق سیاسی برای پایان جنگ به دست بیاید خارج کردند. در آن زمان خروج نیروهای شوروی بخشی از یک توافقنامهی حل سیاسی جنگ نبود. افغانستان و پاکستان در ژنیو مذاکره کردند و امریکا و شوروی در نقش ناظر حضور داشتند. در آن زمان در ژنیو چند توافقنامه امضا شد که یکی از آنها خروج نیروهای شوروی را از افغانستان، برای مسکو الزامی میساخت. پس از امضای این توافقات در همان ساعات اولیه روشن شد که جنگ ادامه مییابد. مذاکرات ژنیو صرف برای خروج نیروهای شوروی راهاندازی شده بود. روسها در آن زمان نیاز داشتند که نیروهایشان را از افغانستان به صورت عاجل خارج کنند. خروج غیرمسوولانهی آنان و بیپروایی قدرتهای دیگر، سبب دوام جنگ شد.
در سال ۲۰۱۴ هم نیروهای رزمی ناتو از افغانستان خارج شدند. خروج آنان بیشتر بر مبنای نیازهای سیاسی پایتختهای اروپایی و ادارهی وقت ایالات متحده بود تا واقعیتهای میدان جنگ. نیروهای امنیتی افغانستان در سال ۲۰۱۴ آمادهی گرفتن مسوولیتهای امنیتی نبودند. ارتش افغانستان در سال ۱۳۷۱ فروپاشیده بود. کشورهای ناتو در سال ۲۰۰۹ به سرمایهگذاری جدی روی ارتش افغانستان آغاز کردند. در سال ۲۰۱۴ این ارتش حتا ۱۰ ساله نبود. روشن است که نهادسازی دههها زمان میبرَد، ارتشهای مدرن بسیاری از کشورهای عضو ناتو سابقهی دو تا سه قرن دارند. ولی به دلیل نیازهای سیاسی سیاستمداران کشورهای غربی، نیروهای رزمی ناتو قبل از وقت، میدان نبرد افغانستان را ترک کردند. قبل از سال ۲۰۱۴ پایگاهها و قراردادیهای ناتو شمار زیادی از شهروندان افغانستان را استخدام کرده بودند. اقتصاد بسیاری از خانوادهها وابسته به همین قراردادیها و پایگاهها بود. خروج ناتو رونق اقتصادی نسبی آن زمان را از بین برد. از نگاه امنیتی هم خروج نیروهای ناتو اثرهای خودش را داشت.
نیروهای امنیتی افغانستان با آنکه آمادهگی لازم را نداشتند ولی با شجاعت تمام در میدان نبرد ایستادند. این نیروها از کیان دولت و وطن دفاع کردند و قربانی دادند. از سال ۲۰۱۵ تا حال بیشتر از ۴۵ هزار تن از نیروهای امنیتی افغانستان جانهایشان را فدای دفاع از کیان دولت و وطن کردند. روشن بود که با خروج نیروهای تا به دندان مسلح ناتو، نیروهای امنیتی ظرفیت لازم را برای حفاظت از کل قلمرو کشور ندارند. به همین دلیل بود که بخشهایی از کشور زیر سلطهی طالبان، داعش و دیگر گروههای تروریستی ضد دولت درآمد. اما از سال ۲۰۱۵ تا حال ماموریت مستشاری و حمایتی ناتو و ایالات متحده از نیروهای امنیتی افغانستان آغاز شد. این ماموریت را شمار محدودی از نیروهای ناتو اجرا میکنند.
ایالات متحده و کشورهای عضو ناتو تصمیم گرفتهاند که این نیروهای محدود را در بدل دریافت ضمانت مبارزه با القاعده از طالبان، به تدریج خارج کنند. طالبان ظاهراً به کشورهای عضو ناتو از جمله امریکا وعده کردهاند که در بدل خروج تدریجی نیروهای ناتو، با حکومت و نیروهای سیاسی افغانستان روی آیندهی سیاسی صلحآمیز مذاکره میکنند و با القاعده در مناطق زیر سلطهیشان مبارزه. اگر خروج نیروهای ناتو بخشی از یک توافق جامع حل سیاسی جنگ باشد، در آن صورت اشکالی ندارد. در صورتی که این خروج تدریجی ناتو و زمانبندی آن مشروط به تطبیق یک توافقنامهی مشروع، همهشمول و تضمینشدهی پایان جنگ باشد، کسی با آن مخالفتی نخواهد کرد. دیپلماتهای امریکایی گفتهاند که پس از صلح هم همکاری امنیتی امریکا و افغانستان ادامه خواهد یافت، اما اگر خروج نیروهای ناتو بر مبنای ضرورتهای سیاسی و انتخاباتی ادارهی ترمپ و پایتختهای اروپایی باشد و بخشی از یک توافقنامهی جامع حل سیاسی قرار نگیرد، هزینهی آن را مردم افغانستان و در آینده مردم کشورهای عضو ناتو میدهند. کشورهای عضو ناتو باید از تاریخ درس بگیرند.