کافه‌های از یاد رفته‌ی هرات

محمدحسین نیک‌خواه

روزگاری که از رستورانت‌های مدرن امروزی خبری نبود، مسافرانی که گذرشان به هرات می‌افتاد، برای صرف غذا و استراحت به کافه‌‌ها و سماواری‌های نامدار این شهر سر می‌زدند.

قدیمی‌های هرات روایت می‌کنند که در هر چهارراه تنها یک کافه وجود داشت، اما بعداً تعداد سماواری‌ها با افزایش جمعیت، بیش‌تر شد. در سماواری‌ها غذاهای محلی هرات طبخ می‌شد و از مشتریان در وعده‌های غذایی صبحانه و چاشت پذیرایی می‌گردید.

هنوزهم در گوشه و کنار شهر سماواری‌ها با شکل و شمایل قدیمی به ‌چشم می‌خورند، اما با  این تفاوت که مانند گذشته کسب‌و‌کارشان رونق ندارد؛ گویا در تقابل با رستورانت‌های مدرن، گوی رقابت را از دست داده‌اند.

مشهورترین کافه‌ی آن زمان کافه‌ی «بازک» بود که در مرکز شهر جا خوش کرده بود و حالا بنای قدیمی آن جایش را به ساختمانی جدید داده است که در آن رستورانتی بزرگ خودنمایی می‌کند.

هرچند کافه‌های شهر قدیم بیش‌تر محل رفت‌و‌آمد «کاکه‌ها» و افراد به اصطلاح «شوقی» بود، ولی یکی از کافه‌های مرکز شهر پاتوقی برای فرهنگیان و شاعران بود.

 

جدال دیروز و امروز

به کافه‌ای قدیمی در مرکز شهر هرات که روی تخت‌های خشتی آن چند فرش رنگ‌و‌رو رفته‌ی قدیمی پهن شده بود، وارد شدم. ظروفی که یادگار قدیم بود، روی طاقچه‌های چوبی آن به‌ چشم می‌خورد.

غلام‌محمد، همراه شریکش داوود، این کافه‌ی قدیمی را اداره می‌کنند. از کسب‌و‌کار سماواری‌های قدیم راضی نیست و می‌گوید با گذشت هر سال مشتریان کافه کم‌ و کم‌تر می‌شود.

او قوطی فلزی را نشان داد که مقدار کمی پول فلزی و کاغذی داخلش بود و گفت تمام درآمدش امروز همین بوده و وضعیت هر روز به همین ترتیب است.

کمی آن‌سو‌تر کافه‌ای دیگر بود که مالکش از کافه‌داران قدیمی شهر است. فضل‌احمد، می‌گوید مشتریان او ساکنان ولسوالی‌ها و افراد بی‌بضاعت هستند که برای خوردن غذا و صرف چای با هزینه‎ی کم به این‌جا می‌آیند.

از نظر او با روی‌کار‌‌آمدن رستورانت‌های مدرن، مردم دیگر کافه‌‌ها و سماواری‌های قدیمی را از یاد برده و تمایل به تناول «فست‌فود» دارند.

 

کافه‌ی مشهور شهر

هراتیان قدیم و ساکنان دیگر ولایت‌های کشور که گذرشان به هرات افتاده، با نام کافه‌ی «بازک» آشنا هستند؛ کافه‌ای مشهور در مرکز شهر هرات که زمانی برای خود برو و بیایی داشت و مردم برای صرف چای، غذا و دمی آسودن، به آن می‌رفتند.

حاجی بازمحمد، مالک کافه‌، ۲۰ سال پیش از دنیا رفت و کافه مشهورش را به شش پسرش به یادگار گذاشت. مدیریت کافه را یکی از فرزندانش برعهده دارد. ساختمان قدیمی کافه‌ چند سال پیش تخریب شد و جای خود را به ساختمانی نو‌ساخت داد. نام کافه هم تغییر کرده و طراحی داخلی آن به ‌سبک رستورانت‌های امروزی شده است.

حاجی فیروز، پسر بازمحمد، را ملاقات کردم و از او در مورد حال و هوای روزگار قدیم کافه پرسیدم. گفت که پدرش دوستان زیادی داشت که در کافه دورهم جمع می‌شدند.

با حاجی فیروز، سرگرم صحبت بودم که پیرمردی عصا به ‌دست وارد رستورانت شد. احمدجان، دوست بازمحمد و مشتری قدیمی کافه‌ است. خاطره‌های زیادی از کافه‌‌ و مالکش دارد و برای مرور خاطرات خوش قدیم به کافه سر می‌زند.

 

پاتوق اهل فرهنگ و ادب

کافه‌های قدیمی محل جمع شدن کاکه‌‌های شهر بود و افراد به اصطلاح شوقی به آن می‌آمدند. رییس اتحادیه‌ی رستورانت‌داران هرات می‌گوید که با وجود افزایش چشم‌گیر رستورانت‌های مدرن، بازهم کافه‌های قدیمی مشتریان خاص خود را دارند و درب‌شان به روی مشتریان اندک باز است.

گل‌احمد مشهور به «بچه‌ی ملنگ» آشپز نام‌آشنای هراتی اضافه می‌کند که بیش‌تر سماواری‌ها در منطقه‌ی درب قندهار هرات موقعیت داشت و غذاهای محلی در آن‌ها به مشتریان عرضه می‌شد.

در میان همه‌ی کافه‌ها تنها یک کافه پاتوق فرهنگیان و اهل ادب بود. غلام‌حیدر اسیر هروی، هرات‌شناس و نویسنده‌ی کتاب «انبنچه‌ی گپ هرات» می‌گوید که طبقه‌ی دوم ساختمانی در نبش چوک شهرنو، پذیرای افرادی مثل حاجی اسماعیل سیاه، ابراهیم رجایی و دیگر فرهنگیان هراتی بود.

طراحی داخلی این کافه با دیگر کافه‌ها تفاوت داشت و در آن به جای تخت‌های چوبی و خشتی، میز و چوکی‌های چوبی وجود داشت.

هرچند هنوزهم در نقاط مختلف شهر به ‌ویژه بخش‌هایی از شهر قدیم هرات کافه‌های قدیمی دیده می‌شود، اما با همه‌ی سابقه و تاریخ‌شان در برابر رشد چشم‌گر رستورانت‌های مدرن توان مقابله ندارند و میدان رقابت و بازی را باخته‌اند.

دکمه بازگشت به بالا