مهاجرت‌ و پیامدهای آن؛ فرار مغزها جامعه را بیشتر آسیب‌پذیر کرده است

مهاجرت پدیده همیشه‌گی تاریخ و تمدن بشری است که از سپیده‌دم تاریخ تا امروز به اشکال گوناگون ادامه داشته است. این پدیده در خلق تمدن، ایجاد فرهنگ‌های جدید و توسعه اقتصادی جوامع بشری نقش برازنده و گاهی مخرب داشته است. در این میان افغانستان در مقطع‌های مختلف تاریخی، شاهد مهاجرت‌های گروهی و روند رو به افزایش این پدیده بوده است. این امر در کنار پیامدهای مثبت، تبعات منفی و ویرانگر نیز در پی داشته و باعث تخلیه نخبه‌گان عرصه‌های مختلف و فرار مغزها از افغانستان شده است. پس از فروپاشی نظام جمهوریت، کشور بار دیگر فاجعه‌بارترین تخلیه تاریخ را در کارنامه خود ثبت کرد و اکنون نیز همه‌روزه شهروندان در حال ترک کشور هستند. در حالی که افغانستان با این پدیده دست‌وپنجه نرم می‌کند و بساط ماندن در حال برچیدن و کاروان کوچیدن‌ها تندتر می‌شود، پیوندهای فرهنگی و اقتصادی میان داخل و خارج نیز افزایش یافته است. آگاهان امور به این باورند که ترک گروهی نخبه‌گان به روند عقلانیت در کشور آسیب می‌رساند.

پس از سقوط افغانستان به ‌دست طالبان، روند مهاجرت و ترک گروهی شهروندان از کشور به‌شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. فرصت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری که در طول بیست سال گذشته با کمک‌ کشورهای خارجی به میان آمده بود، با خروج آن‌ها با شکست و فروپاشی مواجه شده و زمینه‌های کاری و شغلی از اکثریت شهروندان گرفته شده است. در کنار این، وضع محدودیت‌های دست‌وپاگیر طالبان، محرومیت کامل زنان از حق آموزش، تحصیل و کار و بازداشت‌ها و ترس از کشتن، از عوامل دیگر مهاجرت گروهی در کشور شمرده می‌شود که همه‌‌روزه بر این کاروان افزوده می‌گردد.

در حال حاضر میلیون‌ها شهروند افغانستان در کشورهای جهان پراکنده‌اند. به گفته برخی از کارشناسان اجتماعی، پراکنده‌گی و گسترده‌گی سیطره مهاجرت شهروندان کشور باعث ایجاد یک ‌نوع رابطه فرهنگی – اقتصادی میان داخل و خارج از کشور شده است. به‌ باور آنان، این امر علاوه بر تامین ارتباط‌، یک نوع گسست عاطفی در روند زنده‌گی فرد مهاجر نیز ایجاد می‌کند، اما فرصت‌های زیادی هم برای او میسر می‌شود. پدیده مهاجرت، امروزه یکی از مباحث مهم و بحث‌برانگیز در روابط بین‌الملل شمرده می‌شود و از موضوعات مهم و محوری کانون‌های تصمیم‌گیری جهان است.

مهاجرت در افغانستان از سال‌های زیادی به‌ این‌سو ادامه داشته، اما پس از فروپاشی نظام جمهوریت در ۲۴ اسد ۱۴۰۰، روند خروج کتله‌ای نگرانی‌ها را بر‌انگیخته است.

مهاجرت و خروج افراد متخصص

در یک ‌سال ‌و هفت ماه گذشته به دلیل فشارهای گسترده‌ای که بر مردم به‌ویژه زنان از طرف طالبان وارد شده، میزان مهاجرت افراد ماهر و متخصص به‌شدت افزایش یافته است. نخبه‌گان عرصه‌های مختلف، به‌شکل گروهی کشور را ترک کرده‌‌اند. به باور آگاهان، این امر باعث شده تا سرمایه انسانی که در کشور توان تولید فکر، ایجاد شغل و سرمایه‌گذاری را داشت، تخلیه و جای آنان به افراد غیرمتخصص واگذار شود و نهادها تهی از افراد کاردان گردند که با هزینه‌های ملی به قابلیت‌های بلند فنی رسیده بوده‌اند.

شکرالله عینی، کارآفرین، پس از بازگشت طالبان به قدرت، کشور را ترک کرده است و اکنون در یکی از کشورهای همسایه به‌ سر می‌برد. آقای عینی در صحبت با روزنامه ۸صبح می‌گوید: «هر قدری که نیروهای متخصص در بین مهاجران خارج‌شده از افغانستان بیشتر می‌شود، به همان اندازه تبعات منفی آن در توسعه سرمایه‌های انسانی و اقتصادی بیشتر می‌گردد و ۲۴ اسد [۱۴۰۰] برای کشور فاجعه‌ بود و در حال حاضر آنانی که باقی مانده‌اند،‌ در تلاش بیرون شدن هستند و امید به آینده افغانستان را از دست داده‌اند.» امری که از دید این کارآفرین کشنده است.

مهاجرت و نگرانی‌هایی در مورد فرهنگ

پدیده مهاجرت در کنار پیامدهای مثبت، شماری را نسبت به مسایل و داشته‌های فرهنگی نگران کرده است. برخی از مهاجران نگران از بین رفتن هویت فرهنگی‌ و بومی خویش‌اند. عزیزالله فرهمند، یکی از دانش‌آموخته‌گان دانشگاه کابل که در اروپا زنده‌گی می‌کند، در صحبت با روزنامه ۸صبح می‌گوید: «مهاجران که با کوله‌باری از رفتارهای سنتی خویش بار سفر می‌بندند و به اجتماعی وارد می‌شوند که مکلف‌اند همه چیز را از نو آغاز کنند، برای‌شان سخت است. سخت به‌ خاطر این است که تمام چیزها متفاوت است. رسم، رواج، آداب، خو و خصلت‌هایی که بریدن از آن‌ها برای کسی که بیشتر از سه دهه عمر خویش را با آن زیسته باشد، مشکل است. وقتی فرد مهاجر، جامعه جدید و آزادی‌های غربی را می‌بیند، یک نوع هراس و از‌خود‌بیگانه‌گی برایش دست می‌دهد و تا زمانی که در جامعه مدغم می‌شود، دچار انواع مشکلات روحی و روانی می‌گردد.»

با این حال شماری از فرهنگیان که پس از ۲۴ اسد سال گذشته کشور را ترک کرده‌اند، می‌گویند که تفاوت‌های فرهنگی باعث ایجاد مشکلات زیادی برای مهاجران می‌شود. به گفته آنان، میزان ناهنجاری‌های اجتماعی، افت تحصیلی و حاشیه‌‌نشینی فرد مهاجر که همه چیز خویش را از دست رفته می‌پندارد، باعث هراس از دست دادن فرهنگ مبدا می‌گردد و این برای مهاجران تازه‌وارد، همیشه به‌عنوان یک نگرانی مطرح است.

در همین حال دکتر لطیف پدرام، شاعر، نویسنده، سیاست‌مدار و رهبر حزب کنگره ملی افغانستان، در گفت‌وگو با روزنامه ۸صبح در مورد مهاجرت و تاثیر آن بر پیوندها میان داخل و خارج کشور می‌گوید که ترک گروهی نخبه‌گان روند عقلانیت در کشور را آسیب می‌رساند. به گفته او، پدیده مهاجرت تاریخ کهن دارد و از گذشته‌های دور به‌ این‌سو در جهان به شکل‌های مختلف ادامه داشته است. آقای پدرام می‌افزاید: «زمانی که دولت‌ – ملت‌ها شکل نگرفته بودند، مهاجرت وجود داشت، منتها غرب وجود نداشت، امریکا وجود نداشت. وجود نداشت، به این معنا است که مردم امریکا را نمی‌شناختند، ولی به کشورهای آسیایی و خاور میانه مهاجرت می‌کردند، به مصر می‌رفتند، به شام می‌رفتند، در حوزه تمدن خود رفت‌وآمد داشتند. البته مرزها تایید نشده بود. مهاجرت بود، به درس دادن و کارهای متعددی می‌رفتند. بعد از [ایجاد] دولت‌ – ملت‌ها این پدیده ادامه داشت. مهاجرت‌های اقتصادی، سیاسی، عقیدتی و انواع گوناگون از مهاجرت‌ها را داریم، کماکان هست. البته در هیچ فرمان شرعی یا غیرشرعی وجود ندارد که مهاجرت خوب است یا بد است. یک چیز رایج است و وجود دارد.»

رهبر حزب کنگره ملی تصریح می‌کند که مهاجرت نخبه‌گان «آسیب زدن به عقلانیت است در کشورهایی که نخبه‌گان‌شان مهاجر می‌شوند. اگر جامعه را تقسیمات کنیم بین طبقه متوسط اقتصادی و طبقه متوسط فرهنگی، خروج یا مهاجرت طبقه متوسط فرهنگی چه اجباری باشد، چه به ‌خاطر مسایل اقتصادی باشد، یا چه این‌ها توسط حکومت‌های‌شان اخراج بشوند، در واقع به جریان عقلانیت در کشور آسیب می‌رساند؛ یعنی این عقل‌ها، کشورشان را رها می‌کنند و از این بابت یک آسیب جدی می‌شود و می‌گویند باعث استهلاک تمدنی می‌شود.»

این سیاست‌مدار اضافه می‌کند: «باید دید که مهاجرت‌ها تحت چه شرایطی شکل می‌گیرد. اگر اجبار وجود دارد، شما نمی‌توانید در سرزمین خودتان به‌حیث یک انسان حرمت داشته باشید، حقوق اساسی شما رعایت شود، حقوق انسانی‌تان رعایت نمی‌شود، مجبور هستید که کشورتان را ترک کنید و در جای دیگری سکنا بگزیند [تا] بتوانید عقیده‌تان را بیان کنید، به وظایف اخلاقی‌تان عمل کنید، آزادی‌های خودتان را داشته باشید و این در ۴۰ سال پسین در کشور ما هم تشدید شده است. به سخن سعدی: سعدیا حب وطن گرچه حدیث است درست/نتوان مرد به این سختی که این‌جا زاده‌ام. اما در خیلی از کشورها وقتی مهاجرین می‌روند، به لحاظ عقیدتی زیر فشار نیستند، به لحاظ فردی زیر فشار نیستند، وظایف‌شان را انجام می‌دهند. اگر مسلمان، یهودی، مسیحی، چپ، راست، مارکسیست یا سوسالیست هستند، هر‌چه هستند، به انسانیت‌شان احترام گذاشته می‌شود.»

این نویسنده معتقد است که در جهان امروزی مفهوم وطن تغییر کرده است. او توضیح می‌دهد: «مفهوم وطن در قرن بیست همان مفهوم نیست که در زمان مولانا جلال‌الدین بلخی داشتیم؛ این مفهوم بیشتر مبتنی و استوار بر عقلانیت است. تنها یک حس نسبت به خاک و سنگ که در یک‌جا وجود دارد، نیست.»

آقای پدرام تاکید می‌کند: «وقتی نخبه‌گان کشور را ترک می‌کنند، اولین چیزی که در آن آسیب می‌بیند، عقلانیت در آن کشور است. طبقه متوسط فرهنگی آسیب می‌بیند و راه برای جاهلان، قاتلان و آدم‌کشان بیشتر باز می‌شود. این نخبه‌گا‌ن وقتی مهاجر نشوند،‌ در جامعه خودشان باقی بمانند، می‌توانند خشونت‌ها را تعدیل کنند، درس بدهند، مانع بشوند، آگاهی بدهند. این‌ها هم مهم است که سرمایه‌های بشری ترک نکنند. ولی حالا ترک می‌کنند، به دلایل اقتصادی و اجبار. به جاهایی می‌روند که به انسانیت‌شان احترام گذاشته شود.»

رهبر حزب کنگره ملی افغانستان در مورد روند تخلیه ۲۴ اسد ۱۴۰۰ می‌گوید: «آن‌چه در ۲۴ اسد اتفاق افتاد، فراتر از نیازهای اقتصادی به مهاجرت است و به‌طور بی‌سابقه تشدید شد. این مهاجرت بیشتر ناشی از ترس طالبان بود. حلقات و نیروهایی که به لحاظ قومی متعلق بودند به غیر از قوم حاکم، یا متعلق به ‌نهادهای روشن‌فکری یا حتا مردم عادی که ترسیده بودند که واقعاً با یک جنایت و وضعیت استبدادی روبه‌رو هستند. این خاص بود، یک مساله عجیب بود. آن مولفه اساسی مهاجرت ۲۴ اسد، با آمدن طالبان ترس و وحشت بود و این خطرناک بود و به ‌لحاظ انسانی فاجعه‌بار و دیدید که مردم خود را از هواپیما به‌ زیر انداختند.»

برگشت از مهاجرت در طول چهار دهه گذشته، تاثیرات مثبت و منفی زیادی در کشور برجا گذاشته است. نخبه‌گانی که در برهه‌های مختلف زمانی، افغانستان را به دلایل گوناگون ترک کرده بودند، در جریان بیست سال گذشته با برگشت به کشور، زعامت و رهبری کشور را به ‌دست داشته‌اند. در کنار سیاست‌مداران، برگشت نخبه‌گان باعث توسعه کشور می‌گردد. بازگشت‌کننده‌گان از دانش انتقال سرمایه و ایجاد شغل و تخصص بهتر و بالاتر برخوردارند و این برای رشد اقتصادی و فرهنگی کشور بسیار مهم و ارزش‌مند است. اما حالا کسی حاضر نیست در کشوری که زیر حاکمیت طالبان قرار دارد، کار کند.

دکمه بازگشت به بالا