نوروز افغان‌ها بر ذهنیت بیگانه طالبانی پیروز می‌شود

سپین‌گل

امسال نیز مسوولان رژیم طالبان مثل گذشته با برگزاری جشن مردمی و فرهنگی نوروز مخالفت کرده و از مردم خواسته‌اند که نوروز را تجلیل نکنند. طالبان ظاهراً مخالفت با نوروز را جامه مذهبی می‌پوشانند، اما در حقیقت این مخالفت عوامل دیگری نیز دارد. طالبان برای جلوگیری از جشن باستانی و مردمی نوروز، تاکید دارند که گویا این کار ناروا است و مسلمانان نباید تجلیلش کنند، در حالی که مثل فتواها و ادعاهای بسیار دیگر طالبان، کدام توجیه دینی پذیرفتنی ارایه نکرده‌اند.

دوست‌داران نوروز به‌درستی استدلال می‌کنند که این جشن هزاران سال سابقه دارد و مردم افغانستان که از میراث‌داران گذشته مشترک منطقه‌اند، حق دارند این نماد و میراث فرهنگی و تاریخی خود را زنده نگه دارند. طالبان در ارتباط به این‌که آیا نوروز جشن باستانی – فرهنگی است یا خیر، حاضر به گفت‌وگو نیستند؛ چرا که آنان به شنیدن دیدگاه دیگران و گفت‌وگو بر سر مسایل مورد منازعه باور ندارند. این گروه برای هر چیزی که خوشش نیاید، به‌طور کلیشه‌ای می‌گوید آن کار یا آن چیز با «ارزش‌های اسلامی، ملی و فرهنگی» ما در تضاد است. آنان هنوز در مورد برداشت‌شان از ارزش‌های ملی و فرهنگی شرحی عرضه نکرده‌اند، اما تفسیرهای‌شان از ارزش‌های دینی تا حدودی روشن است و تمام مراجع معتبر اسلامی در کشورهای دیگر آن‌ها را «افراطی و تروریستی» خوانده و رد کرده‌اند.

در تاریخ پر از فرازونشیب افغانستان، طالبان اولین گروهی است که از مسند حکومت، نوروز را حرام اعلام نموده و حتا در مواردی، وطن‌داران ما را به دلیل تجلیل از نوروز لت‌وکوب کرده‌اند. آنانی که در پاکستان طالبان را در مدارس افراطی‌پرور خود تربیه کرده‌اند، در کنار استفاده‌های ابزاری دیگر، می‌کوشند از طریق این گروه ارزش‌های تاریخی و فرهنگی افغانستان را تخریب کنند. استادان طالبان که به تاجران افراطیت در منطقه شهرت یافته‌اند، در چند دهه گذشته از تمام ابزارهای دست‌داشته و حمایت‌های جهانی برای پروردن گروهی از جنگ‌جویان اجیر مسلح با افکار تکفیری و تروریستی به منظور تخریب افغانستان استفاده کردند. اختلافات مرزی و تنش‌هایی که در آغاز شکل‌گیری پاکستان بین دو کشور رخ داد، بهانه‌ای برای توجیه این سیاست‌ها در داخل پاکستان شده بود، اما اکنون آن اقلیت حاکم و تاجران ترور و افراطیت چنان به این صنعت خون‌بار آغشته شده‌اند که آتش افراطیت و ترور در آن سوی خط دیورند نیز سال‌ها است شعله می‌کشد و تفاسیر افراطی از دین و فرهنگ، زنده‌گی را برای میلیون‌ها باشنده آن مناطق نیز جهنم ساخته است.

طالبان، مجریان خصومت حاکمان پاکستان با کشور ما، با حرام خواندن نوروز، سوال‌های بسیاری را در ذهن هم‌وطنان ما خلق می‌کنند. آنان باید توضیح دهند که آیا افغانستان را با فرهنگ غنی و باستانی‌اش می‌پذیرند یا خیر؟ اگر پاسخ بلی است، در آن صورت چرا جشن باستانی و مردمی نوروز را منع کرده‌اند؟ اگر افغانستان را با فرهنگ غنی‌اش نمی‌پذیرند، آنگاه باید پرسید که شما کیستید و کی‌ها شما را بر ملت ما مسلط کرده‌اند؟ هنگامی که طالبان از «ارزش‌های اسلامی، ملی و فرهنگی» سخن می‌گویند، آن فرهنگ‌ها آیا وجود فزیکی دارند و یا مثل تصورات دیگر طالبان خیالات غیرواقعی‌اند؟

طالبان باید توضیح دهند که آیا قبل از خلق گروه طالب و حاکم‌ شدنش بر افغانستان، افغان‌ها طی قرن‌های گذشته مسلمان بودند یا کافر؟ آیا آنان تازه افغان‌ها را مسلمان ساخته‌اند که بخش بزرگی از ارزش‌های‌شان را غیراسلامی خوانده، و منع قرار می‌دهند؟

موضع طالبان در برابر نوروز، مثل مواضع دیگر آن گروه بر هیچ بنیاد منطقی استوار نیست و حکایت از جهالت و وابسته‌گی آن گروه دارد. گروه طالبان نماد زشتی‌های بسیار و مجری باورهای کهنه و ذهنیت‌های آفت‌زده است. طالبان برای دشمنی با زنده‌گی و انسانیت خلق شده‌اند. آنان مامور نشر و پخش وحشت و هراس‌اند. آرمان‌شان دشمنی با پیش‌رفت و مدنیت است و برای رسیدن به این آرمان خود را مجاز به استفاده از هر ابزار ناانسانی می‌دانند. این گروه هرچند در کوتاه‌مدت با توسل به زور و وحشت مردم را به سکوت وا می‌دارد، اما برای مدت طولانی موفق به ادامه این کار نخواهد شد. ناکامی طالبان را چون ناکامی ایستاده‌گی فرد جاهل در برابر حرکت زمان و تلاش برای توقف گردش خورشید، با اطمینان می‌توان پیش‌بینی کرد. دشمنی طالب با نوروز نیز بدون شک دوام نخواهد یافت و پیروزی آن گروه در نابودی جشن مردمی ممکن نیست. طالبان، با وجود تبلیغات بسیار در مورد تغییرش، دوباره در آزمون سیاسی، فرهنگی و ملی ناکام شده و مثل دور قبلی به‌زودی سایه سیاهش از جامعه ما برچیده خواهد شد.

اگر طالبان دست از مخاصمت‌های جاهلانه با مردم برندارند، مثل هر پدیده ضد مردمی و ویرانگر، با واکنش عمومی و فراگیر مردم روبه‌رو خواهند شد و پاییده نخواهند توانست. ملت نمی‌تواند گروه بی‌هویت قمچین‌به‌دستی را که ارزش‌های فرهنگی و تاریخی ساکنان این سرزمین را تکفیر می‌کند، برای مدت طولانی تحمل نماید.

دکمه بازگشت به بالا