پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، همانگونه که تمام نهادها و دستاوردهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مردم و جوانان یکشبه دفن شد، ورزش نیز آسیبهای جبرانناپذیری را متحمل شد. طالبان شبیه دوره اول حاکمیتشان که مانع فعالیتهای ورزشی دختران شده بودند، این بار نیز جلو فعالیت و حضور دختران ورزشکار را در باشگاهها و رقابتها گرفتند. دخترانی که سالها ورزش را بهعنوان اهدافشان برای کسب افتخار برگزیده بودند، یکشبه در چهاردیواری خانه محصور ماندند و شماری نیز توسط برخی نهادهای خارجی از کشور خارج شدند.
در نخستین روز آمدن رییس طالبان به اداره ورزش، برکنار کردن کادرها و متخصصان از مرکز و ولایات آغاز شد. این افراد که از طریق یک روند قانونی در بستهای کلیدی تعیین شده بودند، طی فرمانی برکنار و بهجای آنان ملاها و طالبان بیسواد مقرر شدند. حتا از کارمندان برکنارشده حق انتظار با معاش نیز گرفته شد. جالبتر اینکه افراد مقررشده در اداره ورزش همه از یک تبار و زبان هستند. در این میان حتا یک نفر هم از سایر اقوام منصوب نشده است.
در یک سال حاکمیت طالبان در افغانستان، بیشتر ورزشکاران تیمهای ملی مربیان و مسوولان فدراسیونها کشور را ترک کردند. فعالیت قشر اناث نیز متوقف شد. کارمندان اناث ادارههای ورزشی خانهنشین یا مجبور به ترک وطن شدند. باشگاههای ورزشی به دلیل اینکه دیگر انگیزهای برای ورزشکاران باقی نمانده بود، بسته شد. مشکلات اقتصادی و تعیین مالیه بر باشگاههای ورزشی منجر به آن شد که بیشتر این کلپهای بسته شوند. در کنار این، در برخی از این باشگاههای ورزشی از کمیت ورزشکاران کاسته شد.
مداخله افراد طالبان در تعیین و انتخاب رییسان فدراسیونها که در مغایرت با منشور کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون های بینالمللی قرار داشت، ضربه دیگری را بر پیکر ورزش وارد کرد. دور کردن کارمندان باتجربه و فنی از بستهای کلیدی اداره و منصوب کردن ملاها و افراد بیسواد و کمسواد و غیرمسلکی ورزش را از مسیر اصلی آن منحرف ساخت. با توجه به این وضعیت، طالبان نمیتوانند ادعا کنند که ورزش را به سوی معیاری شدن سوق میدهند. حالا از ورزش بهعنوان یک وسیله تبلیغاتی استفاده می شود و آن را کاملاً سیاسی ساختهاند.
تعیین حجاب برای ورزشکاران
طالبان با گرفتن کنترل اداره ورزش، از طریق وزارت امر به معروف و نهی از منکرشان به همه باشگاههای ورزشی دستور دادند که هنگام تمرین، موسیقی نشوند. همچنان گفته شد که تصاویر برهنه در باشگاههای ورزشی نصب نشود و کودکان خردسال را به باشگاههای ورزشی راه ندهند. در کنار این موارد، تذکر داده شد که بالاتنه و زیر زانوس ورزشکار نیز پوشیده باشد. حتا در مسابقات پرورشاندام، ورزشکاران ملزم به رعایت چنین حجابی هستند. این اقدام طالبان کار داوران در امر قضاوت رقابتها را با چالشهای جدی روبهرو کرده است؛ زیرا آنان به دلیل تثبیت نتوانستن ورزشکاران برتر، نمیتوانند عادلانه تصمیم بگیرند.
افزون بر این، مکانهای ورزشی دیگر آن سرسبزی و خرمیشان را از دست داده است. روی میدانهای سرباز، سبزهها و گیاهان هرزه روییده است. سالنها مملو از زباله و تعفن است. همچنان ترمیمات و رنگمالی مکانهای ورزشی و نصب تصاویر قهرمانان که برای ورزشکاران تازهوارد انگیزه بدهد، وجود ندارد. در مکانهای ورزشی از نشر موسیقی که در هر ورزشی به فرد احساس تلاش و مبارزه میدهد، جلوگیری شده است.
دخترانی که در افغانستان باقی ماندهاند نیز در چهاردیواری خانه محصور شدهاند. آنان از ترس اینکه در نظام قبلی به رقابتهای خارجی رفته و مدال گرفتهاند، در حالت بد روحی قرار دارند. این ورزشکاران هراس دارند که مبادا تحت تعقیب قرار بگیرند یا به خود و خانوادهشان آسیب برسد.
براساس تصمیم طالبان، کامندان ادارههای ورزشی باید ریش و کلاه داشته باشند. به عوض برگزاری برنامههای آموزشی فنی و تخنیکی، برنامههای امر به معروف و نهی از منکر برای ورزشکارانی که در افغانستان باقی ماندهاند برگزار میشود. از سفر ورزشکاران به رقابتهای خارجی که گویا در سطح المپیک نباشد، جلوگیری میشود. تعصب نسبت به رییسان فدراسیونها به حدی است که برخی از آنان به دلیل فشارها یا کنار رفته و یا کشور را ترک کردهاند.
در یکی از مهمترین موارد، رسانههای ورزشی که در افغانستان فعالیت داشتند، بسته شدند. اکنون ورزشکاران نمیتوانند که از حقوقشان دفاع یا صدایشان را بلند کنند. از نشر و پخش تصاویر قهرمانان ورزش و برنامههای ورزشی که مطابق خواست طالبان نباشد، جلوگیری میشود. فعالیتهای ورزشی بانوان در پایتخت به کلی متوقف است. رییس المپیک طالبان خود به رقابتهای بازیهای اسلامی میرود و خبر آن در رسانههای زیر کنترل طالبان پوشش مییابد. با این حال، ورزشکاران دختر که در خارج از کشور حضور دارند و به رقابتهای کشورهای اسلامی رفتهاند، از نشر خبر و تصویر آن توسط رسانههای داخلی جلوگیری میشود.
اینها همه تغییراتی است که پس از سقوط جمهوریت و تسلط دوباره طالبان، در ورزش اتفاق افتاده است. در شرایط کنونی هر ورزشکاری روایتها و شکایتهای مختص به خودش را دارد. هیچ فردی نیز در میان طالبان پاسخگو نیست و منتقد نیز آرامش نخواهد داشت. باید دید که روزهای سیاه ورزش افغانستان تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و طالبان چقدر میتوانند در ادارههای ورزش و در قدرت دوام بیاورند.