جدال پاکستان با سرمایه استراتژیکش

فصل سرما رو به پایان است و بهزودی تحرکات نظامی در دو سوی خط دیورند، مناطقی که اکنون به جولانگاه طالبان پاکستانی و متحدانشان بدل شده است، افزایش خواهد یافت. سال گذشته نیز پاکستانیها در آغاز کوشیدند از طریق تماس و مذاکره مانع حملات طالبان شوند و هیاتهای سیاسی، قومی و مذهبی را چندین بار به کابل و قندهار فرستادند تا در گفتوگوی رویاروی با رهبران تیتیپی یا از طریق میانجیگری همتایان افغانشان، به توافقاتی برسند که آتش جنگ در خیبرپختونخوا و بلوچستان شعلهورتر نشود. آن مذاکرات برای مدتی به آتشبس شکننده منجر شد، ولی به دلیل تفاوت شدید خواستههای دو جانب، دوام نیاورد. پاکستانیها به تهدید، ترور رهبران تیتیپی در خاک افغانستان و فشار بالای طالبان افغان نیز متوسل شدند، اما نه تیتیپی از خواستههای اصلی خود پای پس کشید و نه طالبان افغان خواستههای جنرالان پاکستانی را برآورده توانستند. اکنون، در آستانه فصل بهار، پاکستان بازهم با ارسال هیات بلندپایه به کابل تلاشهای ناموفق پارسال را از سر گرفته است؛ اما این گفتوگوها نیز تاثیر جدی بر تغییر مسیر اتفاقات حاصل از برگشت طالبان به قدرت، نخواهد گذاشت. اکنون برای همه از جمله سیاستمداران پاکستان باید ثابت شده باشد که حاکمیت طالبان، بیش از آنکه پیروزی استراتژیک پاکستان باشد، سقوط منطقه به یک دور تازه آشوب و جهادگرایی است که به یقین نمیتواند در افغانستان محدود ماند.
پاکستان در جال سیاستهای تروریستپرور خود گرفتار شده و حاکمان قندهار و کابل حتا اگر خواسته هم باشند، قادر به کنترل تیتیپی نخواهند بود؛ چرا که تیتیپی در آغوش طالبان افغان تولد یافته و تنیده و در بدنه و رهبری آن گروه رشد کرده است. آنان رهبران، جنگجویان و استادان مشترک دارند. حذف طالبان پاکستانی از بازی، مثل بریدن بازو یا کندن پوست بدن خود گروه طالبان افغان، سخت است. در واقع داشتن تیتیپی و دیگر گروههای همسوی جهادی، کمتر از رضایت استخبارات و اردوی پاکستان برای تداوم حاکمیت طالبان حیاتی نیست. این واقعیت را رهبران اردو و استخبارات پاکستان هم درک میکنند. از همین رو، خود را با چالش بزرگی مواجه میبینند. مدیریت سرمایه استراتژیک تروریستی، کمخطرتر از مدیریت دیپوهای باروت و بم نیست.
در چهره جنرال ندیماحمد انجم، رییس استخبارات پاکستان و عضو هیات اخیر، هیچ نشانی از شادی و احساس پیروزی سلفش جنرال فیض حمید دیده نمیشد. او در تصاویر نشرشده از این سفر، ناراضی و غمگین ظاهر شد و خلاف اعلام رسمی که گویا برای گفتوگو بر سر ارتقای روابط تجاری و رفع اختلافات مرزی سفر کردهاند، آشکار بود که پاکستانیها در این سفر نگرانیهای بسیار مهمتر از تنظیم امور نقلوانتقال کالاها و عبور مسافران از مرز تورخم و چگونهگی افزایش دادوستدهای تجاری داشتند. آنان به احتمال زیاد گفتوگوهای سخت و بینتیجه با «سرمایههای استراتژیک» خود داشتند.
تیتیپی در یکونیم سال اخیر گروههای کوچک تروریستی و تندروان متفرق جهادی را برای جنگ مشترکی که آنسویش احتمالات وسوسهبرانگیزی را تصور میکنند، متحد ساخته است. آن گروه تروریستی، هنگام ضرورت جنگجویان افغان و خارجی بسیاری را میتواند همراه سازد. گفته میشود که در این مدت هستههای عملیاتیاش را از بلوچستان تا چترال و سوات بازسازی کرده است. حملات خونبار پیشاور و کراچی، گواه روزهای سخت پیشروی مردم پاکستان است. به نظر میرسد که تجارب سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵، متاسفانه با ابعاد پیچیدهتر تکرار خواهد شد.
تروریسم با مذاکره و تعاملات سودجویانهای که تاکنون رهبران پاکستان پیشه کردهاند، کنترل نمیشود، بلکه تقویت مییابد و خطرناکتر میشود. دولت پاکستان زمانی از شر انفجار و انتحار رهایی خواهد یافت که دست از پروردن و نازدادن انتحاریها و تروریستان، زیر هر نامی، بردارد و با جریانهای دموکراتیک در منطقه دشمنی نکند و در داخل آن کشور نیز به حرکتهای مدنی و دموکراتیک احترام بگذارد.