شورای علمای پنجشیر؛ خاین یا احمق مفید؟

یوسفی

روز دوشنبه، ۲۸ حمل ۱۴۰۲، گردهمایی‌ای در ولایت پنجشیر به ابتکار شورای علمای طالبان در این ولایت برگزار شد که در آن ده‌ها تن از ملاها از سراسر پنجشیر و همچنین صدها تن از سایر اقشار جامعه شرکت ورزیده بودند. در پایان این همایش، شورای علمای پنجشیر فتوایی صادر و قاطعانه حمایتش را از رژیم طالبان اعلام کرد.

نویسنده‌گان این فتوا که به امضای ملاهای شرکت‌کننده در این نشست رسیده، حاکمیت طالبان را «حکومت ناب اسلامی» خوانده و هر گونه شورش علیه آن را بغاوت شمرده‌اند. بر‌اساس این فتوا، از آن‌جایی که طالبان در حال حاضر اداره کشور را در دست دارند و با استفاده از شیوه «تغلب» قدرت را تصاحب کرده‌اند، حکومت‌شان مشروعیت دارد. از نظر شورای علمای پنجشیر، یکی از راه‌های کسب مشروعیت، استفاده از زور برای گرفتن قدرت است و در چنین حالتی، نیاز به «بیعت و رضایت مردم» نیست. از نظر این شورا، فعالیت‌های «جبهه مقاومت» مصداق بغاوت و شورش علیه نظام ناب اسلامی است و باید سرکوب شود.

گفته می‌شود که شورای علمای پنجشیر زیر نظر مستقیم ملا هبت‌الله آخوند‌زاده کار و فعالیت و بودجه و امکانات مالی را نیز از دفتر رهبر طالبان دریافت می‌کند. رهبر طالبان در دیدارهای متعدد با اعضای این شورا، ضمن اعلام حمایت بی‌دریغ از نقش و کارکرد شورای یاد‌شده در پنجشیر، از آن‌ها خواسته «مسوولیت شرعی و دینی» خود را به جا آورند و مردم را به اطاعت از رژیم طالبان وادار کنند. این شورا در عزل و نصب‌ها در حکومت محلی طالبان در پنجشیر دخالت دارد و به والی این گروه در زمینه‌های مختلف مشوره می‌دهد.

پس از آن‌که طالبان، پنجشیر را در اواسط سنبله ۱۴۰۰ تصرف کردند، برنامه‌های زیادی را در عرصه‌های مختلف روی دست گرفتند. آن‌ها یکی از اولین اقدام‌هایی که به آن دست زدند، تشکیل شورای علمای پنجشیر بود. طالبان به‌درستی درک کرده بودند که با ابزار قرار دادن ملاهای پنجشیر، به نیکویی می‌توانند به اهداف خود برسند و زودتر می‌توانند زمینه را برای حکمرانی بی‌درد‌سر خود فراهم آورند.

نقش تاثیرگذار ملاها در پنجشیر، همچون بسیاری از مناطق دیگر کشور که مردم دید سنتی نسبت به دین دارند، انکارناپذیر است. آنان می‌توانند با استفاده از آیت و حدیث، ‌به‌آسانی مردم را به سوی حمایت از طالبان سوق دهند. در کنار این‌که نفوذ ملاها در میان مردم ریشه‌دار است، این نکته را نیز نباید از یاد برد که مردم نیز در حالت بیچاره‌گی قرار دارند و ناچارند با وضعیت موجود کنار بیایند و برای بقای خود ناگزیرند با حاکمیت طالبان مماشات کنند. ملاهای پنجشیری هوادار طالبان به‌خوبی از ناگزیری و استیصال مردم آگاه‌اند و همین مساله سبب شده که با جرئت بی‌مانند در میان مردم برای طالبان کمپین کنند و افکار عمومی را نسبت به حاکمیت این گروه آماده بسازند.

ریاست شورای علمای پنجشیر به دست مولوی قیام، از دوستان نزدیک نورالدین عزیزی، وزیر تجارت و صنایع طالبان، است. مولوی قیام که از قریه دشت‌ریوت ولسوالی حصه اول پنجشیر است، در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی در مدرسه‌های پاکستان درس خوانده و از همان زمان با بعضی افراد شاخص طالبان در ارتباط بوده است. او در زمان ظهور طالبان در سال ۱۹۹۴ تلاش کرد مردم را به پیروی از این گروه قانع کند، اما تلاش‌هایش با ناکامی مواجه شد. این بار اما بخت با او یاری کرد و طالبان توانستند دره را تسخیر کنند و او از افراد مورد اعتماد رهبر طالبان در پنجشیر شود.

جالب‌ترین نکته این است که بسیاری از اعضای شورای علمای طالبان در پنجشیر همان افرادی‌اند که عضویت شورای علمای احمد مسعود را داشتند و برای او فتوای قیام و مقاومت می‌دادند، اما با سقوط پنجشیر به‌سرعت رنگ عوض کردند و هوادار دوآتشه امارت طالبانی شدند. آیا آن‌ها از اول با طالبان در ارتباط بودند و با نزدیک شدن به احمد مسعود می‌خواستند ذهن وی را نسبت به بعضی حقایق مشوب کنند، یا این‌که ممکن است یک‌شبه ۱۸۰ درجه تغییر جهت داده باشند؟

شورای علمای طالبان در پنجشیر از زمان تاسیس تا کنون، کوشش‌های زیادی به کار بسته تا حاکمیت طالبان را در این ولایت تحکیم ببخشد و در این راه از ابزارهای گوناگون استفاده کرده است. صدور فتوای دینی، آخرین کاری است که این شورا به آن دست زده تا پایه‌های حاکمیت طالبان را در این ولایت استوارتر از قبل کند و چالش‌های احتمالی را به صفر برساند.

برای رعایت انصاف این را هم باید گفت که در میان اعضای شورای علمای پنجشیر افرادی هم هستند که احتمالاً در باطن اعتقاد و ارادتی به امارت طالبانی ندارند، اما برای فعلاً همراهی با طالبان را برای کسب مصونیت و دفع آسیب‌های احتمالی به مصلحت خود و مردم می‌دانند. استدلال‌شان این است که ما ناگزیریم با نظامی که با قهر و غلبه زمام امور را در دست گرفته، وارد تعامل شویم تا شاید بتوانیم با جلب اعتماد آن‌ها برای دفاع از حقوق مردم گام‌هایی برداریم. این عده می‌گویند که در حال حاضر بدیلی برای طالبان وجود ندارد و جبهه مقاومت هم عملاً به بن‌بست رسیده و دست به هیچ ابتکاری نمی‌زند؛ بنابراین، معقول‌ترین شیوه این است که با طالبان وارد بده‌وبستان شویم و در مقابل حمایتی که از آن‌ها انجام می‌دهیم، خواست‌های مشروع و معقول مردم را با آن‌ها در میان بگذاریم. این اشخاص مدعی‌اند که این شیوه تعامل تا کنون جواب داده و آنان قادر شده‌اند در مواردی در رفتار طالبان با مردم اصلاح بیاورند.

در این شکی نیست که گردهمایی اخیر ملاهای طالبان در پنجشیر و صدور فتوای شرعی علیه مخالفان نظامی این گروه، به مشوره ملا هبت‌الله آخوند‌زاده برگزار و انجام شده است. بنا‌براین، برگزاری این گردهمایی کوششی است از سوی طالبان برای قلع‌و‌قمع کامل مخالفان طالبان در پنجشیر. از همان روزی که طالبان به پنجشیر پا گذاشته‌اند، هرگز یک لحظه بیکار ننشسته‌اند و پیوسته در تلاش بوده‌اند که استقرار حاکمیت خود را در این دره تقویت کنند. برگزاری این همایش را نیز می‌توان در این راستا ارزیابی کرد.

گروه‌هایی همچون طالبان برای تقویت جایگاه خود به مستندات دینی چنگ می‌زنند و از تبلیغات دینی بهره‌برداری می‌کنند، اما ناگفته معلوم است که طالبان اهداف استراتژیک و سیاسی دارند و از آموزه‌های دینی فقط به خاطر مشروع جلوه دادن اعمال خود استفاده ابزاری می‌کنند. در این میان، شماری از ملاها یا از روی غفلت و بی‌خبری از بازی‌های سیاسی و یا به خاطر تامین منافع مادی خود حاضرند برای هر کار این گروه توجیه دینی بتراشند.

اگر بخواهیم در مورد نقش ملاها در تاریخ معاصر کشور به‌صورت کل قضاوت کنیم، باید اذعان کنیم که روی‌هم‌رفته این قشر اجتماعی همواره از جریان‌های ارتجاعی حمایت کرده و در برابر حرکت‌های پیش‌روانه و روشن‌گرانه سد ایجاد کرده است. در جهت کوشش برای اصلاح مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی موجود، باید نقش مخرب اکثریت ملاها برجسته ساخته شود و باید نسل‌های آینده این را بدانند که قشر ملا و روحانی در غالب اوقات، در عقب نگه‌داشتن جامعه از هیچ تلاشی مضایقه نکرده است.

در هر حال، شورای علمای طالبان در پنجشیر یکی از نهادهای موثر محلی است و می‌تواند برای تامین منافع جامعه نقش ایفا کند. این‌که آیا این نهاد می‌تواند برای تامین منافع مردم کار کند یا آن‌که در نقش جاده‌صاف‌کن دشمن عمل خواهد کرد، گذشت زمان آن را به‌درستی آشکار خواهد کرد. تا کنون شواهد و قراین نشان می‌دهد که ملاهای عضو این شورا از دو حالت خارج نیستند: یا به آرمان‌های جامعه خود خاین‌اند و به‌عنوان ستون پنجم عمل می‌کنند و یا این‌که احمق مفید هستند و از روی بلاهت در راستای اهداف دیگران گام برمی‌دارند، اما خودشان فکر می‌کنند که کار درست و معقول انجام می‌دهند.

دکمه بازگشت به بالا