ترکیه در سال ۱۹۵۲ به عضویت ناتو در آمد و تا این دم عضو فعال این سازمان مانده است. گفته میشود که از حیث ردهبندی توان ارتش پس از امریکا، فرانسه و بریتانیا از جایگاه چهارم در ناتو برخوردار است. حضور ترکیه در ناتو جایگاه و اعتبار ویژهای به آن در خاور میانه، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی بخشیده است. طوری که دیده میشود، این عضو شرقی ناتو از متحدان غربی خود در این سازمان ناراضی به نظر میرسد نه این که لزوماً در خصوص جایگاه خود ملاحظهای داشته باشد یا به خروج از این سازمان بیندیشد. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، در آخرین گردهمایی انتخاباتی خود گفت: «جو بایدن دستور سرنگونی من را داده است. من این را میدانم. همه مردم این را میدانند[1].» مهمتر از آن، آقای اردوغان اظهارات قلیچدار اوغلو، رقیب انتخاباتیاش در باب روسیه را نادرست خواند و به اهمیت تداوم دوستی با این کشور تاکید کرد: «روسیه یکی از مهمترین متحدان ما در زمینه محصولات کشاورزی بوده است[2].»
آنچه روشن است این که رابطه ترکیه با برخی اعضای کلیدی ناتو بهویژه امریکا شکرآب شده است نه با کلیت این سازمان. محتوای گفتههای مقامهای آنکارا این مدعا را تا جایی تایید میکند. ترکیه در بزنگاههای مهم تاریخی در جهت مخالف ناتو راه رفته است. تازهترین نمونه، اجتناب این کشور از همراهی با ناتو در زمینه حمایت از اوکراین و اعمال تحریمها علیه روسیه میباشد. پرسشی که در زمینه مطرح میشود، این است که چه عواملی سبب شد تا ترکیه در بزنگاههای مهم از همراهی با ناتو کنار رود؟
عوامل موثر در این زمینه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: ۱- عوامل داخلی؛ ۲- عوامل خارجی.
۱- عوامل داخلی
۱-۱ اعتراضات پارک گزی
در ۲۸ می ۲۰۱۳ شهر استانبول شاهد اعتراض بزرگی بود. اعتراض در آغاز صبغه محیط زیستی داشت که بعداً به سایر شهرها تسری یافت و صبغه سیاسی پیدا کرد. دولت ترکیه میخواست پارک گزی در میدان تقسیم را تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل کند که منجر به اعتراض شد. اعتراضات پس از آن که دامنه بیشتری به خود گرفت، پولیس وارد میدان شد و به سرکوب و دستگیری معترضان اقدام کرد. میزان سرکوب و دستگیری بهقدری بلند بود که نارضایتی متحدان غربی ترکیه را برانگیخت. این بزرگترین اعتراضی بود که دولت حزب عدالت و توسعه از سال ۲۰۰۲ بدینسو داشت تجربه میکرد. متحدان غربی ترکیه، ماندن در کنار معترضان را به ماندن در کنار حاکمان این کشور ترجیح دادند. اتحادیه اروپا با صدور مصوبهای برخورد پولیس با معترضان را نکوهش کرد. اردوغان، نخستوزیر وقت، در واکنش به آن، اتحادیه اروپا را به برخورد دوگانه متهم کرد و اعتراضات را توطئه این اتحادیه علیه خود دانست. همچنان باراک اوباما که در سال ۲۰۱۱ دموکراسی ترکیه را بزرگترین دموکراسی اسلامی و مدل خوب برای سایر کشورهای اسلامی خوانده بود، در واکنش به سرکوب معترضان، اردوغان را مرد شکستخورده و اقتدارگرا نام داد. نحوه موضعگیری امریکا و اتحادیه اروپا اردوغان را مشکوک به این کرد که گویا پروژه عزل او از قدرت روی دست گرفته شده است.
۲-۱ کودتای نافرجام ۲۰۱۶
در ۱۵ جولای ۲۰۱۶ در ترکیه کودتا شد که پیروزی در پی نداشت. هدف این کودتا آنگونه که ادعا میشود، براندازی اردوغان از قدرت بود که گفته میشود از سوی نظامیان وفادار به فتحالله گولن (حامی پیشین اردوغان) در بدنه ارتش، راهاندازی شده بود. اردوغان خواستار استرداد فتحالله گولن که در ایالت پنسلوانیای امریکا زندهگی میکند، شد؛ اما به خواست او ترتیب اثر داده نشد. این امر سبب شد تا پای اردوغان در بند توطئه گیر کند و امریکا را به دستداشتن در کودتا متهم کند؛ اتهامی که ثابت نشد. پس از نادیدهگیری مطالبه اردوغان مبنی بر استرداد گولن، اندرو برانسون، کشیش مسیحی اهل امریکا در ترکیه، به اتهام دستداشتن در کودتا بازداشت شد و امریکا در واکنش به آن تحریمهایی را علیه ترکیه اعمال کرد که مقامهای آنکارا آن را جنگ اقتصادی امریکا علیه ترکیه خواندند. دستگیری و زندانیکردن به اندرو برانسون منحصر نماند و دامنه بیشتری به خود گرفت. آقای اردوغان هر کسی را که به چشم مخالف میدید، از دم تیغ تصفیه گذراند. نهادی که بیشتر در معرض تصفیه قرار گرفت، ارتش بود. تداوم سیاست تصفیه و زندانیسازی مخالفان، اسباب نارضایتی متحدان غربی ترکیه را فراهم آورد.
در کنار آن، ترکیه به شمولیت در ائتلاف بینالمللی به رهبری امریکا علیه داعش در سال ۲۰۱۴ رضایت نداد و امریکا بهجای ترکیه متحدان میدانی پیدا کرد که ترکیه آنها را در زمره گروههای تروریستی قرار داده است: پیوایدی و بازوی نظامی آن (یپگ)[3]. مزید بر این، جو بایدن، رییس جمهور امریکا، در سال ۲۰۲۰ در جریان کارزارهای انتخاباتی خود، اردوغان را مرد «مستبد» خواند که واکنش تند مقامهای آنکارا را در پی داشت.
جمیع این عوامل سبب شد تا حصار دوستی میان ترکیه و امریکا که رهبری ناتو را در اختیار دارد، ترک بردارد و این ذهنیت در ذهن مقامهای آنکارا ایجاد شود که گویا امریکا در تبانی با نیروهای رقیب، پروژه «عبور از اردوغان» را کلید زده است. برخلاف امریکا، روسیه و ایران بیشتر همدلی با ترکیه نشان دادند و کودتا را با ادبیات روشنتر تقبیح کردند. البته امریکا نیز با تاخیر کودتا را محکوم کرد، ولی چندان چنگی به دل مقامهای آنکارا نزد؛ چون انتظار فراتر از محکومیت صرف از نشانی امریکا را داشتند.
بهتازهگی مخالفت دولت ترکیه با پیوستن سوئد و فنلند به ناتو پرده از رخ نارضایتی این کشور برداشت. در شرایطی که بقیه اعضای ناتو بهدنبال جذب عضو در ناتو و به انزوا راندن روسیه بودند، ترکیه ساز مخالف نواخت. ترکیه، سوئد و فنلند را به پناهدادن به اعضای حزب کارگران کردستان (پکک)، شاخه سوری آن (یگانهای مدافع خلق) و حامیان فتحالله گولن متهم کرد و از اعضای ناتو خواست تا حساسیتهای امنیتی این کشور را در نظر داشته باشند و از پذیرش عضویت این دو کشور اجتناب ورزند. اگرچه بعداً پارلمان ترکیه به پیوستن فنلند به ناتو رای مثبت داد.
۳-۱ به تعطیلرفتن عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا
عضویت در اتحادیه اروپا برای حاکمان ترکیه دغدغه همیشهگی بوده است. سکولارها و اسلامگراها هر دو به یکسان کوشیدهاند تا دروازه اتحادیه اروپا را بهروی ترکیه باز کنند، اما موفق نشدهاند. عضویت در اتحادیه اروپا برای ترکیه مزیتهای فراوانی دارد که به نظر نمیرسد حاکمان این کشور از مسیر دستیافتن به آن بهسادهگی منصرف شوند. برای نمونه، حزب عدالت و توسعه (آکپ) بین سالهای ۲۰۰۱-۲۰۱۰ تلاشهای فراوانی در این زمینه به خرج داد، اما نتیجهای در پی نداشت. در سال ۲۰۰۵ به منظور عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مذاکرات رسمی میان دو طرف آغاز شد که برخیها از آن بهعنوان عصر طلایی اروپاییشدن سیاست خارجی ترکیه یاد میکنند. ظاهراً پسزمینه ناروشن ترکیه در زمینه حقوق بشر و وفاداری به ارزشهای لیبرال و همچنان ضعفهایی در زمینه اقتصادی علت این ناکامی خوانده میشود.
گفته میشود در ترکیه جوک معروفی مبنی بر دشواری پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا وجود دارد و آن این که اتحادیه اروپا برای عضویت صربستان، مونتهنگرو و ترکیه به آنها زنگ میزند و سوال میپرسد که اگر جواب درست دادند، پذیرفته میشوند، در غیر آن نه. برای نمونه، از صربستان میپرسد جنگ جهانی اول در کدام سال آغاز شد؟ پاسخ میدهد: ۱۹۱۴. در باز میشود و وارد میشود. از مونتهنگرو پرسیده میشود جنگ در کدام سال پایان یافت؟ پاسخ میدهد: ۱۹۱۸. در باز میشود و وارد میشود. نوبت که به ترکیه میرسد، میپرسد که چه تعداد انسان در جنگ کشته شدند و اسامی آنها را با تاریخ تولدشان ذکر کند. ترکیه جواب داده نمیتواند و زنگ رد به صدا در میآید[4]. ناکامی تلاشهای پیهم منجر به خلق این ذهنیت در میان حاکمان و شهروندان ترکیه شده است که گویا اتحادیه اروپا این کشور را بهمثابه یک عنصر غیرخودی میبیند.
پس از اعتراضات پارک گزی و همچنان تغییر نظام از پارلمانی به ریاستی در سال ۲۰۱۷ بدبینیها در اتحادیه اروپا نسبت به دستگاه قدرت حاکم بر ترکیه افزایش یافته است و به نظر نمیرسد که دروازه این اتحادیه به این زودیها بهروی ترکیه باز شود. برای نمونه، بهتازهگی پس از آن که نتیجه دور دوم انتخابات ترکیه اعلام شد، مانفرد وبر، رهبر حزب مردمی اروپا، خواستار پایان روند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا شد. به باور او، به همکاری نزدیک ترکیه با اتحادیه اروپا نیاز است نه لزوماً عضویت کامل آن.
این سه عامل داخلی باعث خلق بیاعتمادی میان ترکیه و متحدان غربی آن شده است. پس از سال ۲۰۱۳ ترکیه به نحوی تلاش کرده در بزنگاهها و ایستگاههای مهم تاریخی از همراهی با ناتو تا جایی که امکان دارد کنار رود. به نظر میرسد روی کارآمدن مجدد اردوغان نتواند به ترمیم روابط میان ترکیه و متحدان غربی آن کمک کند؛ چون امریکا و اتحادیه اروپا اردوغان را متهم به نقض حقوق بشر و انحراف از جاده دموکراسی میکنند، و اردوغان آنها را متهم به توطئه و براندازی.
[1] . https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-879672
[2] . پیشین.