طالبان از چندی به این سو تکدیگری را در سطح کشور منع و روند گردآوری گدایان را آغاز کردهاند. براساس آمارهای اعلامشده، تاکنون بیش از 14 هزار گدا تنها از سطح شهر کابل گردآوری شدهاند. براساس طرح طالبان، تکدیگری از این پس در کشور جرم پنداشته میشود و افرادی که دست به این کار بزنند، زندانی خواهند شد. جامعهشناسان اما منع تکدیگری در جامعه فقیر افغانستان را طرحی غیرمعقول و غیرعملی میدانند و میگویند که جرم پنداشن آن توسط طالبان، به معنای شانه خالی کردن این گروه از مسوولیت است. هرچند شهروندان درباره طرح گردآوری گدایان دیدگاههای متفاوتی دارند، اما افرادی که دست به گدایی میزنند، دلایل مختلفی برای این کار ارایه میکنند و میپرسند که در نبود زمینههای شغلی، شکم گرسنه خانواده را چگونه سیر بسازند.
شماری از گدایان در صحبتهای خصوصی، مخالفت خود را با طرح طالبان ابراز میکنند. آنان نبود کار، افزایش فقر، یتیمداری، داشتن معلولیت، مهاجرتهای داخلی و نبود مرد نانآور برای خانواده را از عواملی عنوان میکنند که آنان را به این کار واداشته است. یکی از این گدایان، نبود کار را دلیل روی آوردنش به تکدیگری میداند. او میگوید، در صورتی که طالبان بتوانند زمینه کار را برایش فراهم کنند، حاضر است از گدایی دست بردارد. این مرد میانسال توضیح میدهد که برایش ساده نیست در بدل از دست دادن حیثیت اجتماعیاش پیش مردم دست گدایی دراز کند، اما در نبود زمینههای شغلی اگر گدایی نکند، خانوادهاش از گرسنهگی هلاک میشود.
شهروندان اما درباره طرح طالبان مبنی بر جرم پنداشتن تکدیگری دیدگاههای متفاوتی دارند. نبیل، باشنده کابل، در صحبت با روزنامه 8صبح میگوید: «کل ملت به تکدیگری روی آوردهاند. طالبان باید از کمکهای بشردوستانه برای آنان بدهند و آزاد بگذارند که این افراد نیازمند یک لقمه خیرات گردآوری و برای خانواده خود ببرند.»
شمس، باشنده پایتخت، اما با طرح گردآوری گدایان موافق است. او میگوید: «گدایان در کابل بهشدت زیاد شده و خوب است که از سطح شهر جمع شوند تا مزاحم مردم نشوند.» این باشنده کابل میافزاید: «گدایی کار خوب نیست. اگر طالبان به زور مانع تکدیگری شوند، این افراد مجبور میشوند دست به کار شوند و گدایی نکنند.»
طالبان حدود سه ماه پیش هیأتی را توظیف کردند تا راه حلی برای مشکلات گدایان دریابد. اعضای این هیأت پس از حدود دو هفته رأیزنی، به این نتیجه رسیدند که گدایی باید در سطح کشور منع شود. طبق توصیه این هیأت بلندپایه طالبان، همه گدایان باید مورد بررسی قرار بگیرند و تنها آن عده افرادی که از روی مجبوری دست گدایی دراز میکنند، مستحق یک مقدار معاش ماهانه دانسته شوند. طالبان برای تطبیق این طرح به وزارت امور داخله این گروه وظیفه سپردند تا همه گدایان را از سطح بزرگشهرها بهویژه پایتخت گردآوری و انگشتنگاری کند.
با این حال، جامعهشناسان مخالفتشان را با طرح طالبان مبنی بر جرمپنداشتن تکدیگری ابراز میکنند و میگویند تا زمانی که عوامل این پدیده در یک جامعه بررسی و رفع نشود، این پدیده اجتماعی ریشهکن نخواهد شد. آنان تکدیگری را یک پدیده همیشه موجود در افغانستان میدانند و توضیح میدهند که طرح طالبان برای منع آن یک طرح پیشپاافتاده و غیرعملی است.
فاطمه سرکش، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در صحبت با روزنامه 8صبح میگوید که بدون توجه به شرایط ایجادکننده تکدیگری، رویکرد گدازدایی یک رویکرد غیرعملی، غیرواقعگرایانه و ناممکن است. به گفته خانم سرکش، نمیتوانیم در کشوری که اکثریت شهروندان آن زیر خط فقر زندهگی میکنند، توقع داشته باشیم که جامعه ما بدون گدا باشد. خانم سرکش تکدیگری را یک مشکل اجتماعی و جرم پنداشتن این مشکل را یک مساله میداند.
این جامعهشناس میافزاید: «تکدیگری بیشتر ریشه در مشکلات اقتصادی دارد. شاید بعضی افراد با وجود امکانات خوب زندهگی به تکدیگری بهمثابه یک شغل و یا یک منبع درامدزا نگاه کنند، اما غالب افرادی که گدایی میکنند، وقتی دچار بد اقتصادی میشوند به قیمت زیر پا گذاشتن حیثیت اجتماعی خود به این پدیده روی میآورند.» از دید او، تا زمانی که نابهسامانیهای اجتماعی از جمله فقر اقصادی، نبود زمینههای شغلی، نبود حمایت از نیازمندان مانند افراد دارای معلولیت، یتیمان، افراد سالخورده و امثال آنها برطرف نشود، جرم پنداشتن تکدیگری بازدارندهگی ایجاد نمیکند و افراد نیازمند برای بقای خود و حفظ خانواده از گرسنهگی و هلاکت همچنان به این پدیده ادامه میدهند.
فاطمه سرکش توضیح میدهد: «در جامعه پیش از اینکه فرد گدا مسوول باشد، افراد درجه یک حکومت مسوول به میان آمدن چنین وضعیت هستند؛ زیرا تکدیگری یک پدیده طبیعی در ذات افراد نیست، بلکه یک پدیده اجتماعی است که زاییده ساختار جامعه است. وقتی فقر در یک جامعه افزایش یابد، تکدیگری خودبهخود ایجاد میشود و افراد را بهنحوی تشویق میکند تا به این پدیده روی بیاورند.»
در کنار این، از دید روانشناختی نیز تکدیگری زاییده عوامل بیرونی و درونی است. روانشناسان به این باورند که پدیده تکدیگری ممکن یک مشکل باشد، اما با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، بیشتر گدایان از روی مجبوریت دست به این کار میزنند. سیدعبدالله حسینی، روانشناس و استاد دانشگاه، به روزنامه 8صبح میگوید: «وقتی هر کسی متوجه شود که خانوادهاش با گرسنهگی و مشکلاتی سردچار است، مجبور میشود دست به کاری بزند و برایش اصلاً مهم نیست چه کاری باشد.» این روانشناس که پدیده تکدیگری در افغانستان را ناشی از مجبوریت میداند، میافزاید: «یک فرد مجبور را اگر بگوییم که از کاری دست بکش، ناممکن است به حرف ما توجه کند؛ زیرا حتا اگر مجازات شود، از تکدیگری که برایش بهمثابه یک شغل است، دست برنخواهد داشت؛ اما میتوانیم راه و روش درامدزایی او را تغییر دهیم.»
این در حالی است که کمیته طالبان برای گردآوری گدایان، روند جمعآوری را در 22 اسد امسال آغاز کرد. براساس اعلامیه تازه این کمیته، در دوماهونیم گذشته 14 هزار و 393 گدا تنها از شهر کابل گردآوری شدهاند. در این میان نه هزار و 154 زن، یک هزار و 328 مرد و سه هزار و 911 تن دیگر آنان کودک هستند. کمیته گردآوری گدایان تنها 36 درصد این گدایان را افراد مستحق دانسته و اعلام کرده که پس از روند انگشتنگاری، برای این افراد معاش در نظر گرفته خواهد شد. این کمیته اما تاکنون مقدار معاش و چگونهگی پرداخت آن را توضیح نداده است. طبق اعلامیه این کمیته، افرادی که مستحق دانسته نشدهاند و افرادی که مستحق دریافت معاش هستند، از این پس حق تکدیگری را ندارند. در صورتی که این افراد در حین تکدیگری دیده شوند، بازداشت و زندانی خواهند شد. گدایانی که در دوماهونیم گذشته از سطح شهر گردآوری شدهاند، تاکنون هیچ پولی از سوی طالبان دریافت نکردهاند.
با این وصف اما روانشناسان و جامعهشناسان تأکید دارند که طرح طالبان برای محو تکدیگری از سطح کشور نتیجهبخش نیست. آنان پیشنهاد میکنند که طالبان نخست باید زمینه اشتغال را در کشور فراهم کنند و سپس گدایان را از تکدیگری بازدارند و به سوی این کارها سوق دهند. به گفته آنان، بیشتر گدایان در سطح کشور افرادیاند که توان کار را دارند و در صورتی که به آنان کار داده شود، نیاز نخواهد شد تا از بودجه دولت برای آنان معاش رایگان داده شود.
افزایش فقر
طالبانی در حالی تکدیگری را منع و روند گردآوری گدایان را آغاز کردهاند که در یک سال گذشته فقر اقتصادی در کشور بهگونه بیپیشینهای افزایش یافته است. تحول سیاسی اخیر در کشور سبب شده که بیشتر شهروندان شغل خود را از دست بدهند و یا درامد روزانه و ماهانهشان کاهش یابد. افرادی که هیچ منبع عایداتی ندارند، مجبورند برای تأمین مخارج خانواده دست به تکدیگری بزنند.
نهادهای بینالمللی نیز وضعیت بد اقتصادی در کشور را تأیید میکنند. دفتر هماهنگکننده امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (اوچا) در ماه میزان امسال اعلام کرد که در سه سال اخیر گراف فقر در افغانستان از ۴۷ درصد به ۹۷ درصد افزایش یافته است. طبق بررسی این سازمان، بیکاری، کاهش درامد و افزایش قیمتها از عوامل افزایش فقر در افغانستان عنوان شده است. این سازمان در توییتی نوشته است که ۹۰ درصد شهروندان افغانستان در حال حاضر غذای کافی برای خوردن ندارند.
دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل اما در گزارش دیگری در ماه اسد امسال اعلام کرد که در حال حاضر حدود ۲۵ میلیون تن در افغانستان در فقر زندهگی میکنند. این سازمان هشدار داده که ممکن است امسال ۹۰۰ هزار شغل در بازار کار از بین برود؛ زیرا کسبوکارها و تجارتها برای ادامه حیاتشان در تقلا هستند. در بیانیه این سازمان آمده است: «مردم افغانستان مدتها است که فقر مالی را تجربه کردهاند، اما اکنون بهطور فزایندهای محکوم به زندهگی مملو از فقر و ناامیدی هستند.»
اوچا گفته است: «امروز واقعیت غمانگیز این است که سطح نیازها در افغانستان بسیار فراتر از ظرفیت پاسخگویی فعالان بشردوستانه در این کشور است.» این سازمان تأکید کرده که بدون احیای اقتصاد و سیستم بانکی کارامد، تعامل درازمدت و باثباتتر برای رسیدهگی به چالشهای موجود ناممکن است. اوچا گفته است که میزان کمکهای غذایی و غیرغذایی به همه ولایتها گسترش یافته و میزان کمک نقدی نیز به حدود یک میلیارد دالر رسیده است. در پایان، این سازمان ابراز نگرانی کرده که برای رفع نیازها، تلاشهای هماهنگ و ساختارهای اثربخشی که بتواند به ایجاد شغل و مشارکت مردم بینجامد، وجود ندارد.
از سوی دیگر، برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد (WFP) آمار تازهای از بحران غذایی در افغانستان ارایه کرده است. برنامه جهانی غذا روز یکشنبه، اول عقرب، در توییتی نگاشته است که از هر ۱۰ شهروند افغانستان، نه تن آنان نمیتوانند غذای کافی برای خود تهیه کنند. این نهاد جهانی افزوده است که تا سال ۲۰۲۲ میلادی به بیش از ۲۱ میلیون شهروند آسیبپذیر افغانستان که دچار ناامنی غذایی هستند، کمک کرده، اما این کمکها بسنده نبوده است.