سید روحالله
حمله تروریستی در یک مجلس عروسی در غرب کابل شدیداً مردم را متأثر ساخت. یک واقعه المناک، یک فاجعهی بشری، یک رویداد بسیار تکاندهنده و غمبار. طبق آمارهای نشر شده بیش از ۳۰۰ تن کشته و زخمی شدند. در این میان اخبار این فاجعه بشری مانند هر رویداد دیگری به سرعت نشر شد. چه اخبار اولیه ناپخته و چه اخبار موثق و دقیق و پخته. رسانهها هر یک از دیگری برای سرعت بخشی پوشش خبری این رویداد پیشی گرفتند. اطلاعرسانی سریع، موثق و به موقع یک اصل در امور ذاتی رسانهها است، اما آنچه باید هنگام اطلاعرسانی رعایت شود موارد کمی نیستند.
رسانهها رسالت بسیار خطیری را در یک نظام مردمسالار بر عهده دارند و برای انجام رسالت مهمشان لازماً افراد باسواد و با شعوری را باید به کار بگمارند. در این میان رسانهای هم رفت سراغ دامادی که در مجلس عروسی او این رویداد مهیب و هولناک تروریستی به وقوع پیوسته است. داماد محزون و ستمدیده در برابر دوربین قرار گرفته است تا به سوالات بسیار زجرآور خبرنگار پاسخ دهد.
مصاحبه این رسانه با داماد شوک دیده و داغدیده سراسر هتک حرمت و اهانت به حریم شخصی او بود. دامادی که کمرش شکسته است، مبهوت به هر سو نگاه میکند، ذهنش یارای تحلیل اوضاع و نکبتی که بر سرش آمده را ندارد. زبانش بند آمده است. زشتی و پلشتی فاجعه در سر و صورتش هنوز مشهود است. بهترین لحظات زندهگیاش بر سرش آوار شده و داغ عزیز دیده است. افراد بسیاری از بستهگانش را از دست داده، در چنین حالتی از او در خانهاش مصاحبه میگیرند.
داماد حین مصاحبه هیچی به ذهنش نمیرسد، ماتومبهوت خشکش زده است. یارای سخن گفتن ندارد و در چنین حالت مصیبتبار او را مورد سوالات ناسنجیده و بسیار ابلهانه قرار میدهد.
این کار رسانه از دو حالت نمیتواند خارج باشد، نخست این که مدیران این رسانه از ناپختهگی فکری و نداشتن سواد رسانهای رنج میبرند و برای ساده انگاشتن رسالتشان آدمهای بیسواد را استخدام کردهاند تا خبر تهیه کنند، حالت دوم اما این است که برای سادهسازی کلانی یک چنین حملهی تروریستی تلاش میکنند. در حالت دوم، سادهسازی از عظمت یک چنین مصیبتی برای بیننده تهوعآور است. سادهسازی اعمال تروریستی چه از هر نوعی که باشد کم از انجام عملیات تروریستی نیست. رویداد تروریستی یک فاجعهای بشری است چه در پهنا و بزرگی حمله به هوتل دبی در مجلس عروسی باشد و یا چه وقایع کوچک، همه فاجعه است. اما حزن بیپایان و بسیار نو را با تصویرسازی و کمکردن از عظمت یک فاجعه با مصاحبه و تهیه خوراک رسانهای بسیار کار چندشآور و ظالمانه است. این کار رسانهها به مردم جرات ناقابل دانستن اعمال تروریستی را میدهد و همین گونه از اهمیت فاجعه کم میکند.
در بخش دیگر از دستدرازی همین رسانه، شما را بیمبالات به خانه داماد و اتاق خوابش میبرَد و در آن هنگامه بیمانند تراژیک و اندوه، همآغوشی عروس و داماد را به تصویر میکشد که ضجهزنان اشک میریزند برای مصیبت وارده. از عروس چندین تن از اعضای خانوادهاش شهید شده است. داماد دستوپا گم کرده است. نالههای دربهدری و بیکسیشان قلب هر بینندهای را به درد میآورد؛ اما این رسانه گویی این که خانه و حریم فردیاش باشد و تمام داشتههای معنایی آن خانواده داغدیده را به باد میدهد. فلم گرفتن از همآغوشی عروس و دامادی که چندین تن از اعضای خانوادهشان را در یک چشمبههمزدن از دست دادهاند، هیچگونه بار اخلاقی – رسانهای ندارد جز اینکه تجاوز آشکار به حریم فردی محسوب شود.