به شعور رایدهندهگان حرمت بگذارید
نامزد ارگ محمداشرف غنی در اولین همایش کمپینیاش اعلام کرد که دو سال دیگر تمام واحدهای اداری افغانستان به برق دسترسی خواهند داشت و تا سه سال دیگر حتا به ایالت خیبرپختونخوای پاکستان هم برق صادر خواهد شد. منظورش این بود که برق از افغانستان به پاکستان صادر خواهد شد. این روزها کابل دچار کمبود برق است. برق جیرهبندی شده است، وزارت انرژی و آب میگوید که قادر به برآوردن تقاضا برای برق حتا در همین کابل نیست. حال سوال اساسی این است: در وضعیتی که برق کابل دچار مشکل است، چگونه میتوانیم تا دو سال آینده، تمام واحدهای اداری کشور را به انرژی برق وصل کنیم؟ کی مرجع پول، فناوری و نیروی متخصص مورد نیاز آن را فراهم میکند؟ در گذشته هم گفته شده بود که تا سال ۲۰۱۹ مشکل برق کابل حل میشود؛ ولی در این گرمای سوزان ماه اسد، تازه مشکل برق کابل بیشتر شده است.
اعلام شده بود که شرکت الکوزی بندهای برق نغلو و سروبی را دوبارهسازی میکند و ظرفیت تولید این سدها را بیشتر میسازد، ولی وعدهی آن شرکت ظاهراً عملی نشد و هنوز هم کابل از بیبرقی رنج میبرد. بارها شنیده شد که یک استراتژی برای تولید برق در کابل و جستوجوی زمینههای عملی آن توسط وزارت انرژی و سازمانهای مرتبط طراحی شده است، ولی حتا اگر آن استراتژی در روی کاغذ تدوین هم شده باشد، عملی نشده است. در چهار سال گذشته به شهروندان جمهوری طوری وانمود شد که برای هرچیزی یک پالیسی مشخص و یک استراتژی به اصطلاح مدون ساخته شده است، اما دسترسی شهروندان به انرژی برق بیشتر نشد. تاهنوز ظرفیت سدهای اطراف کابل تقویت نشده است.
مشکل دیگر این بود که ظرفیتهای لازم در ۱۸ سال گذشته برای دریافت وامهای بزرگ از مراجع مالی بینالمللی برای سدسازی در داخل کشور شکل نگرفته بود. در حکومت حامد کرزی تلاش صورت گرفت تا ضمن تلاش برای به دست آوردن کمکهای مالی برای تقویتبخشی کشاورزی، سدهای بزرگ نیز ساخته شود؛ ولی در آن زمان بسیاری از کشورهای بزرگ کمککننده به بلندپایهگان دولتی گفته بودند که برای اعمار سدهای بزرگ بهتر است که کابل از بانک جهانی وام بگیرد و ظرفیتهای لازم را در داخل حکومت تقویت کند تا این وام را به دست بیاورد. در چهار سال گذشته دراین زمینه اگر کاری هم صورت گرفت، موفق نبود. امروز هم مثل چهار سال قبل، کابل نیاز به برق وارداتی دارد و و منابعی که این برق را تامین میکنند، قادر به پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق کابل نیستند. در شهرهای بزرگ دیگر نیز این مشکل وجود دارد.
نامزدان انتخابات ریاست جمهوری از جمله رییس جمهور برحال که نامزد هم هست، باید وعدههای غیرعملی ندهند. اگر حکومت واقعاً در چهار سال گذشته در زمینهی تولید برق کاری کرده و پروژهای طراحی کرده است، باید آن را به اطلاع عموم برساند. به نظر نمیرسد که در چهار سال گذشته دستآورد ملموسی در این زمینه داشته باشیم. نامزدان هم باید در چارچوب امکانات و منابع موجود وعده بدهند. رهبران کنونی حکومت هردو نامزد هستند و باید بپذیرند که در حل مشکل برق کابل کامیاب نبودند. حال هم هیچ کسی باور نمیکند که در سالهای آینده برق به همهی ولسوالیها برسد. اگر کمکهای خارجی در سالهای آینده به دلیل کاهش شدید حضور نظامی ناتو و مسایل دیگری از این دست کم شود، چه کسی، با کدام بودجه و با استفاده از کدام فناوری میتواند این قدر برق تولید کند؟ در هند یا جاهای دیگر وقتی سخن از تولید برق و برقیسازی نظام حملونقل شهری میزنند، مکانیسم و نحوهی آن را نیز توضیح میدهند. آنان توضیح میدهند از کدام بودجه و کدام فناوری و با کدام ظرفیتهای تخنیکی مثلاً نظام حملونقل شهری را برقی میسازند. نامزدان باید شعور رایدهندهگان را دستکم نگیرند و به آن حرمت بگذارند.