محدودیت‌های غربت؛ ورزشکار افغان که نتوانست به مسابقه‌های بین‌المللی راه یابد

۸صبح، پروان

گواهی‌نامه‌های فنی ـ مسلکی، کمربندهای رنگارنگ و اساب ورزشی را با گلوی پُر از بغض برایم نشان می‌دهد؛ مدارکی که تا سن ۱۵ ‌ساله‌گی با متقبل شدن هزارویک مشکل به دست آورده است. دختر نوجوانی است که بیش از پنج سال در رشته «دفاع شخصی» در ایران زحمت کشیده تا به سمت مر‌بی‌گری در این رشته ‌ورزشی دست یابد، اما امیدهایش به دلیل محدودیت‌های مهاجرت با خاک یک‌سان شده و ناگزیر است ورزش را ترک کند.

فاطمه تاجیک ۱۷ سال سن دارد و باشنده اصلی ولسوالی جبل‌السراج ولایت پروان است، اما در ایران زاده شده است. خانواده او، حدود ۲۲ سال پیش در دور نخست حاکمیت طالبان بر شهر کابل، به ایران آوارده شده است. تاجیک در سن ۱۱ ساله‌گی به دلیل علاقه شدیدی که به ورزش داشت، شامل رشته ورزشی «دفاع شخصی» در تهران شد.

این دختر نوجوان حدود پنج سال در این رشته آموزش دیده و در این مدت دستاوردهای زیادی داشته است. او در این مدت دو مدال نقره و برنز در مسابقات داخلی کشور ایران به دست آورده است. این دختر نوجوان به گفته خودش به‌‌تازه‌گی بال کشیده بود، اما محدودیت‌های دیار غربت بال‌هایش را شکست و او را نگذاشت به آرزوهایش برسد.

فاطمه تاجیک در صحبت با روزنامه ۸صبح روایتی از آرزوهای به ثمر نرسیده‌اش بازگو می‌کند و می‌افزاید: «من از یازده‌ساله‌گی به ورزش رو آوردم و آرزو داشتم که یک روز قهرمان ورزشی شوم. مدت پنج سال در این رشته کار کردم و به ترتیب کمربندهایم عوض شد و به سطح مشکی [سیاه] رسید و قرار بود در روزهای نزدیک مربی‌گری رشته ورزشی دفاع شخصی را به دست بیاورم، اما به آرزوهایم نرسیدم.»

این ورزشکار نوجوان علاوه می‌کند: «مسابقات میان استان‌ها در تهران برگزار شد و من در آن مسابقات به قهرمانی رسیدم‌. قرار بود که پس از آن شامل مسابقات بین‌المللی شوم، اما به خاطر این‌که اتباع [شهروند] خارجی بودم، اجازه اشتراک در آن‌ مسابقات برایم داده نشد؛ چون من تابعیت ایران را نداشتم و فقط یک اقامه عادی دارم. پس از آن، دل‌سرد شدم و ورزش را ترک کردم. مشکلات اقتصادی هم دلیل دیگری برای ترک ورزش بود.» فاطمه می‌گوید در صورتی که حمایت‌ شود، می‌تواند در این رشته ورزشی دستاوردهای بیشتری به نام افغانستان کسب کند.

هزاران دختر و پسر دیگر شبیه فاطمه تاجیک به علت مشکلات داخلی وادار به ترک افغانستان شده و در کشورهای دیگر از جمله ایران و پاکستان زنده‌گی می‌کنند و از بیشتر امتیازها محروم‌اند. دولت ایران اما فضا را برای شهروندان خارجی نسبت به کشورهای دیگر تنگ‌تر ساخته است. پیش از این نیز مهاجران افغانستانی در ایران از ردمرزهای اجباری، عدم دسترسی به مکتب، سخت‌گیری در هنگام تمدید ویزه، محدودیت در خرید سیم‌کارت، استفاده از انترنت و افتتاح حساب‌های بانکی در این کشور شکایت کرده‌اند.

تاثیرات منفی محرومیت از آموزش در ایران

فاطمه در حال حاضر دانش‌آموز صنف یازدهم رشته‌ «معماری» در یکی از مکاتب تهران است. او نزدیک به دو سال پیش، تنها چند ماه پیش از حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان، وارد رشته «معماری» مکتب شده است. او می‌گوید: «وقتی که این رشته را انتخاب کردم، می‌خواستم یک مهندس خیلی حرفه‌ای شوم تا بتوانم بروم کشورم و در ساخت‌وساز آن سهم بگیرم؛ اما شرایط سختی آمد و طالبان حاکم شدند، دروازه مکاتب و دانشگاه‌ها را به روی دختران بستند و زنان را اجازه کار نمی‌دهند. از همین ‌رو، انگیزه‌ای که در گذشته داشتم، حالا ندارم و هر لحظه نگران آینده خود و هم‌نسلانم هستم. حتا بسیاری شب‌ها و روزها که وضعیت کشور ما به یادم می‌آید، گریه می‌کنم.»

این دانش‌آموز نوجوان خواستار بازگشایی دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌های کشور به روی جوانانی است که زحمت کشیده و قصد دارند در آبادانی کشور سهیم باشند. فاطمه علاوه می‌کند: «از طالبان می‌خواهم که دانشگاه‌ها و مکاتب را باز کنند. دختران قهرمان زیادی هستند که می‌خواهند درس بخوانند و به کشور ما خدمت کنند. طالبان فکر کنند که همسر، خواهر و مادرشان بیمار شد، آیا لازم است که یک پزشک مرد معالجه‌اش کند؟»

این دانش‌آموزان خطاب به جامعه جهانی می‌گوید: «از همه دنیا می‌خواهم که به افغانستان نگاهی بیندازند و ببینند که مردم آن چه وضعیتی را سپری می‌کنند. همه در سختی زنده‌گی می‌کنند. قحطی و سرمای زمستان است‌. شرایطی حاکم است که نمی‌گذارد حتا درس بخوانیم.»

گفتنی ‌است که طالبان با تسلط دوباره بر کشور در اسد ۱۴۰۰‌، مکاتب متوسطه و لیسه‌‌ را به روی دختران بسته‌اند. مقام‌های این گروه در ۱۷ ماه حاکمیت بر کشور دلایل مختلفی برای وضع این محدودیت ارایه کرده‌اند و همواره می‌گویند که به‌زودی در این باره تصمیم خواهند گرفت. طالبان در این مدت زیر فشار افکار عامه و جامعه جهانی به هر بهانه‌ای توسل جسته‌اند؛ از تغییر لباس دانش‌آموزان دختر تا تغییر نصاب آموزشی در مطابقت با «قوانین شرعی و سنتی افغانستان» و همچنان علت‌های فرهنگی. این دلایل و علت‌ها اما نتوانسته قناعت شهروندان، نماینده‌گان کشورها و سازمان‌های بین‌المللی را فراهم کند.

با این‌همه، شکایت‌ها و خواست‌های فاطمه تاجیک، خواست بیشتر شهروندانی است که در دیار غربت زنده‌گی می‌کنند و با عالمی از مشکلات و محرومیت‌ دست‌به‌گریبان هستند. بیشتر شهروندانی که سال‌های زیادی را در کشورهای دیگر سپری کرده‌اند، افغانستان را خانه خود می‌دانند و در صورت تأمین امنیت، حاضرند برگردند، اما مشکلات اقتصادی، نبود کار، نبود امنیت جانی و فکری و همچنان نبود ثبات سیاسی سبب می‌شود که مشکلات غربت را تحمل کنند و تنها برای آبادانی کشور به روزشماری بپردازند.

دکمه بازگشت به بالا