رایان کراکر، رفیق روزهای سخت مردم افغانستان

محمد احمدی، دانشجوی ماستری رشتهی تحلیل سیاستگذاریهای عمومی در دانشکدهی جورج دبلیو بوش دانشگاه تکزاس اَی اند ام
بار اول سفیر رایان کراکر را در یازدهم اکتبر سال ۲۰۱۸ در دانشکدهی حکومتداری جورج دبلیو بوش ملاقات کردم. او که از سال ۲۰۱۰ ریاست دانشکدهی جورج دبیلو بوش را برعهده داشت، در سال ۲۰۱۱ بنا بر درخواست باراک اوباما، رییس جمهور امریکا، ریاست این دانشکده را ترک گفت و برای خدمت به افغانستان اعزام شد. او قبل از ریاست دانشکدهی جورج دبلیو بوش، به عنوان سفیر ایالات متحده در عراق، پاکستان، سوریه، کویت و لبنان ایفای وظیفه کرده بود. او در سال ۱۹۸۳ از حملهی تروریستی در سفارت ایالات متحده در لبنان جان به سلامت برده بود.
سفیر کراکر، یکی از دیپلماتهای ورزیده و مأمور خوشنام ایالات متحده امریکا است. جورج بوش هنگام اعطای مدال آزادی به رایان کراکر در ۱۵ جنوری ۲۰۰۹، در مورد سفیر کراکر خطاب به حاضران گفت: «در جریان چهار دهه خدمت در وزرات خارجه، رایان کراکر مشهور به لورنس عربِ ایالات متحده شده است. وظیفهاش او را به هر گوشه از خاور میانه کشانده است.» رییس جمهور بوش در ادامه خطاب به حاضران گفت: «وقتی سفارت ایالات متحده در سال ۲۰۰۲ در کابل بازگشایی میشد، رایان کراکر نخستین نمایندهی ما در آنجا بود.»
رایان کراکر در آن صبحگاه ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸، در دانشکدهی جورج دبلیو بوش، خطاب به دیپلماتها و نسل آیندهی سیاستگذار امریکا، سخنش را با خاطرهای از نخستین لحظهی ورودش به کابل آغاز کرد. وی گفت: «وقتی از بگرام به سوی کابل حرکت کردم، همهچیز نابود شده بود. هیچ کشتزاری وجود نداشت. راهها ویران و جادهها پر از گرد و خاک بود. وقتی چشمم به شهر کابل افتاد، تصور کردم در برلین بعد از جنگ جهانی دوم پا گذاشتهام. ساختمانها بر روی هم انبار شده بود و شهر به یک ویرانه مبدل شده بود.» او از تغییرات مثبتی گفت که در زندهگی مردم افغانستان به کمک مالیهدهندهگان امریکایی به وجود آمده است.
رایان کراکر دوستی عمیق خود را با مردم افغانستان بعد از آغاز مذاکرات صلح میان طالبان و دولت ایالات متحده به اثبات رساند. در اوج مذاکرات میان زلمی خلیلزاد و نمایندهگان طالبان، رایان کراکر بار دیگر در بیستم مارچ ۲۰۱۹ به دانشکدهی بوش آمد. او قصد داشت تا فردای آن روز سخنرانی راجع به افغانستان و مذاکرات صلح داشته باشد. او در هنگام صبحانه با پرسش سختی مواجه شد. یکی از دانشجویان امریکایی از وی پرسید که چرا ما در افغانستان بمانیم؟ چرا ما هزینهی سنگین این جنگ را بپردازیم؟ او گفت اولاً با وجودی که دادن تلفات انسانی سخت است و جبرانناپذیر، اما تلفات نیروهای امریکایی در هنگام آموزشهای نظامی در داخل امریکا بیشتر از تلفات آنان در افغانستان است. در ادامه گفت، امریکا کشوری است که بر اساس ارزشهایی چون برابری، آزادی و احترام به کرامت انسانی بنا یافته است. امریکا به خاطر حقوق زنان هم که شده، باید در افغانستان بماند. او به دستآوردهای تیم رباتیک دختران ولایت هرات اشاره کرد و گفت ببینید اگر به زنان افغانستان فرصت داده شود، آنان قلههای موفقیت را یکی بعد از دیگری خواهند پیمود. او گفت ما در کابل به گونهی نمادین محلی را که زنان در آن سنگسار میشدند، ورزشگاه ساختیم. اگر طالبان برگردند، دوباره آن میدان را محل سنگسار زنان خواهند ساخت.
او فردایش در سخنرانیای در جمع بزرگی از مردم تکزاس گفت: «پیشبرد مذاکرات بدون دولت افغانستان به معنای آن است که کار ما به اختتام رسیده است. نه تنها ما در افغانستان به فرجام کار رسیدهایم، بلکه ما در حال مذاکره با حکومت آیندهی افغانستان هستیم.» او مذاکرات صلح دولت امریکا با طالبان بدون حضور داشت دولت افغانستان را مثل مذاکرات امریکا با جنگجویان ویتنامی خواند.
سفیر رایان کراکر از هر فرصتی برای نشان دادن پیامدهای وحشتناک صلح با طالبان بدون حضورداشت دولت افغانستان استفاده کرد. او در دهها نهاد و روزنامهی اثرگذار امریکایی خطرات جدی چنین موافقتنامهای را علناً بیان کرد و به مردم امریکا یادآوری نمود که نباید مردم افغانستان را تنها بگذارند. نباید اجازه دهند این کشور یک بار دیگر به جنگ داخلی فرو افتد. او بارها گفت نباید مانند دههی نود میلادی بعد از تمام شدن کار ما در افغانستان، به مردم افغانستان بگوییم خدا حافظتان و پشت کار خود برویم و آنان را تنها بگذاریم.
یک روایت از توییت رییس جمهور ترمپ این است که شاید حملهی طالبان در کابل باعث خشم و عصبانیت وی شده باشد و او در آن واحد بدون هیچ برنامهی قبلی اقدام به لغو و یا حداقل تعویق مذاکرات صلح با طالبان کرده باشد؛ اما شاید آن توییت نتیجهی زحمات خستهگیناپذیر و تلاشهای شبانهروزی کسانی مانند سفیر رایان کراکر باشد. کسانی که توانستهاند در آخرین لحظات نظر رییس جمهور ایالات متحده را تغییر دهند و او را وا داشتهاند تا خشت خام بر روی آب نگذارد. دوستانی که در روزهای سخت نمیخواهند مردم افغانستان را تنها بگذارند. کسانی که از اعتبار و حیثیت چندینسالهی خود برای کمک به مردم افغانستان استفاده میکنند تا این کشور بار دیگر در جنگ داخلی گرفتار نشود.