2- استراتژی سال 2009
درک تیزبینانه و مسوولانه از تهدیدات و فرصتهای جهانی به همراه چالاکی سازمانی برای استفاده از توانمندیهای جامعه اطلاعاتی در مقابله با تهدیدات و بهرهبرداری از فرصتها، اصولهای حاکم بر سند سال 2009 است. Office of Director of national intlellgence, 2009, p.1)). این سند بیانگر پیشرفتهایی در رهبری جامعه اطلاعاتی امریکا و برنامه اطلاعات ملی توسط مدیر اطلاعات ملی است و همچنین نشاندهنده افزایش درک جامعه اطلاعاتی از چالشهای ضد تروریسم است و اهمیت چالشها و تهدیدات ضد اطلاعاتی در حوزه مجازی را نشان میدهد. مضاف بر این، اولویتها و نقاط تمرکز سیاستگذاری و طرحهای عملیاتی جامعه اطلاعاتی را در 4 سال آینده نشان میدهد. (میرمحمدی، 1390: 423)
الف- چشمانداز جامعه اطلاعاتی در سند سال 2009
این چشمانداز دارای سه ویژهگی اساسی زیر است:
یکپارچه و هماهنگ: یک مجموعه هماهنگ که کل آن فراتر از مجموع اجزا باشد.
چالاکی و انطباقپذیری: نهادهای اطلاعاتی امریکا باید برخوردار از پرسونل اطلاعاتی تطبیقپذیر، متنوع، یادگیرنده، مأموریتمحور، مبتکر و خلاق و همواره ابتکار عمل را در دست داشته باشند.
نمادی از ارزشهای امریکایی: فعالیتهای جامعه اطلاعاتی امریکا باید قانونی و منطبق با انتظارات امریکاییها برای احترام به حریم خصوصی و آزادیهای مدنی و حقوق بشر باشد. همچنان باید رویههایی را در پیش گیرد که منجر به احیای اعتماد و اطمینان مردم امریکا به جامعه اطلاعاتی شود. (Office of Director of national intlellgence, 2009, p.2)
ب- آرمانهای استراتژیک و اهداف اطلاعاتی
طبق سند سال 2009، جامعه اطلاعاتی امریکا چهار آرمان استراتژیک دارد که عبارت است از:
1- فراهم آوردن امکان سیاستگذاری امنیت ملی مدبرانه.
2- پشتیبانی موثر از اقدامات مربوط به امنیت ملی.
3- ارایه توانمندیهای اطلاعاتی متوازن و بهینه.
4- فعالیت به عنوان یک تیم یکپارچه. (Office of Director of national intlellgence, 2009, p.5). دو آرمان اول آن بر مأموریتهای جامعه اطلاعاتی تمرکز کرده و آرمانهای سوم و چهارم مربوط به الزامات ساختاری و مدیریتی جامعه اطلاعاتی امریکا است. اهداف مأموریتی و سازمانی جامعه اطلاعاتی امریکا در سند سال 2009، با تأثیرپذیری از این آرمانها تدوین شده است. (میرمحمدی، 1390: 427)
ج- اهداف «مأموریتی» جامعه اطلاعاتی امریکا
طبق سند فوق، جامعه اطلاعاتی امریکا دارای سه هدف «مأموریتی» زیر است:
1- مبارزه با افراطگرایی خشونتطلب مانند القاعده و دیگر گروههای تروریستی: در این خصوص مأموریت جامعه اطلاعاتی امریکا شناسایی و تحلیل گروهها، هشدار درباره حملات آنها، ارایه اطلاعات دقیق برای قطع حمایتهای مالی از آنان و ایجاد اختلال، خنثا کردن و مقابله با عملیاتهای آنان است. (Office of Director of national intlellgence, 2009, p.6)
2- مقابله با اشاعه سلاحهای کشتار جمعی توسط کنشگران دولتی و غیردولتی: جامعه اطلاعاتی امریکا در زمینه مقابله با اشاعه سلاحهای کشتار جمعی باید به ترتیب پنج هدف را دنبال کند: منصرف کردن کنشگری که به دنبال سلاح کشتار جمعی است (قانع کردن او برای نرفتن به سمت سلاح)، متوقف کردن و ممانعت از دستیابی کنشگر به سلاح کشتار جمعی، تلاش برای از بین بردن توانمندیهای یک کنشگر در زمینه سلاحهای کشتار جمعی و خلع سلاح کنشگر، بازدارندهگی، مدیریت پیامدهای دستیابی یک کنشگر به سلاحهای کشتار جمعی. (Office of Director of national intlellgence, 2009, p.6-7)
3- اطلاعات استراتژیک و هشدار به سیاستگذاران.
د- اهداف سازمانی جامعه اطلاعاتی امریکا در سند سال 2009
طبق سند فوق، جامعه اطلاعاتی امریکا دارای شش هدف سازمانی است:
1- بهبود مدیریت مأموریتی جامعه اطلاعاتی، بهرهگیری از رویکردهای مأموریتی در سازماندهی و پشتیبانی اطلاعاتی: این سند تأکید میکند که مدیریت مأموریتی باید تبدیل به یک هنجار در مدیریت جامعه اطلاعاتی شود.
2- تقویت مشارکت و همکاری: ایجاد روابط با کنشگران داخلی و خارجی در هر دو بخش دولتی و خصوصی.
3- همسانسازی و کارآمدتر کردن فرایندهای پشتیبانی (مالی و اداری) جامعه اطلاعاتی.
4- بهبود وضعیت اشتراک اطلاعات و یکپارچهگی اطلاعرسانی: کاربست فناوری اطلاعات در ارایه اطلاعات به مشتریان مدیریت اطلاعات و رویههای یکپارچهسازی و اشتراک اطلاعات.
5- گسترش توجه به فرایند تحقیق و توسعه و استفاده از علم و فناوری: دادههای تاریخی نشان میدهد که در اختیار داشتن پیشروترین فناوریها، متغیر بسیار مهم در توانایی جامعه اطلاعاتی برای ارایه اطلاعات بهتر به سیاستگذاران است. بنابراین، سند سال 2009 نیز بر آن است که استفاده از پیشرفتهای عرصه دانش برای حفظ برتری جامعه اطلاعاتی در برابر حریف ضروری است.
6- توسعه پرسونل و نیروی انسانی: جذب نیروی انسانی نتیجهگرا، کارآمد و با تخصصهای متنوع که توانایی مدیریت چالشهای امنیتی امریکا را داشته باشند. سند سال 2009 تأکید میکند که نیروی انسانی، محور اصلی ایجاد سازمان اطلاعاتی منعطف و توسعه فرهنگ همکاریجویانه در آن است.
استراتژی امنیت ملی سایبری ایالات متحده امریکا
1- اولویتهای اصلی: دونالد ترمپ در آغاز استراتژی امنیت ملی سایبری ایالات متحده امریکا چنین میگوید: «حفاظت امنیت ملی امریکا و ارتقای کامیابی مردم از اولویتهای اصلی من است. اطمینان از امنیت فضای مجازی جهت نیل به این دو هدف ضروری است. فضای سایبری جزء جداییناپذیر از تمام جنبههای زندهگی امریکایی، از جمله اقتصادی و دفاعی است. با این وجود، سازمانهای خصوصی و دولتی هنوز در تلاش هستند تا سیستمهای خود را حفظ کنند و دشمنان نیز فرکانس و پیچیدهگیهای فعالیتهای بدخواهانه اینترنتی خود را افزایش دادهاند. امریکا اینترنت را ایجاد کرد و آن را با جهان به اشتراک گذاشت. اکنون باید اطمینان حاصل کنیم که فضای سایبری را برای نسلهای آینده ایمن و حفظ میکنیم.»
با انتشار این استراتژی ملی سایبری، ایالات متحده در حال حاضر توانسته است، اولین استراتژی سایبری خود طی 15 سال را به طور کامل بیان کند.
2- مأموریتها: این استراتژی مأموریت دولت را اینگونه توضیح میدهد:
– دفاع از میهن با حفظ شبکهها، عملکردها و دادهها.
– ارتقای رفاه امریکا با پرورش یک اقتصاد دیجیتال، امن، شکوفا و ارتقای نوآوریهای داخلی قوی.
– حفظ صلح و امنیت با تقویت توانایی ایالات متحده در رقابت با متحدان و همکاران برای جلوگیری و مجازات افرادی که از ابزار سایبری برای اهداف مخرب استفاده میکنند.
– گسترش نفوذ امریکا در خارج از کشور به منظور بسط اصول کلیدی اینترنت نامحدود و مطمین.
ترمپ گفته بود که استراتژی امنیت ملی سایبری نشاندهنده تعهد او به تقویت تواناییهای امنیت سایبری امریکا و برقراری امنیت امریکا در قبال تهدیدات اینترنتی است. «این یک فراخوان است برای همه امریکاییها و شرکتهای بزرگ ما تا اقدامات لازم را برای ارتقای امنیت ملی در کشور انجام دهند. ما کماکان به رهبری جهان و ایمنسازی آینده سایبری موفق، ادامه خواهیم داد.» (کاخ سفید، استراتژی امنیت ملی سایبری ایالات متحده، 2019)
دونالد ترمپ در پیشگفتار این سند استراتژیک تحت عنوان «چگونه به اینجا رسیدیم؟» چنین میگوید: «ظهور اینترنت و مرکزیت فزاینده فضای سایبری در تمام جنبههای دنیای مدرن با افزایش قدرت ایالات متحده امریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان همراه بود. طی 25 سال گذشته، نبوغ جامعه امریکایی به روند تکامل فضای سایبری منجر شده و فضای مجازی به نوبه خود به عامل بنیادین برای ثروت و نوآوری در امریکا تبدیل شده است. فضای مجازی جزء لاینفک از زندهگی مالی، اجتماعی، حکومتی و سیاسی امریکا است. در عین حال، امریکاییها به طور مسلم میدانند که برتری ایالات متحده در عرصه سایبری بدون هیچ مشکلی باقی خواهد ماند و دیدگاه امریکا برای اینترنت نامحدود، متقابل، مطمین و امن به طرز اجتنابناپذیری تبدیل به یک واقعیت خواهد شد. امریکاییها بر این باورند که رشد اینترنت منجر به تحقق رویای جهانی در زمنیه آزادی بیان و آزادی فردی در سراسر جهان خواهد شد. آنان میدانند، فرصتهایی که در گسترش ارتباطات، تجارت و مبادله آزادانه ایدهها به وجود میآید، آشکار و بدیهی خواهد بود. بخش بزرگی از جهان، چشمانداز امریکا و این فضای مجازی مشترک و نامحدود را به منظور سود دوجانبه پذیرفته است. با این حال، رقیبان و مخالفان ما رویکرد متضاد را اتخاذ کردهاند. آنان در حالی که دسترسی مردم به اینترنت را محدود میکنند، خود از اینترنت نامحدود استفاده و به طور فعال و آگاهانه اصول اینترنت آزاد بر طبق قوانین بینالملل را تضعیف و تهدید میکنند. روسیه، ایران و کوریای شمالی حملات سایبری بیپروایانهای را هدایت کردند که به کسبوکار امریکا و جامعه بینالملل و همپیمانان و همکاران ما آسیب رسانده و هزینههای زیادی را جهت جلوگیری از تجاوزات سایبری آینده بر ما تحمیل کرده است. کشور چین به درگیری در فعالیتهای جاسوسی اقتصادی مبتنی بر اینترنت و تریلیونها دالر سرقت مالکیت معنوی متهم است. عوامل غیردولتی، از جمله تروریستها و جنایتکاران از فضای سایبری برای سوءاستفاده، بهرهکشی و تبلیغ علیه ایالات متحده و متحدان و شرکایش با حمایت و پشتیبانی کشورهای متخاصم بهرهبرداری میکنند. از آنجایی که دشمنان، فرکانس و پیچیدهگیهای فعالیتهای اینترنتی مخرب خود را افزایش میدهند، نهادهای دولتی و خصوصی نیز تلاش کردهاند تا سیستمهای خود را حفظ کنند. افراد و ماهیتها در سراسر ایالات متحده، بهویژه در شناسایی موثر، حفاظت و اطمینان از قابلیت انعطافپذیری شبکهها، سیستمها، توابع و دادهها و همچنین شناسایی، پاسخدهی و بازیافت حوادث با چالشهای امنیتی سایبری مواجه شدهاند.