امنیتیشدن مساله آب میان افغانستان و ایران

آب ماده اصلی حیات و غیرقابل جاگزین است. پیشرفت سریع بشر از قرن ۲۰ به اینسو باعث افزایش جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای آب و غدا شده است، و از سوی دیگر تغییرات اقلیمی بخشهایی از جهان را با بحران کمآبی بیسابقه مواجه کرده است. از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ به دلیل رشد سرسامآور جمعیت و توسعه اقتصادی، تقاضا برای آب سه برابر شده است. سازمان ملل برای تشویق جهان به مبارزه با تغییرات اقلیمی و بهرهبرداری موثر از آب، ۲۲ مارچ را روز جهانی آب نامگذاری کرده است. سازمان ملل در ۲۲ مارچ سال جاری اعلان کرد که بیش از دو میلیارد تن به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند و چندین منطقه از جهان از جمله شمال آفریقا، خاورمیانه و آسیای جنوبی و مرکزی با بحران شدید آب روبهرو اند.

براساس آماری که انستیتوت منابع جهان ارایه کرده است، افغانستان و مناطق پیرامون آن تا سال ۲۰۴۰ با بحران شدید آب مواجه خواهند شد. رشد سریع نفوس، استفاده بیرویه از آب، خشکسالی، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندهگی از دلایل اصلی بحران کمآبی در افغانستان و کشورهای همسایه آن است.
از سوی دیگر، منابع آبی در سطح زمین بهصورت یکسان توزیع نشده است. بهگونهای که بسیاری از مناطق مانند اروپا و امریکای شمالی با مشکل جدی آب روبهرو نیستند و برعکس کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی و آفریقایی با چالش کمبود و نبود آب سالم دستوپنجه نرم میکنند. به همین دلیل، نزاع بر سر آب در این کشورها در حال تقویت است و دولتها مساله آب را در صدر برنامههای خود قرار دادهاند.
افزایش تقاضا برای آب کشورها را وارد مناقشه با یکدیگر کرده است. رودخانهها یکی از منابع اصلی تامین آب هستند و اکثراً این رودخانهها در میان دو کشور واقع شده و یا هم در چندین کشور جریان دارند. همین مساله سبب شده است که گاهی کشورها برای تصاحب و توزیع آب با هم وارد منازعه شوند.
با کمتر شدن آبهای زیرزمینی و آلودهگی شدید آبهای جاری، مساله آب به یکی از اجنداهای اصلی دولتها در صحنه سیاست بینالملل مبدل شده است. اهمیت پیدا کردن مساله آب در روابط کشورها امکان درگیری میان کشورهای همسایه را بالا برده است. در حال حاضر در نقاط مختلف جهان مناقشه آبی میان دو همسایه وجود دارد. علت اصلی این مناقشهها استفاده بیش از حد آب در کشور اولی یا همان کشور بالادست است. استفاده بیش از حد آب در کشور بالادست سبب کمبود آب در کشور پاییندست یا سفلا میشود. گاهی هم آلودهگی آب در کشور علیا سبب میگردد که کشور سفلا از آب جاری شده نتواند درست استفاده کند. در بعضی مواقع مسایلی چون ماهیگیری، کشتیرانی و انحراف رود نیز باعث مناقشه میان دو کشور میشود.
امنیتیشدن/سازی مساله آب
تغییر در محیط بینالملل بعد از پایان جنگ سرد و ظهور بازیگران غیرسنتی در امنیت بینالملل، تعریف سنتی از امنیت نظامی و کشورمحور را به چالش کشید و سبب شد تا پژوهشگران به سمت ارایه تعریف جدیدتر و بهروزتر از امنیت بروند. در این میان بری بوزان از نخستین کسانی بود که تعریف موسع از امنیت را ارایه داد و در کنار امنیت نظامی، موضوعاتی چون امنیت فردی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را وارد اجندای امنیت بینالملل کرد[۱]. با این حساب، آب بهعنوان زیرمجموعه امنیت زیستمحیطی وارد مباحث امنیتی شده است. از منظر مکتب امنیتی کپنهاگ، امنیت یک امر ارزشی و عینی نیست بلکه برساخته و گفتمانی است. به این معنا که بازیگران مختلف با استفاده از زبان میتوانند یک موضوع غیرامنیتی مانند آب را امنیتی بسازند. این موضوع زمانی رخ میدهدکه بازیگران از ناحیه یک موضوع احساس تهدید کنند[۲].
قلت آب در مناطق شرقی ایران بهویژه سیستان و بلوچستان سبب شده که مساله آب رودخانه هیرمند میان افغانستان و ایران مبدل به موضوع امنیتی شود. به عبارت دیگر، مساله آب امنیتیسازی شده و برای هر دو طرف اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
مناقشه آبی میان افغانستان و ایران
افغانستان با همسایهگان شمالی خود نزاع جدی مرزی ندارد؛ اما با همسایه جنوبی (پاکستان) منازعه مرزی و ارضی و با همسایه غربی (ایران) مناقشه آبی دارد. هرچند روابط سیاسی افغانستان و ایران همواره عادی و خوب بوده، اما با امنیتیشدن مساله آب روابط دو کشور دستخوش تنش شده است. منازعه آبی افغانستان و ایران ریشه قدیمی دارد و به زمانی برمیگردد که مرزهای افغانستان در زمان حکومت امیر عبدالرحمان خان در حال تعیینشدن بود. در آن زمان که مرز میان افغانستان تعیین میشد، مساله آب رود هلمند میان دو کشور مورد مناقشه قرار گرفت و تا امروز ادامه دارد. بعد از آن نیز دولتهای جدید افغانستان و ایران چندین بار در سالهای مختلف با هم روی تقسیم و توزیع آب رود هیرمند مذاکره و گفتوگو کردند. تا این که دو طرف در سال ۱۳۵۱ توافقنامه تقسیم آب را با حضور امیر عباس هویدا و محمدموسا شفیق، نخستوزیران اسبق هر دو کشور، امضا کردند. این قرارداد سهم ایران از رود هیرمند را در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب و در یک سال ۸۵۰ میلیون مترمکعب تعیین کرد[۳]. مبنای تعیین این مقدار حقابه براساس نظر کارشناسی کمیسیون دلتا در سال ۱۳۲۷ در اختلاف ایران و افغانستان و با حکمیت ایالات متحده امریکا بود. کمیسیون دلتا متشکل از سه کارشناس فنی از کشورهای امریکا، شیلی و کانادا با مدیریت ایالات متحده بود. این کمیسیون براساس برآورد حجم آب در افغانستان و نیاز آبی دو کشور، سهم ایران را مشخص کرد.
اما حالا بنابر تغییر وضعیت اقلیمی و خشکسالی شدید در دو طرف مرز، مساله آب میان افغانستان و ایران دوباره حاد شده است و ایرانیها تلاش دارند قرارداد آبی جدیدی با افغانستان امضا کنند. در سالهای گذشته چند بار هیاتهایی از جانب افغانستان و ایران با هم روی مساله آب گفتوگو کردند که بیثمر بوده است. سیستان و بلوچستان ایران با کمبود شدید آب آشامیدنی و آب مصرفی برای کشت و زرع مواجه است. این موضوع سبب شده است که ساکنان این منطقه چند بار دست به اعتراض بزنند و از دولت ایران خواستار تامین آب شوند. کمآبی در سیستان و بلوچستان باعث فقر شدید و کوچ دستهجمعی افراد از این منطقه شده است. فداحسین مالکی، نماینده زاهدان، گفته است: «ذخایر آبی سیستان و بلوچستان تا دو ماه آینده تمام میشود و جمعیت حدود دو میلیونی منطقه با بحران امنیتی آب مواجه است. در مساله حقابه باید در سطح حاکمیتی از طالبان مطالبه شود چون به نظر میرسد طالبان قصدی برای دادن حقوق آبی ایران ندارد.[۴]» پیش از مالکی، مصطفا محامی، نماینده ویژه آیتالله خامنهای برای سیستان و بلوچستان نیز گفته بود که طالبان دستنشانده امریکاییها هستند و حکومت ایران برای تامین آب باید دست به هر اقدامی بزند و از تمام اهرمهای فشار استفاده کند[۵].
تنش در روابط ایران و طالبان؟
سوالی که در حال حاضر ذهن اکثریت ناظران مسایل افغانستان و ایران را درگیر کرده این است که اگر طالبان با ایران در مورد آب رود هیرمند کنار نیایند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وزارت خارجه ایران گفته است که مساله آب در راس کارهای این وزارت در سال ۱۴۰۲ است و این وزارت تلاش خواهد کرد با طالبان در مورد حقابه رود هیرمند گفتوگو کند. چندی پیش هیاتی نیز از ایران برای گفتوگو با طالبان وارد افغانستان شد، اما از سرنوشت مذاکرات خبر زیادی در دست نیست. طالبان در پاسخ به درخواست ایران برای آب بیشتر گفتهاند که کمبود آب در این طرف مرز ناشی از بارندهگی کم است و این طرف نیز با کمبود آب مواجه است. ایران در صورتی که طالبان حاضر نشوند قرارداد جدید امضا کنند چه اهرم فشاری در دست دارد؟ ایران تا کنون روابط دوستانهای با طالبان داشته است و سفارت افغانستان در تهران را نیز در اختیار طالبان قرار داده است. اما اگر روابط دو کشور پرتنش شود، یکی از گزینههای ایران تهدید به اخراج دیپلماتان طالبان از ایران خواهد بود. مساله مهاجران از سالهای دور به اینسو از ابزار فشار دیگر ایران بوده است. در نهایت، سومین اهرم فشار حمایت از جبهه مخالف طالبان خواهد بود. ایران چون نیاز شدیدی به آب دارد و مساله امنیتی شده است، شاید به سمتی برود که از این اهرمها استفاده کند. روابط طالبان با همسایههای افغانستان پرفرازونشیب بوده و حالا اگر مساله آب جدی شود، رابطه طالبان و ایران پرتنش خواهد شد. البته ذکر این نکته در آخر ضروری است که ایران و سایر کشورهای همسایه افغانستان از نزدیکی طالبان با ایالات متحده امریکا بهشدت نگران هستند و هراس دارند که نفوذشان را روی این گروه از دست دهند.
[۱] Buzan, Barry. (۱۹۸۳). People, states and fear: the national security problem in international relations. Brighton: Wheatsheaf Books
[۲] Buzan, Barry. & Waever, Ole. & Wilde, Jaap de. (۱۹۹۸). Security: a new framework for analysis. Boulder, Colo: Lynne Rienner Pub
[۳] حافظ نیا، محمدرضا، مجتهدزاده، پیروز، و علیزاده، جعفر. (۱۳۸۵). هیدروپلیتیک هیرمند و تاثیر آن بر روابط سیاسی ایران و افعانستان. مدرس علوم انسانی، ۱۰ (۲ (پیاپی ۴۵) ویژهنامه جغرافیا، ۳۱-۵۸٫