نویسنده: شیکهار گوپتا
منبع: روزنامه دی پرینت
پاکستان این روزها با تحولات بسیار سریع روبهرو است. برخی اتفاقات قابل پیشبینیاند و خیلی از آنها نیستند. من که از بمبئی مینویسم، فعلاً میتوانم سه نکته را در تحولات اخیر پاکستان ببینم و با شما شریک سازم. نکته سومی جالبتر از همه است. اما قبل از آن میخواهم به دو نکته دیگر بپردازم. نکته اول این است که فروپاشی حزب عمران خان کلید خورده است. بهنظر میرسد این فروپاشی سریعتر از آنچه تصور میشد رخ داده است. عمران خان قدرت خیابانی قابلتوجه داشت و حامیانش وقتی دست به شورش زدند، به تاسیسات نظامی و خانه رییس ارتش و پایگاه نیروی هوایی پاکستان نیز حمله کردند. تصور میشد که آن اتفاقات منجر به تقویت نفوذ عمران خان شود. حالا اما به نظر میرسد که او عقبنشینی کرده است. در سخنرانی طولانی بیستدقیقهای اخیرش، عمران خان با لحن اعتراض علیه ارتش سخن نگفت، بلکه تلاش داشت به جنرالان بگوید که هرگز نیت نداشته است تا به ارتش آسیب برساند، بلکه همیشه و در هر موقفی که بوده، کوشیده است از آن نهاد دفاع کند. او میگوید که حتا پیش از وارد شدن به سیاست، وقتی در میدان ورزش آدم مشهوری بود، از ارتش حمایت میکرد. او در واقع اکنون با سخنرانیهایش از ارتش عذرخواهی میکند. عمران خان میگوید، آنانی که به تاسیسات ارتش حمله کردهاند از ما نیستند، دستگیر و مجازاتشان کنید.
پس از آن شورش، هزاران تن دستگیر شدهاند. خیلی از توقیفشدهگان اعضای حزب عمران خان هستند. تعدادی اعضای شورای ولایتی و کسانی هم نمایندهگان پارلمان بودند. برخی از این افراد آدمهای مشهور و شناختهشده هستند، از جمله شیرین مزاری که در کابینه عمران خان وزیر بود. او در عین حال یک دانشمند مشهور است. او با آن که در وضعیت صحی خوبی قرار ندارد، دستگیر شد و حتا زمانی که دادگاه فرمان آزادیاش را صادر کرد، دوباره بازداشت گردید. تعدادی از سیاستمداران بازداشتشده از جمله خانم مزاری به رسانهها گفتهاند که از سیاست دست بر خواهند داشت. این یکی از نشانههای فروپاشی حزب عمران خان است.
جنرالان: برای مجازات متخلفان ملکی به قانون ارتش متوسل میشویم
اتفاقات اخیر این نکته را روشن میسازد که معترضان ملکی شاید به جادهها رفته و فریاد بزنند که «یی جو دهشت گردی هی، ایس کی پیچی وردی هی» (پشت دهشتگردی، دست ارتش است). اما هنوز همدلی با ارتش پاکستان در میان مردم زنده است. تهدید اصلی شورش حامیان عمران خان به ارتش از این جا بر میخیزد که تعداد قابل توجه افسران و سربازان اسلامگرا در ارتش پاکستان با جریان تحت رهبری عمران خان همدلی دارند و مخالف رهبری کنونی این ارتش هستند. اما باید پرسید که آیا عمران خان میخواهد از نارضایتی آنان استفاده کند؟ اگر چنان میبود، پس باید خودش به جاده میآمد. بدیهی است که او چنین قصدی ندارد و عملاً از میدان کشیده شده است. او در آغاز میگفت که دعوایش با رییس ارتش یا فلانیها در اداره روابط عامه اردو (آیاسپیآر) یا با فلانیها در استخبارات (آیاسآی) است، ولی اکنون پا پس کشیده است. او حالا از ارتش تقاضای بخشش دارد و در نتیجه حامیانش نیز روحیه خود را از دست دادهاند.
ارتش هشدار داده است که با کسانی که به تاسیسات نظامی حمله کردهاند مطابق قانون ارتش برخورد خواهد شد. قانون ارتش یا آنچه در پاکستان از آن به «آرمی اکت» یاد میشود، اصولاً باید ویژه رسیدهگی به تخلفات منسوبان ارتش باشد. کشورهای دیگر نیز چنین قوانین، لوایح و مقررههای ویژه نیروهای مسلح را دارند. اما قاعدتاً افراد ملکی را نمیتوان مطابق مقررات ارتش محاکمه کرد. براساس قانون خود پاکستان، تنها زمانی که یک شخص ملکی، فرد نظامی را اغوا کند یعنی به او رشوت دهد یا تشویق به خیانت به کشور و نیروی نظامی کند، میتوان او را در چارچوب قانون ارتش محاکمه کرد.
با اعلام هشدار اخیر ارتش، دیگر هر کس وارد خانه جنرالان شود و یا به وسایل خانه آنان آسیب بزند، ترس برخورد نظامی و محاکمه در دادگاه ویژه ارتش را با خود خواهد داشت؛ ترسی که شبیه ترس از یک نیروی فرابشری و «قادر متعال» است. این ترس در ذهن سیاستمداران و حامیان عمران خان نیز رخنه کرده است.
یک میلیون ایکر زمین در صحرای چولستان
نکته سومی که گفتم شنیدنیتر از همه است و به شوق ارتش برای تصاحب زمین و املاک ارتباط میگیرد. درخواست ارتش برای گرفتن زمین فعلاً به دلیل اعتراض برخی از افراد به دادگاه عالی لاهور ارجاع شده و قرار است این دادگاه بهتاریخ 29 ماه جاری (این مقاله بهتاریخ 26 می نوشته شده است) فیصلهاش را اعلام کند. ارتش از حکومت پنجاب خواسته است که یک میلیون ایکر (بیش از 404 هکتار) زمین را در صحرای جنوب این ایالت به آن نهاد واگذار کند. ارتش پاکستان در تصاحب زمین شهرت ویژه دارد و یک میلیون ایکر، زمین کمی نیست.
ارتش گفته است که از آن زمین برای رفع کمبود مواد غذایی کشور استفاده خواهد کرد. پاکستان با کمبود مواد خوراکی و انرژی مواجه است و ارتش میگوید که در آن زمین با همکاری دولت پنجاب سرمایهگذاری خواهد کرد و حاصلات آن را به سه بخش تقسیم میکند. 20 درصد به تحقیقات بیشتر زراعتی، 40 درصد به حکومت ایالتی پنجاب و 40 درصد دیگر به ارتش داده خواهد شد.
در یک نظام دموکراتیک نمیتوان تصور کرد که ارتش به حکومت بگوید شما به ما زمین بدهید، ما روی آن سرمایهگذاری کرده و بخشی از سودش را به شما خواهیم داد. آنان معطل فیصله دادگاه نمانده و به دولت گفته بودند تا زمانی که مراحل قانونی تسلیمدهی زمین اصلی طی میشود، به مقدار 45 هزار ایکر زمین در جای دیگری از پنجاب در اختیار ما قرار دهید تا پروژه آزمایشی را اجرا کنیم. آن زمین از سوی حکومت ایالتی حزب عمران خان، به ارتش داده شده بود. وقتی ارتش در پاکستان از حکومت چیزی میطلبد، دیگر بروکراسی جایی ندارد و مراحل قانونی نیز جز مسیری را که ارتش میخواهد نباید طی کند. اختصاص زمین یادشده در پنجاب از سوی عثمان بزدار که آن زمان سرپرست حکومت ایالتی بود، صورت گرفته بود. ازاینرو، فعلاً دادگاه پنجاب میگوید که دستور اداره سرپرست رسمیت ندارد و باید مراحل قانونیاش طی شود.
درخواست کنونی یک میلیون ایکر زمین از صحرای بایر و نهچندان حاصلخیز چولستان است. نام این صحرا که نزدیک مرز هندوستان واقع شده، ریشه ترکی دارد و ریگزار معنا میدهد. سه ولسوالی پنجاب (بهاولنگر، بهاولپور و رحیمیارخان) در این صحرا واقع شدهاند. هر دو سوی مرز این منطقه رشد چندانی نکرده ولی بخش پاکستانی محرومتر است. حالا که آن منطقه بیشتر از گذشته به خشکی گراییده، ارتش پاکستان خواهان زمین در آن جا شده است.
تشبثات «فوجی»
جنرال احمد شریف چوهدری، رییس روابط عامه نیروهای مسلح، اخیراً در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «در کشورهای رو به انکشاف و توسعهیافته، حکومتها از ارتش بهنحوی در امر توسعه زراعت بهره گرفتهاند. پس ما چرا این کار را نتوانیم؟» غیر از آن یک میلیون ایکر زمین، ارتش در صحرای یادشده 30 هزار ایکر دیگر را خواسته است تا به خانوادهها و بازماندهگان سربازانی که جان خود را از دست دادهاند، توزیع کند. تقاضای این مقدار زمین، درخواست کوچکی نیست. طبق روال معمول، این درخواست نیز به دادگاه عالی پاکستان سپرده شده است. رابطه متقابل و دادوستد ارتش و دادگاهها نیز روشن است و بعید به نظر میرسد که درخواست ارتش رد شود.
ارتش در اقتصاد پاکستان نقش ویژه دارد. براساس آنچه در کتاب عایشه صدیقی تحت عنوان «اقتصاد نظامی پاکستان از درون» آمده است، یک چهارم افرادی که تا کنون رییس ارتش پاکستان شدهاند، زمانی در راس یکی از تشبثات عسکری یا فوجی نیز فعالیت کردهاند. در کتاب یادشده توضیحات مفصلی از شرکتها و نهادهای تحت اداره ارتش آمده است، از جمله فوجی گاز، فاوندیشن گاز، ماری گاز، مجموعه فابریکههای تولید پوفک و خلال جواری، فابریکههای قند، فابریکههای تولید کود کیمیایی، شرکتهای وارداتی، فارم آزمایشی تکثیر بذر بنیاد فوجی، شرکت توزیع روغن فوجی، دانشگاه بنیاد فوجی، و حتا فارمهای پرورش و اصلاح نسل حیوانات.
بلی، ارتش پاکستان مجموعهای از فارمهای نسلگیری مواشی، کارخانههای برنجپاکی، فابریکههای قند، فارمهای ماهی، فابریکههای تولید سمنت و فروشگاههای بزرگ را اداره میکند. ارتش اداره فروشگاههای بزرگ را نیز در اختیار دارد. غیر از فروشگاههای تجاری، ارتش در صنایع هوایی و بانکداری و بیمه نیز دست دارد. بنیاد شاهین مربوط به ارتش پاکستان در بخش هوانوردی سرمایهگذاری کرده است.
یادآوری: ترجمه این مقاله با مقداری تلخیص انجام شده است. عکسها و شرح عکسها را نیز 8صبح افزوده است.