تایوان؛ آیا بحران جدید در راه است؟

چین با اتخاد سیاست درهای باز در اواسط دهه ۷۰ میلادی نخستین گام را برای مبدل شدن به یک قدرت بزرگ برداشت. در ظرف چند دهه، توانست به یکی از قدرت‌های نوظهور اقتصادی جهان مبدل شود. تبدیل شدن این کشور به یک قدرت اقتصادی، زنگ خطری بود برای ایالات متحده و هم‌پیمانان آن کشور در شرق دور. زمانی که در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی چین وارد سازمان تجارت جهانی شد، خیلی از کارشناسان و اندیشمندان روابط بین‌الملل و اقتصاد جهانی آن را یک قدم مثبت برای ثبات بیشتر جهان و منطقه تلاقی کردند. به عقیده آن‌ها، ادغام چین به سیستم مالی جهانی باعث خواهد شد تا این کشور از یک قدرت تغییر‌ساختار‌طلب به حامی نظام لیبرال دموکراسی مبدل شود. در این میان جان مرشایمر، اندیشمند برجسته‌ واقع‌گرایی، نگاه متفاوت به قضیه داشت. او معتقد بود که چین قدرت‌مند آرام نخواهد نشست و به ‌دنبال تغییر وضعیت خواهد بود[۱]. بعد از چند سال معلوم شد که حرف‌های جان مرشایمر واقع‌بینانه‌تر و درست‌تر بوده است. چین پس از تحکیم پایه‌های اقتصادی خویش، به سراغ بخش نظامی رفت و روی این سکتور سرمایه‌گذارهای هنگفتی کرد. در سال‌هایی که امریکا سرگرم مساله عراق و افغانستان و در کل خاورمیانه بود، چین در آسیاپاسیفیک در حال قدرت‌گیری بود. ظهور چین به‌عنوان یک قدرت بزرگ، تهدیدی جدی و بالقوه علیه منافع و متحدان امریکا در آسیای جنوب‌شرقی است. امریکا در شرق دور سه متحد استراتژیک دارد و چین با هر سه آن کشورها مشکلات سیاسی، اقتصادی، مرزی، آبی و سرزمینی دارد. جمهوری خلق چین پس از انقلاب ۱۹۴۹ میلادی بالای تایوان ادعای ارضی دارد و آن را بخشی از قلمرو خودش می‌داند. مساله تایوان و چین بیش از نیم قرن است که لاینحل باقی مانده است.

زمانی که در فبروری سال گذشته روسیه به اوکراین یورش برد، خیلی از کارشناسان معتقد بودند که چین نیز به تاسی از روسیه به تایوان حمله و این جزیره را به خاکش الحاق خواهد کرد. هر‌چند تا اکنون چین به تایوان حمله نکرده‌، ولی تهدید و استفاده گزینه نظامی همواره روی میز رهبران چین بوده است. در سوی دیگر، رییس جمهور جو بایدن بارها گفته است که در صورت حمله چین به تایوان، ایالات متحده مداخله نظامی خواهد کرد. او همچنان تاکید کرده است که تایوان باید به تنهایی تصمیم بگیرد که آیا باید مستقل باشد یا خیر، در حالی که موضع دیرینه ایالات متحده هر گونه حرکت یک‌جانبه به سمت استقلال تایوان را رد می‌کند. سیاست خارجی ایالات متحده همواره در مورد تایوان بی‌ثبات بوده و گاه هم موضع مشخص در مورد تایوان وجود نداشته است. به همین دلیل اکثر کارشناسان سیاست بین‌الملل از عبارت «ابهام استراتژیک[۲]» در مورد سیاست خارجی ایالات متحده در قبال تایوان استفاده می‌کنند. شینزو آبه، نخست‌وزیر فقید جاپان، در آخرین نوشتهاش از ایالات متحده خواسته بود تا به ابهام استراتژیک در مورد تایوان پایان بدهد. آبه نوشته است که «فاجعه انسانی که بر اوکراین وارد شده، درس تلخی به ما داده است. در عزم ما در مورد تایوان و در عزم ما برای دفاع از آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون، دیگر نباید جایی برای تردید وجود داشته باشد.» به زعم او، در حال حاضر شرایط تغییر کرده است و ایالات متحده نیز باید استراتژی خود را تغییر بدهد.

آیا تایوان به سرنوشت اوکراین دچار خواهد شد؟

زمانی‌ که حزب کمونیست چین به رهبری مائوتسه تونگ در سال ۱۹۴۹ کنترل بیجینگ را به دست گرفت و رهبران حزب ناسیونالیست به رهبری چیان کایشیک به جزیره تایوان فرار کردند، آن‌ها در تبعید حکومت و دولت جدیدی ساختند و برای سالیان زیادی کرسی چین در سازمان ملل را در اختیار داشتند. زمانی‌ که ایالات متحده روابط خود را با چین در سال ۱۹۷۹ میلادی عادی و پیمان «چین واحد» را با دولت کمونیست امضا کرد، تایوان را نیز به‌عنوان دولتی جداگانه حفظ کرد. در همان سال کنگره ایالات متحده قانون (TRA[3]) را تصویب کرد که براساس آن ایالات متحده به تایوان کمک تجهیزاتی می‌کند و در صورت هر گونه حمله به آن جزیره، از آن دفاع خواهد کرد. در حال حاضر هم چین و هم تایوان خود را وارث سرزمین چین می‌دانند و هر دو بر یک‌دیگر ادعای ارضی دوجانبه دارند.

وضعیت تایوان شباهت فراوان به وضعیت اوکراین دارد. هر دو به لحاظ جغرافیایی از ایالات متحده دور‌ند و از نظر نظامی چین به‌مراتب قدرت‌مندتر از تایوان است، درست مانند روسیه که توان نظامی بیشتر نسبت به اوکراین داشت. نه اوکراین و نه تایوان هیچ‌کدام متحد نظامی رسمی ندارد. هر دو کشور مجبورند به تنهایی در مقابل کشورهای متخاصم مقابله کنند. از آن‌جایی که روسیه و چین هر دو اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و حق وتو دارند، نمی‌توان به کارکرد میانجی‌گری سازمان ملل اعتماد کرد.

مقایسه توان نظامی چین و تایوان (منبع: بی‌بی‌سی فارسی به نقل از (Military Balance)

در صورتی ‌که چین به تایوان حمله کند، وضعیت پیرامونی این کشور بدتر از اوکراین است. این کشور جزیره‌ای هیچ متحد جغرافیایی نزدیک ندارد. در حالی که ناتو و ایالات متحده اوکراین را از راه اروپا تمویل می‌کنند، اما برای تایوان چنین راه و مسیری مهیا نیست. در مورد اوکراین امریکا در همان آغاز اعلام کرد که نیروهای نظامی‌اش وارد میدان نبرد نخواهند شد؛ اما در مورد تایوان ایالات متحده همواره با ابهام صحبت کرده است و هنوز معلوم نیست که واقعاً جو بایدن یا دولت‌های آینده ایالات متحده از گزینه مداخله نظامی استفاده خواهد کرد یا خیر.

ابهام استراتژیک و بازدارنده‌گی

طرف‌داران استراتژی ابهام استراتژیک ایالات متحده باور دارند که این استراتژی برای پنج دهه توانسته صلح را در جزیره تایوان تامین و بازدارنده‌گی میان ایالات متحده و چین ایجاد کند. ابهام استراتژیک به وضعیتی گفته می‌شود که کشور ثالث با ایجاد بازدارنده‌گی، از جنگ میان دو کشور رقیب جلوگیری می‌کند. استراتژی ابهام استراتژیک فقط تحت سه شرایط کار می‌کند: ۱- کشور محور باید قدرت نظامی تعیین‌کننده بیشتر نسبت به دو رقیب داشته باشد؛ ۲- هر دو رقیب جنگ را بیشتر از کشور محور بخواهند؛ ۳- عقلانیت، یعنی این‌که هر دو طرف به‌صورت منطقی برخورد کنند. هنگامی که هر سه شرط برقرار باشد، کشور محور می‌تواند قدرت تعیین‌کننده خود را در برابر هر کشوری که وضعیت موجود را بر‌هم می‌زند، تغییر دهد. از آن‌جایی که این کشور به هیچ اقدام خاصی متعهد نیست، هر دو رقیب (چین و تایوان) در مورد واکنش ایالات متحده مطمین نیستند و بنابراین از تشدید تنش اجتناب می‌کنند.

اکنون در سراسر تنگه تایوان، دو مورد اول از این شرایط دیگر برقرار نیست. بودجه نظامی چین از سال ۲۰۰۱ بدین‌سو پنج برابر شده است و اکنون بزرگ‌ترین نیروی موشکی‌، دومین نیروی دریایی بزرگ و سومین نیروی هوایی بزرگ جهان را در اختیار دارد. طبق گزارشی از موسسه رند در سال ۲۰۱۷، چین قبلاً در پنج منطقه از نه منطقه عملیاتی درگیر در سناریوی تایوان، موقعیت برابر یا حتا برتر نسبت به نیروهای امریکایی داشته است. بر این اساس در تیوری بازدارنده‌گی، ایالات متحده دیگر یک محور نیست.

حالا که امریکا درگیر بحران اوکراین است، چین یکی از بزرگ‌ترین مانوارهای نظامی خود را در نزدیکی جزیره تایوان برگزار کرده است. این مانور، پاسخی‌ است به مانور نظامی ایالات متحده هنگام ورود نانسی پلوسی به تایوان در آگست ۲۰۲۲ و صحبت‌های اخیر بایدن در مورد مداخله نظامی در تایوان. در حال حاضر مساله تایوان برای هر دو طرف حیثیتی شده است. چین، تایوان را جزوی از قلمرو خود می‌داند و این مساله به غرور ملی چین ارتباط دارد. در سوی مقابل امریکا هم نیاز دارد که از تایوان حمایت کند؛ چون این موضوع به دو هم‌پیمان دیگر ایالات متحده یعنی جاپان و کوریای جنوبی و پرستیژ بین‌المللی این کشور ربط دارد. اگر امریکا نتواند از تایوان در مقابل چین محافظت کند، بدین معنا است که چین می‌تواند در آینده بالای کوریای جنوبی و جاپان نیز حمله کند.

در کل ایالات متحده از دهه ۷۰ میلادی بدین‌سو سیاست دو‌پهلو را در مقابل چین و تایوان روی دست دارد. این کشور از چین واحد به مرکزیت بیجینگ و حزب کمونیست حمایت می‌کند و در سوی دیگر آزادی تایوان و استقلال آن را نیز تایید می‌کند. ابهام هم در مورد مداخل نظامی ایالات متحده است و حکومت تایوان و چین مطمین نیستند که آیا ایالات متحده وارد جنگ می‌شود یا خیر.

جمع‌بندی

امریکا تلاش دارد که موازنه را دوباره برگرداند و از حمله احتمالی چین به تایوان جلوگیری کند. تحلیل‌گران امنیتی بهترین استراتژی دفاعی برای تایوان را استراتژی دفاع نامتقارن و خارپشتی ارزیابی می‌کنند. این استراتژی که در آن تایوان شبیه یک جزیره پر از سلاح‌های ضد هواپیما، ضد کشتی و وسایط نقلیه می‌شود، جنگ را فرسایشی می‌کند و برای رسیدن نیروهای امریکایی زمان می‌خرد، در صورتی ‌که مداخله نظامی در کار باشد.

ایالات متحده و جو بایدن بر این‌که از بحران و دردسر بعدی جلوگیر کنند، باید به‌صورت متواتر به تایوان کمک نظامی و تجهیزات پیش‌رفته بفرستند. این کمک‌ها به تایوانی‌ها اعتماد به نفس می‌دهد تا از کشورشان دفاع کنند و به چین این پیام را می‌رساند که در صورت حمله، ایالات متحده نیز وارد عمل خواهد شد.

هر چند در حال حاضر احتمال درگیری میان چین و تایوان کم است، اما این بدان معنا نیست که چین از موضعش در مورد تایوان عقب کشیده است. حکومت مرکزی چین باور دارد که دیر یا زود این بخش جدا‌شده از قلمرو چین بزرگ و واحد، دوباره به بدنه اصلی الحاق خواهد شد. چینی‌ها در حال حاضر تلاش می‌کنند تا از راه‌های ادغام اقتصادی و اجتماعی تایوان را دوباره به چین الحاق کنند.


[۱] Mearsheimer, John. J. (2006). China’s Unpeaceful Rise. Current History, Vol 105, No 69, p 160 -162.

[۲] strategic ambiguity

[۳] Taiwan Relation Act

دکمه بازگشت به بالا