خوشبختانه احساسگرایی پاشنهی آشیل فلم جعبه غذا نیست. مثل فلم در «دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته صفی یزدانیان، جعبه غذا هم خیلی آرام پیش میرود و با یک ساختار نسبتاً مینیمالیستی همراهی میشود. جعبه غذا اگرچه مثل «در دنیای تو ساعت چند است؟» یک فلم شاعرانه نیست، ولی حال و هوای این رابطه عاشقانه در فلم، لحن و طعم شاعرانه دارد.
استیلای حریم خصوصی بر گروگانگیری کاذب مخاطب، در فلم مشهود است. این جمله شاید برای توصیف این موضوع پیچیده باشد. بگذارید به طور ساده بیان کنم.
پس از دوران طلایی سینمای کلاسیک، به قدری عاشقانههای سینما مبتذل شدند که در موارد بسیاری مرز میان ژانر رمانس و هوسانگیزانگاری برداشته شد. در اغلب عاشقانههای درخشان کلاسیک، مخاطب تا پایان فلم انتظار یک هوسانگیزنگاری بود؛ ولی بعدها برای جلب توجه بیشتر مخاطب، حریم خصوصی رابطهها از عاشقانهها برداشته شد.
این بحث در خصوص خشونت و قتل هم در سینمای معاصر، صادق است. همانطوری که در زندهگی مدرن، عشق، مسخ تکنولوژی ماشینها شده و از منزلت افتاده، قتل و خشونت هم در شمار واژههای آشنایی است که جز فرهنگ روتین مردم شده و دیگر کسی از شنیدن خبر مرگ، تکان نمیخورد.
همین اواخر خواندم که یکی از بزرگان سینما گفته بود، قدیمها کافی بود یک هفت تیر را در فلم نشان میدادید، تا پایان فلم، دهن مخاطب از ترس و تعجب باز میماند، ولی حالا باید سه صد نفر را بکشید تا کمی توجه مخاطب جلب شود. این که چطور این بلا بر سر سینما آمد، نیاز به واکاوی و گفتمانهای طولانی دارد که باید به آن پرداخته شود.
خلاصه کلام این که هرچه را زیاد نشان دهید، از دیده میافتد. لزومی ندارد که مخاطب حتماً باید با تصویرهای هنجارگریز مواجه شود. دقیقاً مثل فلم جعبه غذا. عاشقان جعبه غذا، تا پایان فلم همدیگر را نمیبینند و پس از پایان فلم هم که معلوم نیست. با این حال، کسانی که کارهای ونگ کاروای را دیده باشند بهتر میتوانند با فلم جعبه غذا، اُخت شوند. جعبه غذا نیز همسنخ شاهکارهای ونگ کاروای بزرگ، مثل فلمهای «در حال و هوای عشق» و «چونگ کینگ اکسپرس» است. مثل فلم «زندهباد عشق»، اثر ماندگار تسای مینگ لیانگ، از پیشروان نسل دوم سینمای موج نو تایوان. جعبه غذا، به گونه نامتعارفی به معضل تنهایی آدمها در شهر عظیمی چون بمبئی میپردازد.
بر اثر یک تحویل اشتباه ظرف غذا در سیستم مشهور تحویل غذای بمبئی، یک زن خانهدار جوان با مرد بازنشستهای آشنا میشود و این دو یک دنیای عاشقانه خیالی را از طریق نامهنگاری به وسیله ظرف غذا شکل میدهند. زنی که همه روزه برای همسرش در اداره غذا میفرستد، به اشتباه، ظرف به دست مرد دیگری میرسد. دو طرف پس از فهمیدن موضوع، با فرستادن یادداشتهایی به یکدیگر به واسطه ظرف غذا با هم از تنهایی میگویند.
فلم جعبه غذا (The Lunchbox) ساخته ریتیش باترا، با بازی تحسینشده عرفان خان، محصول سال ۲۰۱۳ هند است.
فلم ظرف غذا در جشنواره کن، تحسین شد، برنده دوربین طلایی جشنواره فلم زاگرب بود، نامزد دریافت جایزه بهترین فلم غیر انگلیسیزبان بفتا و…
در کل مواجهه منتقدان با فلم خوب بود. جعبه غذا را میتوان یکی از بهترین فلمهای چند دههی اخیر جریان فلمسازی مستقل سینمای هند بر شمرد.