هرچند ما در عصر رسانه و اطلاعات زندهگی میکنیم، اما بخش بزرگی از اتفاقات ناگوار و زنندهای که در شهرهای روستاهای افغانستان اتفاق میافتد، از چشم رسانهها و جامعه پوشیده است. عدم دسترسی به رسانهها، وجود وحشت مضاعف در زندهگی اجتماعی، ننگ و عار سنتی و کودهای فرهنگی در روستاها و مناطقی که سطح سواد و آگاهی و رسانه در آن کمتر است، از عوامل برجستهای است که بخشی از اتفاقات ناگوار و ضد انسانی در روستاها پوشیده باقی بماند و کسانی که مورد ظلم و تجاوز قرار گرفتهاند، لب به سخن نگشایند. یکی از این موارد که بعد از حضور طالبان گراف آن بالا رفته و مردم از آن بابت نگرانی عمیق دارند، افزایش تجاوزهای جنسی توسط فرماندهان و جنگجویان این گروه در روستاها و حومه شهرها است که بخش بزرگی از آن پوشیده و دور از چشم مردم و رسانهها مانده است.
در ماه گذشته رسانهها گزارش دادند که جنگجویان طالبان در ولایت سمنگان بر دو دخترِ یک خانواده بسیار فقیر شبهنگام تجاوز کرده، از آنها عکس و فلم گرفته و بعد سر آنها را بریدهاند. هرچند طالبان تلاش کردند این خبر به رسانهها درز نکند، اما مردم محل اعتراض کردند و خبر به رسانهها رسید. باشندههای محل میگویند که طالبان دو تن از بزرگان روستا را بازداشت و آنها را شکنجه کردهاند. همینطور جنگجویان طالبان در ولایتهای غور، بلخ، کابل، پنجشیر و هرات بر دختران جوان تجاوز جنسی کردهاند. تجاوز جنسی به غیر از ازدواجهای اجباری با جنگجویان طالب است که خود یک مساله جدی و چالش اساسی در برابر جامعه و مردم و زنان است که نمیخواهند با یک جنگجوی طالب ازدواج کنند. همین نخواستنها و دست رد زدنها است که ملاها را بر این واداشته تا از طریق منبر و محراب موعظههای شورانگیز با روایتهای دینی ارایه کنند تا زنان حاضر شوند با جنگجویان طالب ازدواج کنند. یک ملا در فاریاب از منبر پیامبر اسلام به مردم گفته است که یا «زن ملا شوید، یا گاو ملا». این یک جوک شرمآور نیست، خبری واقعی است که فایلش در رسانههای اجتماعی دستبهدست میشود.
آنچه در رسانهها درز میکند، بخش اندکی از ماجرای شرمآور و غیرانسانی است که در زیر پست جامعه و خصوصاً در روستاها و مناطق حومه شهر جریان دارد. جنگجویان طالبان همچون زامبیهای بیهمهچیز به خانههای مردم هجوم برده و به زنان و دختران جوان تجاوز میکنند. مردم محل در روستاها از یک سو به رسانههای دسترسی ندارند و از سوی دیگر توسط طالبان تهدید میشوند که از بخش و نشر آن خودداری کنند. قریب به اکثریت جنگجویان طالبان زیر 30 سال سن داشته و اکثریتشان مجرد هستند. آنها همه از مدارس دینی در پاکستان و افغانستان به چرخه نظامی طالبان محلق شده و هیچ وقت زن و زندهگی و آزادی را ندیدهاند. حالا که این گروه لگام قدرت را به دست گرفته، جنگجویانش چشم به دختران جوان مردم دوخته و با نکاح اجباری، تجاوزهای جنسی و بازداشتهای خودسرانه زنان و ختران را با خطر جدی مواجه کردهاند.
فرهنگ حاکم در روستاها تحت عنوان ننگ و عار نیز این جنایت را برای طالبان سهل کرده است؛ جنایتی که قربانی آن دختران و زنان جواناند و حتا کمتر کسی از وقوع چنین جنایتهای شرمآور خبر میشود. منابع محلی میگویند که مردم ترسیدهاند و حتا دختران خردسال خود را از ترس طالبان وادار به ازدواج میکنند تا از تجاوز جنگجویان طالبان در امان باشند. از سوی دیگر هیچ توبیخ و مجازات برای آنعده از جنگجویانی که متهم به تجاوز هستند، وجود ندارد. در نظام اندیوالبازی طالب و قوماندانسالاری این گروه هر فرماندهی از جنگجویان خود حمایت میکند، هرچند جنایت کرده و مرتکب جرم نیز شده باشد. در چنین وضعیتی، به جای اینکه ظالم توبیخ و مجازات شود، مظلوم مورد بازپرس قرار گرفته و از وی خواسته میشود که در برابر ظلمی که به او رفته است، سکوت کند. در حاکمیت نامشروع و غیرانسانی طالب زندهگی به چنین شیوه جریان دارد. اینجا تنها طالب با میل تفنگش حرف میزند و دیگران حق اعتراض، حتا به خاطر ظلمی که به آنها رفته است را ندارند.
اکنون افغانستان زیر سایه سیاه طالب به سرزمین تجاوز و غارت تبدیل شده است که هیچکس در امان نیست. ترس و لرز همچون آکسیجن پیوسته در میان مردم وجود دارد. اصلیترین قربانی این وضعیت آشفته و سمی زنان افغانستان هستند که هیچ چارهای ندارند و طالبان تیغ زهرآگین خود را از هر طرف بر پیکر آنها فرو کردهاند. خانوادهها نگراناند و حتا شماری با فروختن همه دار و ندارشان به کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت کردهاند. حلیمه یک مهاجر افغانستانی که در مهرشهر ولایت کرج ایران با چهار دخترش زندهگی میکند، از ترس تجاوز جنسی و نکاح اجباری دخترانش از افغانستان فرار کرده است. نهتنها حلیمه، بلکه هزاران تن دیگر به چنین شیوهای از افغانستان بیرون شدهاند تا ناموس و حرمتشان در امان باشد. گروه طالبان یک گروه بیبندوبار و بیقانون است. طالبان به هیچچیزی حتا ایدیولوژی خشن مذهبی خود باور ندارند و شریعت را برای دیگران میخواهند. در افغانستان زیر حاکمیت طالبان زن و مرد امنیت ندارد و ناموس مردم در معرض تجاوز و خطر است. افغانستان تحت حاکمیت طالب از هر روزنهای یک بنبست است که باید از آن بگذریم؛ حتا اگر سخت باشد.