سیاستهای یوناما در افغانستان، بهویژه در زمینه تعامل با طالبان برای اکثر مردم افغانستان پرسشبرانگیز شده است. سرکوب رسانهها و محو آزادی بیان از افغانستان، سبب شده است که بسیاری از دیدگاههای موجود در میان مردم و حلقات سیاسی به سطح عمومی بازتاب کافی نیابد، اما فضای دیجیتال دستکم زمینه تبادل نظر خصوصی میان شهروندان را هنوز زنده نگه داشته است. بسیاری از مردم میپرسند که سیاست یوناما در برابر طالبان چیست؟ در نگاه بسیاری از مردم افغانستان، رویکرد این سازمان در قبال طالبان مبتنی بر ناز دادن و نوازش کردن است تا مبادا غباری بر خاطر رهبری طالبان بنشیند و رنجشی در روح لطیف آنان پدید آید! از رفتار یوناما با طالبان چنین به اذهان متبادر میشود که گویا این گروه مأموریت بزرگی را در این کشور به انجام رسانده و اکنون زمان آن است که به آنان «خسته نباشید» گفته شود و همه باید مواظب باشند که خاطر این گروه، حین تنعم از امکانات وافری که در اختیارشان قرار گرفته، مکدر نگردد.
این برداشت انتقادی نسبت به عملکرد یوناما در میان حلقات سیاسی افغانستان در خارج و داخل وجود دارد و یکی از پرسشهای اساسیشان را تشکیل میدهد. آنان میپرسند، اگر عملکردی که طالبان با مردم افغانستان دارند، طبق معیارهای موجود در کنوانسیونهای معتبر بین المللی، که ظاهراً باید نمایندهگیهای سازمان ملل پاسدار آنها باشد، در هر کشور دیگری انجام میشد، چه حجمی از هیاهو، فشار، تعزیرات، تحریمها و اقدامات کیفری در پی میداشت؟ اگر گروهی با زور کشتار و با سیاست انفجار و انتحار و با تاریخچهای آکنده از ویرانگری خود را بر مردم تحمیل کند، ملتی خسته از جنگهای طولانی را در چنگ خود گروگان بگیرد، دهنها را ببندد، رسانهها را از نفس بیندازد، نخبهگان کشور را به فرار و جلای وطن وادارد، نهادهای مدنی را به تعطیلی بکشاند، زنها را از ابتداییترین حقوقشان محروم کند، محیطهای اکادمیک را جولانگاه جنگجویان بیسواد گرداند، معیارهای علمی دانشگاهها را به تمسخر بگیرد، مکاتب و مدارس را به آموزشگاه افکار افراطی تبدیل کند، در هر جا که تحرکی به مخالفت دیده شد با لشکرکشی پاسخش را بدهد، مافیای مواد مخدر بخشی از تشکیلاتش باشد، معادن کشور را مخفیانه به تاراج بگذارد، روزانه به خصوصیترین امور زندهگی مردم دخالت کند، همه حقوق شهروندی را رسماً نادیده بینگارد و هزاران جنگجوی افراطی و خشونتگرای خارجی را در مناطق مختلف کشور جابهجا کند، سازمان ملل در برابر آن چه موضعی اتخاذ میکند؟
شماری از سیاسیون افغانستان معتقدند که برخی از کارمندان ارشد یوناما در افغانستان از نام سازمان ملل به عنوان پوشش مأموریتهایی دیگر، و ناسازگار با لایحه وظایف رسمی خود، استفاده میکنند .اینکه این برداشت تا چه پیمانه معتبر و مستند به مدارک است، نیاز به پژوهش دارد، اما افکار عمومی افغانستان هر روز که میگذرد، باور خود را به نقش یوناما از دست میدهد و به این تصور میرسد که افغانستان برای این سازمان مساوی با طالبان و هوادارانشان است و بقیه مردم این کشور که دست به خشونت نمیزنند، اهمیتی ندارند. آنان میپرسند که چرا برای طالبان در اوج کشتارهایشان سالهای طولانی در قطر نمایندهگی داده شد، اما برای دیگر گروههای مردم افغانستان کوچکترین منفذی برای ابراز وجود داده نمیشود؟ آیا جرمشان این است که انتحاری نمیکنند؟