تجربههای جهانی نشان داده است که رشد و توسعه تمدنها، ریشه در رشد فکری و فرهنگی هر جامعه دارد و بدون رشد فرهنگ کتابخوانی در جوامع، نمیتوان به رشد هیچ تمدنی دل خوش کرد. مطالعه کتاب که از فرایندهای اصلی متمدن شدن یک جامعه شمرده میشود، چالشهایی از جمله فقر و بیکاری، نبود سیستم درسی درست و نا امیدی جوانان نسبت به یک آینده روشن سبب شده است تا فرهنگ کتابخوانی در میان شهروندان ولایت بلخ کاهش یابد. برخی از ناشران در بلخ تایید میگویند هزاران عنوان کتاب در کتابفروشیهایشان وجود دارد، اما با گذشت روزها هیچ مشتریای به سراغ آنها نمیآید.
عبدالکبیر، مسوول کتابفروشی سعادت در مزارشریف، گفت که با تمام امکانات در بخش کتابفروشی سرمایهگذاری کرده، اما در حال حاضر فعالیت این کتابفروشی به صفر تقرب کرده است. وی افزود: «حدود ۹۵ درصد فرهنگ کتابخوانی کم شده است. مشتری نیست، کسی مراجعه نمیکند. در گذشته استادان و دانشجویان زیادی برای خرید کتاب در اینجا میآمدند، اما حالا شما میبینید که در این نمایشگاه بزرگ کتاب، به جز از من و همکارانم، هیچ کس دیگر وجود ندارد.»
شماری از دانشجویان در شهر مزارشریف میگویند که به دلیل چالشهای اقتصادی، بیشتر جوانان مجبور میشوند به کارهای شاقه رو بیاورند و این کار سبب دوری آنان از مطالعه میشود. محمدنور فدایی، دانشجو در ولایت بلخ، میگوید: «طبعاً که اقتصاد نقش مهمی در روشنگری جامعه دارد. اشخاصی که از لحاظ اقتصادی مشکلی ندارند، کوشش میکنند که ذهنیت و مفکورههای خوب داشته باشند. اشخاصی که با چالشهای اقتصادی روبهرو هستند و نمیتوانند کتاب بخرند، باید کار کنند تا بتوانند زندهگی کنند.»
محمد، باشنده بامیان و دانشجوی دانشگاه بلخ، میگوید که او توان خرید کتاب را ندارد و با پرداخت پول کمتر از کتابهای مورد نیازش عکس میگیرد. محمد تاکید کرد: «وضعیت آشفته کشور از یک سو، پایین بودن سطح اقتصاد از سوی دیگر، جوانان را از مطالعه کتاب دور ساخته است. وضعیت روحی مردم بسیار خراب است. شخص خودم در حال حاضر با مشکل اقتصادی روبهرو هستم و توان خرید کتاب مورد نیاز خود را ندارم.»
علمشاه از ولایت بدخشان، دانشجوی دانشگاه بلخ است. وی نیز میگوید که با مشکلات زیاد اقتصادی روبهرو است. محمد تصریح میکند: «فرهنگ کتابخوانی در گذشته بسیار خوب بود. اگر از خودم بگویم، در گذشته خانوادهام مرا کمک میکرد و من میتوانستم کتاب خریداری و مطالعه کنم، اما اکنون پدرم بیکار است و من مجبورم که خودم پول جمع کنم و کتاب بخرم.»
پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، بیشتر شهروندان بهویژه استادان دانشگاهها و دانشجویان مجبور به ترک کشور شدهاند و آنانی هم که در داخل افغانستان ماندهاند، به دلیل بیکاری و تنگدستی مجبورند روند تحصیلشان را متوقف کنند و برای پیدا کردن لقمه نانی برای خانوادههایشان، دست به کارهای شاقه بزنند.