بسته شدن دانشگاهی پس از یک دهه فعالیت، تنها پایان یک فصل نیست، بلکه بیانگر شرایط ناگوار اجتماعی و اقتصادی جامعه افغانستان است. این شرایط، تغییر قابل توجهی در زندهگی دانشجویان، استادان و کارمندان را به دنبال دارد. این نشاندهنده پایان دوره رشد و یادگیری است و برای بسیاری احساس عدم اطمینان در مورد آینده را به همراه دارد. حس اجتماع و تعلقی که در طول سالها ایجاد شده بود، اکنون در فضایی که طالبان ایجاد کردهاند، از بین رفته است و روشن است که مبارزه با آن زمان میبرد.
بسته شدن دانشگاهها با توجه به سیاست سختگیرانه طالبان مبنی بر ممنوعیت تحصیل دختران و شرایط ناگوار اقتصادی در این کشور، بسیار دردناک است. بسته شدن دانشگاه افغانستان و احتمالاً دانشگاههای دیگر یکی پس از دیگری، نشان میدهد که زنان و دختران جامعه افغانستان با چالشهای عدیدهای در مسیر مبارزه برای برابری جنسیتی و دسترسی به آموزش روبهرویند.
روشن است که امتداد سیاست طالبان در قبال آموزش دختران، پیامدهای فاجعهباری برای نظام آموزشی کشور خواهد داشت. محدودیت تحصیل دختران به نسلی از زنان بیسواد و فاقد مهارتهای اولیه میانجامد. این وضعیت، توانایی آنها را در کمک به توسعه خود و کشور محدود میکند. علاوه بر این، تأثیر منفی بر کل اقتصاد کشور خواهد داشت و اکثریت نیروی کار کشور بیسواد و فاقد مهارت خواهند ماند. این سیاست منجر به بسته شدن همه یا اکثر نهادهای آموزشی و تحصیلات عالی خصوصی خواهد شد.
نیمی از دانشجویان و استادان دانشگاه افغانستان را زنان تشکیل میدادند که در پی ممانعت تحصیل آنها، این دانشگاه توان مالی برای ادامه فعالیت خود را از دست داده است. این دانشگاه با محوریت تخصصگرایی، نقش مهمی در شکل دادن به ذهن و آینده افراد بیشماری داشته است و بستری را برای دانشجوان فراهم کرده بود تا علایق خود را کشف کنند و مهارتها و دانش مورد نیاز خود را برای موفقیت در شغل انتخابی خود توسعه دهند. این دانشگاه همچنین کمک فراوانی به حوزه فرهنگی و فکری کشور از طریق برنامههای تحقیقاتی و دانشگاهی خود و پیشرفت دانش در زمینههای مختلف علوم انسانی بهخصوص روابط بینالملل کرده است. بسته شدن آن نهتنها برای محصلان و استادان، بلکه برای جامعه وسیعتری که از خدمات دانشگاه بهرهمند شدهاند، زیانبار است.
با وجود غم و اندوه و ناامیدی از بسته شدن این دانشگاه، مهم است که به آینده با امید و خوشبینی نگاه کنیم. دانش، مهارتها و روابط شکلگرفته در خدمت شاگردان و استادان این دانشگاه خواهد بود و میراث آن را به پیش خواهند برد. دانشگاه همیشه در قلب کسانی که با آن در ارتباط بودند، جایگاه ویژهای خواهد داشت و خاطره آن همچنان الهامبخش نسلهای آینده دانشجویان و استادان خواهد بود. میراث دانشگاه افغانستان زنده خواهد ماند و الهامبخش نسلهای آینده خواهد شد تا به دنبال علایق و رویاهای خود باشند. دانشگاه بذر دانش را پاشیده است و هر محصل و استاد آن هم اکنون در هر گوشه و کنار دنیا برای خود دانشگاهی است. تحصیلات و تجربیات بهدستآمده در دانشگاه افغانستان، فارغالتحصیلان این دانشگاه را با ابزارهای مورد نیاز برای نشان دادن اثر خود در جهان مجهز کرده است و آنها به گسترش میراث آن در سراسر جهان ادامه خواهند داد.
این متن را به پاس افتخار اینکه عضو کوچکی از خانواده این دانشگاه بودم، مینویسم. من در آن دانشگاه به مدت پنج سال بهعنوان استاد فعالیت و ارتباط عمیقی با دانشجویان، استادان و کارمندان داشتم. شاهد آن بودم که دکتر فرامرز تمنا و همکارانشان چه تلاشهایی برای احیای این نهاد آموزشی کردند. شاهد شکوه و پیشرفت دانشجویان و استادانش بودم. خاطرات و دوستیهایی که در آن دوران شکل گرفت، برای همیشه با من میماند.
به امید روزی که دانشگاه افغانستان دوباره به فعالیت خویش آغاز کند و تمامی زنان و مردان جامعه ما در شرایط برابر، فرصت مساعد اجتماعی و اقتصادی برای تحصیل داشته باشند.