دوام ممنوعیت‌های طالبان؛ زنان از شکل‌گیری بحران گسترده سلامت روانی هشدار می‌دهند

زنان و دختران می‌گویند که تحت سلطه طالبان در بحران عمیق و ناملموسی فرو رفته‌اند؛ بحرانی که به باور آنان دیده و شنیده نشده، اما برای آنان فاجعه‌آفرین بوده است. طالبان با وضع ممنوعیت‌های گسترده، مشکلات سلامت روان و اندوه بی‌امان زنان را افزایش داده‌اند، به‌گونه‌ای که برخی زنان حتا به «خودکشی» نیز فکر می‌کنند. آنان تصریح می‌کنند که ادامه بی‌سرنوشتی، تداوم محرومیت و آینده مبهم سیاسی، زنده‌گی را برای‌‌شان دشوار ساخته است. بیش‌تر زنان معتقدند که با مرگ تدریجی روبه‌رویند و با کمک دارو می‌خوابند. فعالان حقوق زن نیز هشدار می‌دهند که شرایط موجود برای زنان پیامدهای ویرانگری خواهد داشت. گفتنی است که به‌دنبال وضع گسترده ممنوعیت‌ها از سوی طالبان، برخی نهادهای حقوق بشری از وضعیت بد سلامت روانی موجود در میان زنان ابراز نگرانی کرده بودند.

ادامه و گسترده‌گی ممنوعیت‌های طالبان علیه زنان، سبب شده که شمار زیادی از دختران جوان با مشکلات جدی روانی دست‌وپنجه نرم کنند. به گفته دختران، بی‌سرنوشتی و آینده نامعلوم وضعیت را برای آنان دشوار ساخته است. به گفته این زنان و دختران، ادامه وضعیت موجود برای‌شان مرگ تدریجی و سقوط ارزش‌ها شمرده می‌شود. زنان و دختران بازمانده از آموزش و کار تاکید می‌ورزند که سلطه طالبان، آنان را به «حد مرگ» خسته ساخته است و هنوز روشن نیست که حاکمیت این گروه تا چه زمانی سرنوشت آنان را به گروگان خواهد گرفت.

خانم موفق (مستعار) یکی از باشنده‌گان هرات است. او که از بیکاری، بی‌سرنوشتی و تداوم اعمال ممنوعیت‌های دست‌وپاگیر طالبان به ستوه آمده‌، می‌گوید که با مشکلات جدی روانی مواجه است. خانم موفق تصریح می‌کند: «خودکشی بهتر است که یک بار زجر می‌کشیم، از این‌که هر روز زجر بکشیم. چه‌قدر درس خواندیم، زحمت کشیدیم، بی‌خوابی کشیدیم، گرسنه‌گی کشیدیم و آخر هم زیر حکومت طالبان از زنده‌گی محروم هستیم.»

این دختر جوان که قبلا از طریق دکان‌داری امرار معیشت می‌کرد، اکنون علاوه بر رنج ناشی از اعمال ممنوعیت طالبان و محرومیت از کار، بار حرف‌های طعن‌آمیز خانواده خود را نیز بر دوش می‌کشد. او می‌گوید: «اعضای خانواده هم پیوسته می‌گویند که درس خواندی، مصرف کردی، چه شدی؟ حرف خانواده از یک طرف و وضعیت بیرون از طرف دیگر. یک خانم مگر چه‌قدر حوصله داشته باشد؟ واقعا برایم زنده‌گی دشوار شده است. یک دکان داشتم، طالب آمد و هر چه از دهنش برآمد، برایم گفت. آخر هم گفت که نباید زنان دکان داشته باشند، چون فساد می‌کنند.»

نوشین آذری، بانوی دیگری است که تجربه تلخ و اندوه بی‌پایان نسبت به اعمال ممنوعیت‌های طالبان او را به تکلیف روانی دچار ساخته است. آذری می‌گوید: «از حالت روحی و روانی بسیار بدی رنج می‌برم. شب‌ها کابوس می‌بینم و روزها حالم بد است. شب‌ها تابلیت خواب استفاده می‌کنم. استرس و وسواس پیدا کرده‌ام.» او تاکید می‌ورزد که بیش‌تر شب‌ها، وضعیت تلخ روزمره را با وحشت‌ناک‌ترین حالت ممکن به خواب می‌بیند و رنج می‌کشد.

از سوی دیگر، دستگاه امر به معروف و نهی از منکر طالبان در بیش از دو سال گذشته، به‌عنوان مرجع سرکوب‌کننده و صدور فرمان‌های منع‌کننده علیه زنان عمل کرده است، تا جایی که دختران و زنان در صحبت‌های روزمره خود از این نهاد به‌عنوان «امر به کفن» نام می‌برند. خانم آذری که تجربه سخت بازجویی امر به معروف و نهی از منکر این گروه را نیز دارد، می‌گوید: «امروز هم متاسفانه مرا امر به معروف ایستاد کرد که چرا روی‌بند نداری. تا هنوز قلبم می‌زند، بسیار از این وضعیت رنج می‌برم.»

محرومیت و ناامیدی، سرنوشت مشترک زنان در افغانستان است. شماری از زنان در بلخ می‌گویند که انگیزه و امید خود را نسبت به آینده از دست داده‌اند. این زنان انتظار داشته‌اند که طالبان در دومین سال‌گرد حاکمیت خود، دروازه‌ دانشگاه‌ها و نهادها را به روی زنان بازگشایی کنند، اما این امید آنان نیز به یأس مبدل شده است.

آیدا، یکی از باشنده‌گان شهر مزارشریف‌، می‌گوید که به افسرده‌گی دچار شده است. او می‌افزاید که گوشه‌گیری را انتخاب کرده و با دوستان خود حرف نمی‌زند؛ چون احساس راحتی نمی‌کند و نمی‌خواهد کسی را ببیند. به گفته آیدا، تداوم فقر و بیکاری، بسیاری از دختران جوان را در این ولایت مجبور ساخته است که تن به ازدواج‌های اجباری و ناخواسته بدهند.

طالبان با برگشت دوباره به قدرت، به رغم وعده‌های مکرر مبنی بر تغییر و پذیرش حقوق زنان و رعایت حقوق بشر در افغانستان، زنان را به‌صورت جمعی از فضای عمومی حذف کرده‌ و حق آموزش، تحصیل و کار را از آنان گرفته‌اند. شماری از دانشجویان که در نیمه‌های دوره تحصیلی خود قرار داشتند، اکنون خود را محبوس در خانه می‌پندارند و غم ‌و اندوهی بر دل دارند که به قول خودشان بیان‌ناپذیر است.

دختران بازمانده از تحصیل می‌گویند که خانواده‌های آنان از ترس طالبان آنان را در خانه زندانی ساخته‌اند و هیچ نوع فضای‌ کاری و آموزشی برای آن‌ها مساعد نیست. این دانشجویان می‌گویند که جز افسوس خوردن و تحمل کردن، چاره‌ای برای‌شان نمانده است. آنان تاکید می‌کنند که برای تحقق امیدهای‌شان فضا و بستر ندارند و از همین‌ رو شرمنده آرزوهای خود هستند و سر‌انجام غصه و رنج محرومیت، جان آن‌ها را خواهد گرفت.

در همین حال، شماری از فعالان حقوق زن می‌گویند که بحران سلامت روان که منجر به افزایش آمار خودکشی شده، مورد توجه نهادهای حقوق بشری قرار نگرفته است. به گفته آنان، تشدید بحران گرسنه‌گی باعث شده که بحران مرگ تدریجی زنان به فراموشی سپرده شود. به گفته این فعالان، زنان از لحاظ روحی مسموم شده‌اند و مصدومیت نیمی از جامعه عاقبت تلخ و تکان‌دهنده برای افغانستان به دنبال خواهد داشت.

مرضیه احمدی، از فعالان حقوق زن، می‌گوید که فراگیری تفکر خودکشی و صحبت از این پدیده در رسانه‌های جمعی، نشان‌دهنده یک فاجعه عمیق و خفته در درون جامعه است که به‌زودی پیامدهای ویرانگر آن نمایان خواهد شد. به گفته او، باید در مورد «مرگ خاموش» زنان حرف زده شود و به مساله زنان تنها از منظر دادوستدهای سیاسی نهادهای بین‌المللی نگریسته نشود، بلکه کار جدی‌تر برای زنان انجام شود.

طالبان در بیش از دو سال گذشته، در حالی زنان را خانه‌نشین کرده و حقوق ابتدایی‌ آن‌ها را به بهانه تحقق «نظام اسلامی» گرفته‌اند که پرونده جنسی و رابطه خارج از ازدواج این گروه همه‌روزه عریان‌تر و قطورتر می‌شود. به‌تازه‌گی محافظ ولسوال طالبان برای ولسوالی کوهستانات فاریاب هنگام اقدام‌ به تجاوز جنسی بر یک دختر ۱۳ ساله، از سوی مردم بازداشت و به طالبان تحویل داده شده است.

افزون بر این، منابع از ولایت بلخ می‌گویند که چندی قبل یکی از افراد مسن طالبان که برای این گروه عشر و زکات جمع‌آوری می‌کرد، یکی از دختران جوان را به نکاح اجباری خویش درآورده و او را به یکی از روستاهای دور‌دست برده است. منابع می‌گویند که این مرد هم‌سن‌وسال پدر دختر است و یک زن دیگر نیز داشته است. به گفته منابع، در حال حاضر این دختر به مشکلات روانی گرفتار شده است.

همچنان آمارها نشان می‌دهد که در کم‌تر از دو سال، بیش از ۴۰ عضو طالبان در پیوند به تجاوز جنسی و رابطه خارج از ازدواج بازداشت شده‌اند. زنان، دختران و کودکان در میان قربانیان این پرونده‌ها شامل‌اند. افزون بر این، جنگ‌جویان طالبان پس از تجاوز جنسی و یا هم در هنگام تجاوز جنسی، زنان و دختران را به قتل رسانده‌اند. زرمینه، دختری جوان در غور بود که سال گذشته وقتی یک جنگ‌جوی طالب موفق به تجاوز جنسی بر او نشد، با ضرب گلوله او به قتل رسید.

شمار زیادی از خانواده‌ها در افغانستان برای ادامه آموزش و تحصیل دختران‌شان به کشورهای همسایه مهاجرت کرده‌اند؛ اما آنان که در افغانستان گیر مانده‌اند، در وضعیت بد روانی و روحی قرار دارند. منابع در شماری از شفاخانه‌های دولتی تایید می‌کنند که طالبان به‌گونه شفاهی دستور عدم ثبت پرونده‌های خودکشی را به آنان صادر کرده‌اند.

با این حال، شماری از نهادهای بین‌المللی حقوق بشری گفته‌اند که سیاست طالبان در قبال زنان مصداق بارز جنایت علیه بشریت است و باید از سوی دادگاه کیفری بین‌المللی مورد بررسی قرار گیرد. در تازه‌ترین مورد، فولکر ترک، کمیشنر عالی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، گفته است: «میزان سرکوب شوکه‌کننده زنان و دختران افغان بی‌اندازه ظالمانه است. افغانستان تنها کشور در جهان است که زنان و دختران از دسترسی به تحصیلات متوسطه و عالی منع شده‌اند.»

گفتنی است که زنان و دختران به‌طور متواتر و گسترده نسبت به آن‌چه در افغانستان زیر اداره طالبان بر آنان می‌گذرد، اعتراض کرده‌اند. طالبان اما به سرکوب، شکنجه و بازداشت معترضان ادامه داده‌اند. هفته گذشته تمنا زریاب پریانی، از فعالان حقوق زنان، با چند تن از همراهانش در شهر کلن آلمان برای به رسیمت شناسی «آپارتاید جنیستی» طالبان ۱۲ روز تحصن غذایی کرد. در حال حاضر، مهره فابی، از دگرباشان جنسی افغانستان مقیم سویدن، به اعتصاب غذایی ادامه داده و از سویدن و سازمان ملل متحد می‌خواهد که آپارتاید جنسیتی طالبان علیه دگرباشان جنسی و زنان را در افغانستان به رسمیت بشناسند.

دکمه بازگشت به بالا