دالانهایی که فرو ریخت

محمدحسین نیکخواه
دوران شکوه و اقتدارشان زمانی بود که ساختمانهای کانکریتی در خیابانهای شهر هرات یکهتاز نبود. تابستان سایهای برای رهگذران خستهی کوچهها بود و زمستان چتری برای در امان ماندن از گزند برف و باران. نه تنها در هرات، بلکه در سایر ولایتهای کشور هم حضوری چشمگیر داشت.
در هرات اما تا همین چند سال پیش با رنگ و روی کمرمق در برخی کوچه و پسکوچههای شهر قدیم و روستاهای نزدیک شهر خودنمایی میکرد، اما هرچه ساختمانهای جدید از زمین سر درآورد، سر دالانهای قدیمی بیشتر زیر خاک فرو رفت.
دالانها پوشش خشتی بود که روی کوچههای باریک به شکل گنبدی ساخته میشد. در ادبیات عامیانه مردم هم از آنها یاد شده و حضور دالانها در شعر و ترانهی آوازخوانان مشهور کشور هم دیده میشود.
افزون بر هرات، در شهرهای دور و نزدیک هم دالانها وجود داشته است، مثلاً در شهر مشهد ایران که از لحاظ معماری خراسانی شباهتهای زیادی به هرات دارد و یا در کابل که دالانهای کوچک تا چند سال پیش به چشم میخورد؛ اما ویژهگی دالانهای هرات طول زیاد و وصل شدن آنها به یکدیگر است. حتا این دالانها گاهی بر فراز دکانها ساخته میشد که سبب سر برآوردن بازارهای سرپوشیده میگردید.
دالانهایی که روزی بخش اصلی معماری هرات را شکل میداد، این روزها حال و روز روبهراهی ندارد و حامیان میراث فرهنگی نگران نابودی کامل این بناهای قدیمی هستند.
شهر دالانهای طویل
هرات قدیم با قدمت ۸۰۰ ساله به چهار منطقهی اصلی تقسیم شده بود که مرکز آن چهارسوق یا چهارسوی شهر کهنه است. آن زمان بیشتر کوچههای شهر را دالانها پوشانده بود، اما حالا نه از کوچههای قدیمی شهر خبری هست و نه هم از دالانهای خشتی که بخش جدانشدنی معماری خانههای آن زمان به حساب میآمد.
به عقیدهی مهندسان ساختمانی، هدف اصلی از ساخت دالانها استفاده بهینه از فضای کوچه بوده است. عبدالبشیر شیوا، مهندس ساختمان و پژوهشگر شهر قدیم هرات، میگوید که در معماری قدیم اتاقهای همکف برای نگهداری حیوانات مثل گاو و گوسفند بود و برای نشستن از اتاقهای طبقهی دوم استفاده میشد. اتاق روی دالان که زمستانی گرم و تابستانی سرد داشت و به گویش محلی به آن «بالخونه» یا همان بالاخانه میگفتند، به سبب موقعیت خوبی که داشت، بهترین اتاق خانه به حساب میآمد.
عرض دالانها دوونیم تا سه متر و طولشان در بیشترین مقیاس هم بیشتر از ۱۰۰ متر بوده است. از دید آقای شیوا، در معماری شهر قدیم هرات خانهها باهم پیوند داشته و دالان وصلکننده خانههای دو طرف کوچه بوده است.
بر اساس روایتهای تاریخی، زمانی که ترکمنها با اسبهای تندرو در کوچههای هرات میتاختند و هرکسی که سر راهشان سبز میشد را دزدیده و به عنوان برده در شهرهای دیگر میفروختند، ساخت دالانها با ارتفاع کم حربهای دفاعی برای در امان ماندن از شر آنها بود. به دالانهای کمارتفاع، اصطلاحاً دالان ترکمنساز میگفتند. برخی دالانها هم دروازه داشت تا از ورود افراد غربیه به داخل محلهها پیشگیری شود.
نگرانی حامیان میراث فرهنگی
انجمن حامیان میراث فرهنگی هرات از وضعیت نابهسامان آبدههای تاریخی در این ولایت نگران است. به باور اعضای این انجمن، ساختوسازهای غیرمعیاری، ضربهی بزرگی بر پیکر بیمار بناهای تاریخی به جای مانده از قدیم وارد کرده است.
از نظر فعالان فرهنگی، آبداتی که در آنها جلوههای هنری به کار رفته باشد و ۶۶ سال از ساختش بگذرد،
قابل حفظ است و بناهایی که در آنها جلوههای هنری به کار رفته باشد و ۹۰ سال قدامت داشته باشد، باید در فهرست میراث فرهنگی گنجانده شود.
عبدالقیوم وزیری، رییس انجمن حامیان میراث فرهنگی، به روزنامهی ۸صبح میگوید که دالانهای هرات حتا اگر در آنها جلوههای هنری استفاده نشده باشد، بازهم بیشتر از ۱۰۰ سال قدمت تاریخی دارد و جزء میراث فرهنگی به شمار میرود.
آقای وزیری حکومت را به کمتوجهی در برابر آبدههای تاریخی متهم کرده و باور دارد که برخی نهادهای دولتی عمداً در تخریب دالانها دست دارند و ادارهی محلی هرات هم دست روی دست نشسته و برای حفظ میراث فرهنگی اقدامی نمیکند.
اما جیلانی فرهاد، سخنگوی والی هرات، میگوید کمیسیونی مشترک از نهادهای دولتی وظیفهی حفظ و مراقبت از آبدههای تاریخی و میراث فرهنگی را بر عهده دارد و اولویت کاری اداره محلی و شخص والی هرات جذب منابع برای بازسازی، حفظ و مراقبت از میراث فرهنگی است.
روایت میشود که این شهر را به سبب داشتن دالانهای زیاد، روزگاری شهر دالانها میگفتند، اما با ساخت خانههای مدرن اکثر دالانهای قدیمی شهر از بین رفته است، هرچند هنوز هم نشانههایی از آنها در کوچههای مناطق «باغدشت»، «بیتالامان»، «باغ نظرگاه» و محلههای شهر قدیم به چشم میخورد.