به نظر میرسد که نبرد نهایی و فیصلهکن گروه طالبان و ارتش پیش از به نتیجه رسیدن گفتوگوهای صلح آغاز شده است. از قریهها تا سطح شهرهای بزرگ، جنگ جریان دارد و در جریان این جنگ، روزانه چند صد نفر ملکی و نظامی کشته میشوند. هرچند در جریان ماه می، یعنی در اولین ماه آغاز روند خروج نیروهای امریکایی، ارتش کشور گروه طالبان را مجازات و بر آنان تلفات بزرگی وارد کرد؛ اما طی چند هفته اخیر، طالبان چندین ولسوالی را از کنترل ارتش خارج کرده و سقوط دادهاند و حکومت هم از چندین ولسوالی نیروهایش را خارج کرده است. این عقبنشینیهای تاکتیکی و سقوط ولسوالیها برای مردم نگرانی جدی خلق کرده است؛ زیرا بیشتر این عقبنشینیها مشکوک و پرسشبرانگیز است.
جنگ میان گروه طالبان و نیروهای ارتش در شمال کشور شدت یافته است. همین اکنون در ولایتهای فاریاب، بلخ، جوزجان، بغلان، کندز، تخار و بدخشان میان ارتش و گروه طالبان جنگ شدید جریان دارد و طی روزهای گذشته چندین ولسوالی به دست طالبان افتاده است و همچنان خیزشهای مردمی همراه با نیروهای ارتش از سقوط چندین ولسوالی دیگر در ولایتهای شمال جلوگیری کردهاند. مرکز ولایت سرپل، مرکز ولایت تخار و چندین ولایت دیگر همین اکنون در محاصره گروه طالبان قرار دارد و حکومت مرکزی برنامه روشن برای آوردن تغییر در اوضاع این ولایتها ندارد و حتا چیزی در این مورد برای مردم و مطبوعات نمیگوید. شدت جنگها در شمال و پیشروی گروه طالبان در این بخش مهم کشور، پای مارشال دوستم و فرزند او را به صف اول نبرد در برابر طالبان کشانده است و اگر اوضاع به همین سرعتی که جریان دارد به نفع گروه طالبان پیش برود، شاید احزاب و فرماندهان مطرح جهادی در هفتهها و ماههای آینده وادار به وارد شدن و سهم گرفتن در جنگ علیه طالبان شوند.
چند روز قبل، ولسوالی اشکمش تخار به دست طالبان سقوط کرد. تمامی تجهیزات نظامی ارتش در این ولسوالی به دست گروه طالبان افتاده است که این مسأله آن چیزی را که ارتش ادعا میکند، نشان نمیدهد. عقبنشینی تاکتیکی که ارتش از آن سخن میگوید، در صورتی درست است که نیروهای ارتش، ولسوالیها را پس از انتقال تجهیزات تخلیه کنند. بعضی از ولسوالیها با وساطت موی سفیدان محل سقوط داده شده است. گروه طالبان از طریق متنفذان محلی به سربازان پیام فرستاده است که امریکاییها خارج میشوند و اوضاع عمومی پس از خروج آنان از بنیاد تغییر خواهد کرد و برای همین، دیگر نیاز نیست خودتان را به کشتن بدهید. بنابراین، سقوط همه ولسوالیها آن طور هم که حکومت میگوید، نیست. اغلب ولسوالیها با جنگ، توطئه و دیپلماسی سقوط کرده است.
از سقوط ولسوالیهای فرخار و چاهآب ولایت تخار، خیزشهای مردمی و ارتش یکجا جلوگیری کردند. بازار ولسوالی علیآباد ولایت کندز هم به دست گروه طالبان سقوط کرده است. همینطور در روزهای گذشته قرارگاه ارتش در منطقه بغاوی ولسوالی سوزمهقلعه ولایت سرپل به دست طالبان افتاده است. در ولایت بلخ هم اوضاع به شدت وخیم است و در یک مورد، نیروهای امنیتی از ولسوالی زاری با تمام تجهیزاتشان عقبنشینی کردهاند. در صورتی که غفلت صورت بگیرد، چندین ولسوالی دیگر ولایتهای شمال کشور نیز در معرض سقوط قرار دارد.
گروه طالبان در حال حاضر بالای سقوط ولسوالیها و تصرف و تسخیر حواشی شهرهای بزرگ شمال تمرکز کرده است و به نظر میرسد تا خروج کامل نیروهای امریکایی و متحدان آنها بالای شهرهای بزرگ حمله نمیکند. به این دلیل که طالبان فکر میکنند در صورت سقوط شهرهای بزرگ، ممکن است نیروهای امریکایی بر آنان حمله کنند. یا شاید فکر میکنند که اگر چنین شود، ایالات متحده امریکا در سیاست خود در قبال افغانستان تجدید نظر میکند که نتیجهاش همکاری دوباره با نیروهای امنیتی و از سرگیری حملات هوایی بالای گروه طالبان است. برای همین شاید در گام اول طالبان میکوشند فرماندهان سابق را از سر راه خود بردارند و موانع احتمالی را برای سقوط شهرها نابود کنند.
برنامه گروه طالبان در حال حاضر تصرف ولسوالیها و نزدیک شدن به مراکز ولایات است که این به معنای محاصره کردن شهرهای بزرگ است. محاصره شهرهای بزرگ پیامدش سقوط شهرها است، نه چیزی دیگر. این تاکتیک طالبان در آینده نتیجه خوب خواهد داد. یعنی در صورتی که پیش از خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان، مذاکرات صلح به نتیجه نرسد، سقوط شهرها برای گروه طالبان آسان خواهد بود.