بخش چهارم – لطیف ناظمی در سیاه‌مشق‌های مدرسه

بر‌بنیاد چند شعر کوتاه آمده در «سیاه‌مشق‌های مدرسه» روشن می‌شود که کوتاه‌سرایی‌های ناظمی از سال ۱۳۴۴ خورشیدی آغاز شده است.

زمانی که کتاب «کوتا‌سرایی و پیش‌گامان آن» را می‌نوشتم، در پیوند به کوتاه‌سرایی ناظمی تنها یک منبع در اختیار داشتم و آن نخستین گزینه شعری او «سایه و مرداب» بود که بر‌بنیاد آن نخستین شعر کوتاه ناظمی در قالب نیمایی به سال ۱۳۴۶ بر‌می‌گردد؛ اما در «سیاه‌مشق‌های مدرسه» ناظمی شعرهای کوتاهی دارد، سروده‌شده در سال ۱۳۴۴.

نخستین شعر کوتاه آمده در این دفتر «پرواز» نام دارد، سروده‌شده در حوت ۱۳۴۴ خورشیدی. شعری که در قالب چهارپاره آغاز می‌شود؛ اما در مصراع‌های آخر ساختار چهارپاره می‌شکند و بر‌هم‌ می‌خورد.

شبانگاهان که مرغان مسافر

به اوج ابرها پرواز دارند

شبانگاهان که اخترهای بیدار

به گوش یک‌دیگر صد راز دارند

شبانگاهان که می‌پیچد به آفاق

صدای نی‌زنی‌های شبان‌ها

به دنبال کبوترهای یادت

ز پشت شیشه‌ها پرواز گیرد

نگاهم تا فراز آسمان‌ها

(من باغ آتشم، ص ۵۴۷)

 در شعر کوتاه «خیال» از سروده‌های ۱۳۴۴، ناظمی از چنین مرحله‌‌ای می‌گذرد و می‌رسد به کوتاه‌سرایی در اوزان آزاد عروضی:

چشمانم را می‌بندم

در کنار خود می‌بینمت

گیسوانت شانه‌هایم را پوشیده‌اند

و صدایم در شعر عریان تنت خفه می‌شود

از کنارم بر‌خیز

آخر عطر نفس‌هایت دیوانه‌ام می‌کند

(من باغ آتشم، ص ۵۴۵)

شاعر دیگری که در همان سال‌ها در افغانستان به کوتاه‌سرایی آغاز کرده بود، رفعت حسینی است. او در نخستین گزینه شعری خود «تصویر صدا» کوتاهه‌هایی دارد سروده‌شده در دهه چهل سده چهاردهم خورشیدی.

«تصویر صدا» بیش‌تر کوتاه‌سرایی‌های شاعر است. نخستین شعر کوتاه که در «تصویر صدا» آمده، در سال ۱۳۴۶ سروده شده است.

تو که می‌آیی

تو که می‌آیی و عطر بدنت

در فضا می‌پیچد

لحظه‌ها را همه معتاد تنت می‌سازی

شب محاط چشمت

لحظه‌ها می‌میرند

بی‌تو می‌دانی

بی‌تو

لحظه‌ها می‌میرند

شب محاط چشمت

در پیوند به چگونه‌‌گی کوتاه‌سرایی رفعت، در کتاب «کوتاه‌سرایی و پیش‌گامان آن» به‌گونه گسترده‌ سخن گفته شده است.

تا کنون بدون لطیف ناظمی و رفعت حسینی، نمونه‌های شعر کوتاه از شاعران دیگر در قالب نیمایی در آن سال‌ها از نظر من نگذشته است.

با در‌نظرداشت سروده‌های کوتاه ناظمی، سال ۱۳۴۴ آغاز کوتاه‌سرایی مدرن در افغانستان است. از این‌جا ناظمی را می‌توان نخستین شاعر کوتاه‌سرا در افغانستان گفت. با زبان دیگر، کوتاه‌سرایی مدرن در افغانستان با سیاه‌مشق‌ها آغاز شده است.

چند نکته پایانی

  • در سیاه‌مشق‌های مدرسه با شاعری جوان رو‌به‌رو می‌شویم که با استعدادی بلند به میدان آمده است؛ استعدادی که او را گام‌به‌گام به سوی نو‌گرایی می‌کشاند. او از همان روزگار با قله‌های بلند شعر کلاسیک آشنایی دارد و جریان‌های ادبی معاصر را می‌شناسد. در روشنی چنین آگاهی‌هایی است که از بینش‌های سنتی ادبی به سوی نوجویی و نوگرایی با پیروزی گام بر‌می‌دارد.
  • ناظمی در سیاه‌مشق‌های مدرسه نشان داده است که او در سرایش شعر در همه قالب‌های عمده کلاسیک، به جز قصیده، توانایی چشم‌گیری دارد. او در سیاه‌مشق‌ها، قصیده‌‌ای ندارد؛ اما بعدها به قصیده نیز پرداخته است. با این حال او با قصیده‌سرایی میانه چندانی ندارد.
  • شعر ناظمی از سال ۱۳۴۲ آغاز شده، اما از نخستین تجربه‌هایی که او را به سیاه‌مشق‌ها رسانده است، نمونه‌‌هایی در دست نداریم. من حس می‌کنم باید شاعری جوان تجربه‌هایی را پشت سر بگذارد تا برسد به سیاه‌مشق‌ها. برای آن‌که شعرهای آمده در سیاه‌مشق‌ها از نظر زبان، تصویرپردازی و تخیل شاعرانه نه‌تنها جایگاه قابل توجهی دارند، بلکه تلاش موفقانه‌‌ای را در پاره‌‌ای از این سروده‌ها برای رسیدن به شعر نیمایی و غزل نو نیز می‌بینیم.
  • در سیاه‌‌مشق‌های مدرسه است که ناظمی در سه سال نخستین شاعری خود از غزل سنتی به غزل مدرن می‌رسد. او در پی نوسازی زبان است، قالب‌شکنی می‌کند و از چهارپاره به شعر نیمایی یا شعر آزاد عروضی می‌رسد. در همین مجموعه است که ناظمی نمونه‌هایی از کوتاه‌سرایی مدرن را ارایه می‌کند.
  • تاثیرگذاری شماری از شاعران کلاسیک چون مولانا، حافظ، سعدی و فروغی بسطامی را در پاره‌‌ای از شعرهای سیاه‌مشق‌ها ‌می‌بینیم. به همین گونه، شاعرانی چون عبدالرحمان پژواک، نادر نادرپور، و فروغ ‌فرخزاد نیز بر پاره‌‌ای از سروده‌های او تاثیر‌گذاری دارند و در مواردی شاعر به استقبال آنان رفته است.
  • سیاه‌مشق‌ها در کلیت، سروده‌هایی‌اند عاشقانه که بیش‌تر با عواطف و احساس‌های رمانتیک شاعر می‌آمیزند. شاعر بیش‌تر با من فردی خود در‌گیر است. هنوز شعرها با مسایل و موضوعات اجتماعی فاصله دارند. با این حال در شعر «نماز» گونه‌ای پرخاش شاعر را در برابر زاهدان ریا‌پیشه می‌بینیم. در این شعر است که تعهد اجتماعی با شعر ناظمی می‌‌آمیزد. در کلیت می‌توان گفت که «سیاه‌مشق‌های مدرسه» سنگ‌بنایی است بر کلیت شاعری ناظمی.

دکمه بازگشت به بالا