انزوای دوام‌دار افغانستان و تشدید بحران

اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل از تاریخ ۱۸ سپتامبر در نیویارک آغاز شده و قرار است تا تاریخ ۲۶ همین ماه ادامه یابد. دو عضو این سازمان، در سال‌های اخیر غایب‌اند: افغانستان و میانمار.‌ این دو کشور از سال ۲۰۲۱ تا کنون توسط حکومت‌های غیرمشروع اداره می‌شوند. میانمار در ۱ فبروری ۲۰۲۱ کودتایی نظامی را تجربه کرد که دولت قانونی آن کشور را برچید و حکومت تفنگ‌داران کودتاچی بر سرنوشت مردمش حاکم شد. چند ماه بعد، در ۱۵ آگست همان سال، افغانستان یک فروپاشی کامل را تجربه کرد که دولت مشروع با تمام سازوبرگ‌هایش فروپاشید و جنگ‌جویان بنیادگرا سرنوشت مردم و کشور را در دست گرفتند. یکی با کودتا قدرت را به دست گرفته است و دیگری با معامله. از آن‌جایی که این دو حاکمیت قدرت را از مسیر غیرمشروع به دست آورده‌ و خود غیرمشروع‌اند، نتوانسته‌اند در سازمان ملل متحد نماینده‌گی رسمی داشته باشند. بنابراین، کرسی‌های رهبران این دو کشور در مجمع عمومی سازمان ملل برای سومین سال متوالی خالی است.

هر چند سازمان ملل متحد نتوانسته براساس منشور خود همه اهدافش را محقق کند، از جمله امنیت جهانی را تامین کند و منازعات مسلحانه را پایان دهد، اما مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نشست رهبران جهان را میزبانی می‌کند و در آن تصامیمی گرفته می‌شود که نه‌تنها نسل کنونی، بل نسل‌های آینده و حتا آینده کره زمین به آن وابسته است. در چنین نشست مهمی، افغانستان به دلیل نداشتن دولت مشروع، غایب است. از سویی، افغانستان بدترین شرایط حقوق بشری را تجربه می‌کند و در این کشور علاوه بر ۲۰ گروه تروریستی دیگر، گروه طالبان نیز مرتکب نقض گسترده حقوق بشر و جنایت علیه بشریت می‌شود. مردم افغانستان که توسط یک گروه تروریستی از حقوق بشری و انسانی خود محروم شده‌اند، اکنون در جایی که نگرانی‌ها از نقض حقوق بشر مطرح می‌شود و کشورهایی در مورد پیش‌رفت در زمینه رعایت این حقوق سخن می‌گویند، صدایی ندارند.‌

امارت طالبان که بر کشور تسلط دارد، منزوی‌ترین حاکمیت جهان است. این رژیم به دلیل حمایت از تروریسم، پناه ‌دادن به گروه‌های تروریستی، تولید و قاچاق مواد مخدر، وضع محدودیت بر زنان و اقلیت‌ها، نقض گسترده حقوق بشر، ارتکاب موارد جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت، تصاحب قدرت از راه غیرمشروع و سایر رفتارهای خلاف رویه بین‌الملل، به انزوا کشیده شده است. به دلیل آن‌که افغانستان حتا حکومت مشروع در تبعید هم ندارد، مردم این کشور نیز بی‌صدا و منزوی شده‌اند. این انزوا، چنان‌چه طالبان را پشت دروازه کشورها نگه داشته و از حضور در جامعه بین‌الملل دور کرده، مردم افغانستان را نیز از کاروان جهانی دور ساخته است. بنابراین، خواست‌ها و نگرانی‌های این مردم نیز در نشست‌های جهانی بازتاب چندانی نمی‌یابد و از جمله در مجمع عمومی سازمان ملل با رهبران جهان در میان گذاشته نمی‌شود.

اعتمادسازی و احیای مجدد همبسته‌گی جهان، توسعه ‌پایدار و تغییر اقلیم، از موضوعات اصلی مورد بحث نشست امسال مجمع عمومی سازمان ملل است. افغانستان در حالی در این مجمع غایب است که از مردم آن از بی‌اعتمادی رنج می‌برند و به همبسته‌گی با جهان نیاز شدید دارند، روند توسعه در این کشور متوقف شده است و در جمع ده کشور در معرض شدید‌ترین آسیب‌های تغییر اقلیم جا گرفته است. همین حالا فقر در افغانستان بی‌داد می‌کند و هر روز بر شمار فقرا افزوده می‌شود، اما کمک‌ها رو به کاهش گذاشته است. حتا قرار است برخی از بزرگ‌ترین سازمان‌های کمک‌کننده به افغانستان، به دلیل نبود بودجه، کشور را ترک کنند. از جمله در هفته جاری برنامه جهانی غذا اعلام کرد که بودجه‌اش به پایان رسیده است و اگر بودجه‌ای نرسد، مجبور است مردم افغانستان را در میانه فقر و گرسنه‌گی رها کند و از کشور برود. این در وضعیتی اتفاق می‌افتد که کشورهای بحران‌زده دیگر نظیر اوکراین، میلیاردها دالر کمک دریافت می‌کنند. تنها عامل این وضعیت، انزوای افغانستان است؛ کشوری که دیگر در نقشه سیاست جهان وجود ندارد و حاکمان آن فهم اولویت‌بندی درست نیازمندی‌های کشور را ندارند. این گروه به جای آن‌که به گرسنه‌گی و وضعیت اقتصادی کشور بیندیشد و با رعایت حقوق انسانی و بشری و پذیرفتن مردم‌سالاری، کشور و مردم را از این انزوای ویرانگر رهایی دهد، به نقض حقوق بشر و رویه خلاف اصول بین‌الملل ادامه می‌دهد تا انزوای بیش‌تر و به تبع آن رنج افزون‌تر برای مردم این سرزمین به ارمغان آورد.

خشک‌سالی‌های پیهم، باران‌های غیرموسمی و جاری شدن سیلاب‌های مدهش، زراعت را در افغانستان به‌شدت آسیب زده و گرسنه‌گی را تشدید کرده است. در سوی دیگر، ریزگردها که حاصل بیابان‌زایی است، افغانستان را مورد تهدید قرار داده است. آب‌های زیرزمینی رو به کاهش رفته و سرعت ذوب شدن یخچال‌های کشور از جمله در پامیر و هندوکش چندین برابر شده است. براساس پیش‌بینی‌ها، تا سال ۲۰۳۰، یعنی هفت سال دیگر، ۸۰ درصد یخچال‌های هندوکش ذوب خواهد شد. در آن صورت، رود خروشان پنجشیر از خروش باز خواهد ماند، سرزمین سبز شمالی به بیابان مبدل خواهد شد و یافتن آب نوشیدنی به جدی‌ترین دغدغه مردم مبدل خواهد گشت. این اتفاق برای سایر نقاط کشور احتمالا زودتر بیفتد. از آن‌جایی که نه جهان هنوز برای افزایش سریع گرمای زمین چاره‌ای اندیشیده و نه در افغانستان مسوولان کارفهم و دوراندیش وجود دارند که از باران‌های غیرموسمی استفاده کنند و آب‌های زیرزمینی را بیش از این هدر ندهند، هدف دیگر نشست کنونی مجمع سازمان ملل که توسعه پایدار باشد، نیز در این گوشه منزوی جهان محقق نخواهد شد. افغانستان همچنان در یک خط موازی با جهان اما به سمت عقب به مسیرش ادامه خواهد داد و انزوای بیش‌تری را به تجربه خواهد گرفت، اگر رهبران طالبان همچنان بر لجاجت خود اصرار کنند و مهم‌ترین اولویت خود را درازی یا کوتاهی ریش مردان و لباس زنان قرار دهند و از مسایل مهمی مانند حقوق بشر و مردم‌سالاری و خطراتی مانند تغییر اقلیم و رشد تروریسم غافل بمانند. تا کنون، از نظر طالبان خطر ریش اصلاح‌شده یک مرد، بیش‌تر از خطر تغییر اقلیم و رشد بیابان‌زایی در کشور است. بازگشت به مردم‌سالاری و حاکمیت قانون، می‌تواند این انزوا را بشکند.

دکمه بازگشت به بالا