نخست به نام آنکه ما را در جنگ پیروزی داد و زمانی که گرسنه بودیم برای ما گوسفند بریان فرستاد، بدون آنکه جای پایش را در برف یابیم و ما را نصرت داد بر چهل بلاد کافران، بدون آنکه کمکی از جانب بلاد دیگر به ما برسد و مجبور باشیم پایگاههای خویش در ملک دیگر افراز کنیم و کمک از بلاد دیگر گیریم و سلاح از جای دیگر دریافت کنیم. دوم درود بر پیامبر اسلام که ما را رهنما بود در حمله کانتیننتال و سراجالدین جان را ظفر فرمود در حد کشتن ملاحده بسیار. سوم از من که خلیفه مسلمین هستم بر تو ای برادر که خلیفه مسلمین دگر هستی و ما مسلمینتر هستیم. بدان و آگاه باش، حوادثی بر بلاد جابلقا رفت و خوارج به هدایت ملاحده و فرنگیان و حمایت ایشان ملک و مملوک را به باد فنا داده بودند که ما سر رسیدیم و به دست تدبیر و تیزی شمشیر و حمایت بینظیر (منظور بوتو است) و تربیه قطعه سرخ در پایگاه کرمانی و دست الطاف سردار سلیمانی و صد البته همکاری خلیلزاد امریکانی و اندیولان بهتر از یار جانی، بلاد جابلقا را به تسخیر درآوردیم و حالا سلطان بیمنازع و امیر خاضع این ولایتیم. از آنجایی که شما را به برادری و دوستی پذیرفته هستیم، پس راویان اخبار و ایلچیگران بیمقدار، ما را خبر آوردهاند که گویا منافقان و خوارجان (هر کس به حرف ما نکند او را خوارج میدانیم) زندهگی را بر شما سخت بکردهاند و دعوای تاجوتخت بکردهاند. از این بابت خاطر فاخر ما را اندک رنجشی پدید آمد و گفتیم که نصیحتی و صحبتی محضر شما بفرستیم تا کار مملکتداریتان رونق گیرد و دشمنان از شما سبق گیرند و روزگارتان رتقوفتق گیرد.
نخستین نصیحت ما بر شما این است که خویشتن از خلایق و رعیت پنهان دارید و صورت از همهگان نهان دارید. دیدهام و شنیدهام که از بهر هر کاری خویشتن به میدان افگنی و با مریدان و خاصان سخن زنی. اینگونه است که ساعیان و دروغزنان آن دست شما را که چیز شده است، به تمسخر گیرند و از بهرتان لطایف درست کنند. ما را ببینید تا حال پسرمان نمیداند که پدرش چه صورتی دارد و چه سیرتی. از بهر هر کاری خویشتن را نخود آن آش نسازیم، بلکه از مشاوران و خاصان و حاجبان و مریدان و آیاسآییان و دیگران در این باب کمک خواهیم. تا حال کس ندانست که ما چیستیم و کیستیم. اصلا هستیم یا نیستیم. شما نیز اینگونه کنید. خویشتن بر کس منمایانید و رعیت پیش روی خویش منشانانید تا از شما حساب برند.
نصیحت دیگر این است که آدم بسیار اندک میکشید و رعایا را مجال دست میدهد که به خونخواهی آن رعایا بر شما بشورند. مانند ما سهصد سهصد تا بکشید تا رعایا در بمانند که خون کدام یک را زودتر بخواهند. آنانی را هم که میکشید، دوباره جنازهاش را بر اقربا ندهید که مجال دیگری برای شورش ایجاد شود. سربهنیستش بکنید تا ندانند که آن بینوا زنده است یا نه. به ما نگاه کنید. ما هزاران تا را سر زیر بال کردهایم و اقاربش هنوز فکر میکنند که در زنداناند و برای جانشان دعا کنند، در حالی که روح آن بیچارهگان زمان زیادی میشود که شاد شده است.
بلبلان آتش به اختیارتان به ما خبر رساندهاند که دختران به سخنانتان فراگوش ندهند و حجاب خویشتن از سر خویش دور کردهاند و شما را توان جدال با آنان نباشد. من اینکه نکاحالدوله خودم را به نزدتان میفرستم. اسم السعید الدین والخوستی است. او دانش فراوان در فرو نشاندن عصیان دختران دارد. تنها مساله این است که تعدد زوجاتش بالا همیرود که آن هم در نزد شما توفیری نخواهد داشت. همچنان خواهم تا از فرستادن مستشارالدولههایتان که در کارها به ما مدد همیدهند، کمال خرسندی خویش را اظهار بنمایم، بهخصوص آن شیخ فرزانه که اسمش الکاظمی والقمی است. ما نیز تعدادی نسقچیباشی خدمت شما میفرستیم تا در آرام کردن سرکشان شما را یاری دهند که نسقچیهای ما در جهان ثانی ندارند از بهر آرام کردن سرکشان. اینجا نیز تعدادی سرکش بودند که حالا دیگر نیستند.
در آخر از ذات ملوکانه برادر خامنهای میخواهم از شیوه من برای رسیدن به حساب خلایق استفاده کند. من فرمان دادهام که تمام قوانین غربیان مردود است. حالا چه کسی داند که قانون غربیه و شرقیه چه باشد. ما هرچه را که به مزاجمان خوش نخورد، انگ غربی دهیم و دورش افگنیم. شما نیز چنین کنید و عمری به فراغالبالی گذرانید. اصلا اعلام کنید که خواب دیدهایم امام زمان بر ما حلول کرده و فرموده است که حکومت من حکومت خامنهای است. ما خواب دیدیم که خداوند برای لشکریان ما بره بریان فرستاده است و همه پذیرفتند. همچنان خواب دیدیم که پیامبر لشکریان ما را رهنمایی کرده است و همه پذیرفتند. چرا شما از خواب دیدن پرهیز همیکنید؟ تا خواب نبینید، کارهایتان بهسامان نشود. زیاده عرضی نیست. سلام مرا به مجتبا جان وسیله شوید.