راز صعود اردوغان
شجاعالدین امینی

از اردوغان تصویرهای متفاوتی ارایه میشود. گروهی او را اسلامگرای افراطی میخوانند که میخواهد دموکراسی ترکیه را نابود کند، گروهی او را مردی «اوتوکرات» میدانند که سیمای خود را با زیور دموکراسی آراسته است، برخی او را مردی متفرعن میدانند که نشئهاش فقط با تحقیر مخالفانش فرو مینشیند و جمعی چهره کاریزما و اسلامگرای میانهرو خطابش میکنند. آنچه روشن است، این است که او پس از کمال اتاترک، بنیانگذار ترکیه جدید، مشهورترین دولتمرد این کشور به شمار میرود. حامیانش دوست دارند او را «اتاترک دوم» خطاب کنند؛ این در حالی است که او راه رفته اتاترک را نمیپیماید. اردوغان از سال ۲۰۰۳ تا ایندم عنان قدرت ترکیه را در کف دارد. از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ در قامت نخستوزیر فرمان راند و از ۲۰۱۴ تا حال در قامت رییس جمهور.
اردوغان در همکاری با عبدالله گل، حزب عدالت و توسعه (آ.ک.پ) را در سال ۲۰۰۱ تاسیس کرد و ۲۰ سال است که از نشانی این حزب زمام امور ترکیه را در چنگ دارد و رقیبانش تا ایندم نتوانستهاند او را از میدان عقب زنند. این امر سبب شده است که بسیاری او را به چشم دولتمردی قدرتمند در ترکیه ببینند. البته اردوغان با طی کردن روندها و فرایندهای دموکراتیک به قدرت رسیده است، نه کودتا. هر تغییر بزرگی که در سیاست داخلی ترکیه ایجاد کرده، پشتوانه آن رای مردم و پارلمان بوده است که نمونه درشت آن میتواند اصلاح برخی مادههای قانون اساسی در سال ۲۰۱۷ باشد که به همهپرسی گذاشته شد.
با توجه به این پیشگفته، پرسشی که مطرح میشود، این است که چه عواملی سبب شده است تا اردوغان دیرسال در قدرت بماند و به دولتمردی قدرتمند و مشهور در ترکیه تبدیل شود؟ به نظر میرسد که عوامل و زمینههای ذیل بستر رشد را برای او فراهم کرده باشد:
۱- انتخابات ۲۰۱۴
یکی از زمینههایی که اردوغان را به شهرت رساند، انتخابات ۲۰۱۴ بود. آن اولین انتخاباتی بود که برای گزینش رییس جمهور بهگونه سراسری در ترکیه راهاندازی شد. قبل از آن، رییس جمهور در پرتو قانون اساسی ۱۹۸۲ به مدت هفت سال از سوی پارلمان گزینش میشد. بعداً در سال ۲۰۰۷ اصلاحاتی در قانون اساسی رخ داد که یکی گزینش رییس جمهور با رای مستقیم و سراسری مردم به مدت پنج سال بود. انتخابات ۲۰۱۴ برای اردوغان بیشتر از گذشته شهرت به هم زد؛ چون اولین رییس جمهوری بود که با رای مستقیم و سراسری مردم روی کار میآمد. پس از آن انتخابات، به دنبال آن شد تا اختیارات رییس جمهور را افزایش و از نخستوزیری را کاهش دهد. همان بود که در سال ۲۰۱۷ پس از راهاندازی همهپرسی، نظام سیاسی را از پارلمانی به ریاستی تغییر داد. تجمیع قدرت در نهاد ریاست جمهوری، سبب شد که اردوغان بهمثابه دولتمردی قدرتمند معرفی شود و زمینه برای بقای او در قدرت بیشتر مساعد گردد.
۲- هویت اسلامی
اینکه اردوغان یک چهره اسلامگرا است، در آن شکی نیست. گفته میشود که سامانه فکری او، متاثر از اندیشه نجمالدین اربکان و فتحالله گولن است. اردوغان در سال ۱۹۹۴ از نشانی حزب رفاه به رهبری اربکان بهحیث شهردار استانبول ایفای وظیفه میکرد. او در آن برهه با خواندن شعری که ماهیت اسلامی داشت، تقاص اسلامگرا بودن خود را با چهار ماه زندانی شدن پرداخت: «مساجد پادگانهای ما هستند و گنبدها کلاهخودهای ما، منارهها سرنیزههای ما و مومنان سربازان ما[۱].»
تاکید اردوغان و حزبش بر هویت اسلامی، برای او شهرت به هم زده است. اسلامی را که اردوغان میخواهد در سیاست دخالت دهد، اسلام رادیکال نیست، بلکه اسلام میانه است که با نیروهای مخالف میسازد. اردوغان برای احیای هویت اسلامی آهسته و پیوسته گام میگذارد تا اینکه اصطکاک اجتماعی ایجاد نشود. به نظر میرسد که تلاش وی برای احیای هویت اسلامی در جامعه ترکیه جذابیت داشته است، ورنه ممکن نیست ۲۰ سال تمام در قدرت بماند و همهچیز را در اختیار گیرد. میتوان گفت که با وصف ۸۰ سال حکمروایی نیروهای سکولار در ترکیه، هنوز بدنه اجتماعی این کشور گرایش به اسلام دارد. برای نمونه، در نظرسنجیای که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، درصدی کسانی که در برگههای نظرسنجی خود را مسلمان معرفی کردند، با افزایش ۱۰ درصدی در ۲۰ سال گذشته، به ۸۵ درصد رسید. در آن نظرسنجی درصد کسانی که در ماه رمضان روزه میگیرند، ۸۶ و درصدی مردانی که در هفتهای یک بار به مسجد میروند، ۵۷ اعلام شد. بر این اساس، از هر سه نفر یکی روزه میگیرد و پنج مرتبه در روز نماز میخواند[۲]. بدیهی است که جامعهای با این خوی و ماهیت، طرح «آ.ک.پ» مبنی بر اسلامیزهسازی سپهر اجتماعی را میپسندد.
همچنان اردوغان در مواجهه با نیروهای سکولار مشی میانهروی را پیشه کرده و از تحمیل و اجبار در مسیری آنچه احیای هویت اسلامی خوانده میشود، در حد امکان دوری گزیده است. قانون اساسی را تعدیل نکرده و ماهیت سکولاریستی نظام سیاسی ترکیه را محفوظ داشته است. فقط میخواهد سپهر اجتماعی ترکیه را اندکی با زیور اسلام صیقل دهد. تمرکز او، بیشتر روی آرایش و پیرایش نمادها است تا کار بنیادی و زیرساختی در این زمینه. کلانترین کاری که در جهت اسلامیزهسازی جامعه انجام داد، این بود که دستور منع حجاب را برداشت و آن را اختیاری ساخت. به نظر میرسد که این گام درست و دوراندیشانهای بود که برداشته شد. نیروهای سکولار حجاب را مطلق منع کرده بودند، ولی اردوغان آن را بهمثابه حقی که در اعمال آن اختیار در کار باشد، شناخت. در خاورمیانه و کشورهای اسلامی نسخه حزب عدالت و توسعه در باب آمیزش دیانت و سیاست از سوی بسیاری نسخه موفقی خوانده میشود. باری، باراک اوباما، رییس جمهور پیشین امریکا، در سال ۲۰۱۱ از ترکیه بهعنوان «دموکراسی بزرگ اسلامی» یاد کرد و آن را مدل کارآمد برای کشورهای عربی که دستخوش خیزشهای مردمی شده بودند، خواند[۳].
۳- کوتاهکردن دست ارتش از سیاست
ارتش ترکیه در سیاست این کشور نیرویی اثرگذار بوده است؛ چون اتاترک، بنیانگذار ترکیه نوین، مردی نظامی بود و به واسطه جنگ توانست ترکیه نوین را ایجاد کند. شاید تنها ایرادی که بتوان بر دموکراسی ترکیه وارد کرد، همین هژمونی ارتش بر سیاست باشد. ارتش ترکیه بیشتر وفادار به آرمان و آمال اتاترک است تا اسلامگراها. ارتش به محض اینکه تشخیص میداد حکومتها گویا از آرمان اتاترک فاصله گرفتهاند، دست به کودتا میزد. برای نمونه، پس از مرگ اتاترک تا اواخر دهه ۱۹۹۰ چهار کودتای نظامی در ترکیه صورت گرفت که منجر به سقوط حکومتها شد: کودتای ۲۷ می ۱۹۶۰، کودتای ۱۲ مارچ ۱۹۷۱، کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ و کودتای ۲۸ فبروری ۱۹۹۷ که منجر به سقوط حکومت نجمالدین اربکان، یکی از چهرههای اسلامگرا شد[۴]. کودتای نافرجام ۱۵ جنوری ۲۰۱۶ سبب شد تا اردوغان در مواجهه روشن با ارتش قرار گیرد. او برای آنکه خیال خود را راحت کند، دست به تصفیه صفوف ارتش زد؛ تصفیهای که هژمونی ارتش بر سیاست را شکست.
۴- پانترکیسم
وحدت میان کشورهای ترکزبان، یکی از دغدغههای بزرگ اردوغان است. او با به میان آوردن طرح ضرورت وحدت میان این کشورها، میخواهد رهبری آنها را در دست گیرد و قطب جداگانهای با هویت ترکی در منطقه شکل دهد تا نفوذ خود را در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی تحکیم بخشد. برای این منظور در سال ۲۰۰۹ «شورای همکاری کشورهای ترک» ایجاد شد که بعداً به «سازمان دولتهای ترک» تغییر نام داد. مهمترین هدف این سازمان، این است که کشورهای ترکزبان حول محور واحد متحد شوند. کشورهای اوزبیکستان، قزاقستان، قرغیزستان، ترکمنستان و آذربایجان به اضافه ترکیه عضویت این سازمان را دارند. ایده پانترکیسم سر درازی در تاریخ ترکیه دارد. این ایده از سوی ترکانی خلق شد که در سایه امپراتوری تزار روسیه میزیستند. این ایده، در واکنش به تحمیل هویت روسی بر اقلیت ترک در روسیه، متولد شد. از ضیاء گوک آلپ، یکی از روشنفکران ترک، بهعنوان پدر پانترکیسم نام برده میشود[۵]. این ایده، امروزه ماهیت سیاسی به خود گرفته است و اردوغان با علم کردن آن میخواهد ترکهای خاورمیانه، قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی و افغانستان را در محوریت ترکیه گردآورد. البته برای آنکه علم کردن ایده پانترکیسم حساسیت برنینگیزد، میکوشد آن را با شعارهای اسلامی درآمیزد که از آن به «نیوعثمانیگر»ی تعبیر میکنند.
[۱]. تیم مارشال (۱۴۰۲). قدرت جغرافیا؛ نقشههایی که اکنون و آینده جهان را آشکار میکنند. ترجمه: پرناز طالبی، ص ۲۱۹٫
[۲] . ر. ک: https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/
[۳] . گلمحمدی، ولی (۱۴۰۰). در جستوجوی استقلال استراتژیک؛ سیاست خارجی ترکیه در عصر گذار نظام بینالملل. ص ۱۰۷٫
[۴] . ر. ک: https://elmnet.ir/author
[۵] . ر. ک: احمدی، حمید (۱۴۰۰). سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال افریقا. ص ۱۶۴٫